پیام درفشان
سیروان منصوری؛ مجله حقوق ما:
 «بدیهی است که بر اساس اصول فرازین حقوق بشر، که کشور ایران به آنها پیوسته و نظام جمهوری اسلامی ایران هم بعد از استقرار از آنها خارج نشده است و پیوستن به سازمان ملل و باقی ماندن در آن سازمان، جزو لاینفک منشور سازمان ملل، میثاقین و اعلامیه جهانی حقوق بشر است که با عضویت یک کشور، این قواعد فرازین، که قواعد مدنیت و بشریت هست، را بپذیرد تا عضو سازمان ملل بشود، وگرنه اصلا در صورت عدم پذیرش این اصول، یک کشور مدنیت لازم را برای پیوستن به ملل دیگر ندارد. این نکته خیلی حائز اهمیت است، یعنی جمهوری اسلامی، با پذیرش این نکته باید به موجب قوانین، حتی قانون اساسی خودش که قانون تالی است، یعنی پایین‌تر از قوانین فرازین که بین‌المللی و جهانشمول است، باید این موارد را رعایت کند، چه برسد به قانون مجازات اسلامی. این تعهدات حقوقی است که این نظام سیاسی داده و اینکه رعایت نمی‌کند، جای پرسش دارد که چرا ضمانت اجرایی کافی در سازمان ملل نسبت به انجام این موارد و هتک آنها، چه توسط جمهوری اسلامی، عربستان، چین، یا هر کشور و نظام سیاسی دیگری، ندارد. میخواهیم بگوییم که تشکیک این قوانین به این معنا نیست که ما بخواهیم به آنها وثوق یا وجاهتی ببخشیم، بلکه صرفا داریم این قوانین را بر اساس ساختار جمهوری اسلامی تحلیل می‌کنیم که داخل خود آن چه چیزی است، وگرنه بدیهی است که برخلاف حتی همان سنتی است که جمهوری اسلامی داخل کتابهای درسی از پیامبر نقل میکند که: یک فردی مدام بر سر پیامبر خاکروبه می‌ریخت و یک روز که این کار را انجام نمی‌دهد و پیامبر علت را جویا می‌شود، میگویند که مریض شده و پیامبر به عیادت آن شخص می‌رود و در طائف هم که به پیامبر سنگ می‌زدند، اشک می‌ریخت و دعا می‌کرد که این افراد هدایت شوند. و ما در سنت و رویه پیامبر نداریم که در زمان حکومت خودش، یا امام اول شیعیان یا خود خلفای راشدین که قدرت را در دست داشتند، فردی را به اسم توهین به مقدسات اعدام کرده باشند».

جملات بالا، بخشی از گفته‌های پیام درفشان، وکیل پایه یک دادگستری و حقوق‌دان است.

مجله حقوق ما، برای بررسی موضوع «توهین به مقدسات در قوانین جزایی ایران» با این حقوق‌دان گفت‌و‌گو کرده است.

این گفت‌و‌گو را در شماره ۱۹۷ مجله حقوق ما بخوانید

 

  • توهین به مقدسات، در قوانین حقوقی و جزایی جمهوری اسلامی ایران، چگونه تعریف شده است؟

اگر بخواهیم مساله توهین به مقدسات را از ریشه در نظام فعلی حقوقی کشور ایران بررسی کنیم، باید توجه کرد که با اصل ۴ قانون اساسی این مساله پایه‌‌گذاری شده و مردم کشور ایران در سال ۱۳۶۸ به این رای داده‌اند و آن را تایید کرده‌اند، در سال ۱۳۵۸ هم همین اصل وجود داشته است و مردم متاسفانه به آن رای داده‌اند. اصل ۴ عنوان می‌کند که کلیه قوانین و مقررات مدنی، جزایی، مالی، اقتصادی، اداری و غیره باید بر اساس موازین اسلامی باشد، این اصل بر اطلاق یا عموم همه اصول قانون اساسی و قوانین و مقررات دیگر حاکم است و تشخیص این امر بر عهده فقهای شورای نگهبان است. یعنی مردم بدون آنکه بدانند داخل فقه چه مسائل و مواردی می‌تواند باشد، جواب مثبت داده‌اند که تمامی امور بر اساس موازین اسلامی باشد و اینکه چه کسانی در نهایت باید داور باشد و این مسائل را تشخیص دهند، فقهای شورای نگهبان هستند. یعنی این مسئولیت تاریخی بر ذمه مردم ایران است که انجام داده‌اند و خودشان هم متاسفانه الان پاسخگوی همین مسئولیت هستند. این ریشه مساله است و اینکه این مسائل از اول داخل فقه قرار داده شده است و وجود داشته است. من حالا نمیخواهم سراغ قوانین قبل از جمهوری اسلامی بروم که به چه شکل با این مسائل برخورد می‌کرده است، ولی باید توجه کنیم که در حال حاضر ماده قانونی که بر اساس آن، توهین به مقدسات را مورد مجازات قرار می‌دهند، ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی است که متنش مشخص است که بنده یک روخوانی از آن می‌‌کنم که بیان می‌کند: هر‌کس به مقدسات اسلام و یا هر‌یک از انبیای عظام یا ائمه طاهرین یا حضرت صدیقه ‌طاهره اهانت نماید، اگر مشمول حکم سب‌النبی باشد، اعدام می‌شود، در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد. که در این خصوص، یک قانون استفساریه‌ای نبست به کلمه اهانت و توهین و هتک حرمت در مقررات جزایی وجود دارد که در این ماده هم از مجلس سوال شده است که مجلس ماده واحده‌ای به اسم استفساریه نسبت به کلمه اهانت، توهین یا هتک حرمت، صادر کرده است و جالب اینکه در زمان ریاست مهدی کروبی بر مجلس شورای اسلامی، این صادر شده است.

 

  • کدام مواد قانونی در قوانین حقوقی و قانون مجازات اسلامی، به این مساله اشاره می‌کند؟

در این ماده‌واحده (استفساریه مجلس شورای اسلامی نسبت به ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی) از مجلس پرسش شده است که آیا منظور از عبارت اهانت، توهین و هتک حرمت، مندرج در مقررات جزایی، قانون مجازات و قانون مطبوعات به کار بردن الفاظی است که دلالت صریح بر فحاشی و سب و لعن دارد یا خیر؟ توجه بفرمایید که مجلس چه نظری داده است، یعنی به جای اینکه بگوید بله صریح است، با توجه به اصل تفسیر مضیق قوانین جزایی، اصل تفسیر به نفع متهم و اصول دیگه‌ای که وجود دارد، اما گفته از نظر مقررات کیفری اهانت و توهین عبارت است از: به کار‌بردن الفاظی که صریح یا ظاهر باشد یا ارتکاب اعمال یا انجام حرکاتی که با لحاظ عرفیات جامعه و با در نظر گرفتن شرایط زمانی و مکانی و موقعیت اشخاص، موجب تخفیف یا تحقیر آنان شود. این خیلی وحشتناک است، یعنی فردی از اول نسبت به ماجرا به این شکل نگاه می‌کند و این قانون استفساریه‌ای که مجلس در زمان آقای کروبی صادر کرده، دستش را باز خواهد گذاشت. یعنی فردی اگر با یک فعلی، ائمه اطهار را حتی خفیف کرد، می‌توان این را به عنوان سب‌النبی در نظر گرفت و با آن به شکلی که در عمل هم شده، برخورد خواهند کرد. اینها مواردی است که در خصوص اینکه مقدسات تا چه اندازه موسع تفسیر می‌شوند و می‌توان با آن برخورد کرد، وجود دارد.

 

  • حد و حدود مقدسات را قانونگذار چگونه تعریف کرده است؟

مقدسات اسلام، پرچالش‌ترین ترکیبی است که در این ماده قانونی به کار برده شده است، به سبب اینکه خود مقدسات اسلام آنچنان موسع است که شما اگر به آرای فقها، تعاریف فقهی، نظریه مراجع تقلید مراجعه کنید و همین ویکی‌فقه که خودشان درست کرده‌اند، بیان می‌‌کنند که مقدسات اسلام کلیه مواردی است که برای همه یا اکثر مسلمانان، مقدس باشد که شامل ذات باریتعالی، اسامی باریتعالی، صفات باریتعالی، پیامبران، ائمه، زمانهای مقدس و مکانهای مقدس میشود و اول ماده هم هرکس را ذکر می‌کند، یعنی حتی اعتقادات و مقدسات اسلامی را محدود به مسلمانان نکرده است، یعنی مثلا اگر مسلمانی به اینها توهین کند، چون خودش مسلمان است، مسئولیت شامل حالش می‌شود، یعنی اگر روز عاشورا یک توریستی رد می‌شود و صدای موسیقی ماشینش را زیاد کرده باشد، چه بسا که مورد خیلی آسیب هم قرار بگیرد. فرض کنیم این توریست به یک دسته هیات مذهبی برخورد کند و تصور کند آن مراسم یک کارناوال است و او هم دارد موسیقی گوش میدهد، تصور کنید چه اتفاقی ممکن است برایش بیفتد. جالب اینجاست که عین این داستان هم در زمان مشروطه درعصر قاجار اتفاق افتاده بود و یک توریستی توسط مردم تکه‌تکه شده بود برای اینکه این فرد یکی از افرادی بود که در سفارت آمریکا کار می‌کرد و بدون اطلاع از زمان و مکانی که افرادی عزاداری می‌کردند یا ماه رمضان بوده است، این فرد آب خورده یا کار مشابهی انجام داده بود، دو نفر آخوند داد و بیداد کرده بودند و مردم هم سر این فرد ریخته بودند و او را تکه‌تکه کرده بودند. میخواهیم بگوییم که این قوانین از بستر جامعه بلند میشود، ما نمی‌توانیم در اینگونه موارد مسئولیت مردم را نادیده بگیریم. در مراسم عاشورا و تاسوعای امسال یک سری خوردو تفریحی رفته بودند و جایی پارک کرده بودند و کسی هم داخل خودروها نبود، مردم رفته بودند و شیشه خودروها را خرد کرده بودند که چرا روز تاسوعا و عاشورا شما برای تفریح آمده‌اید؟ اگر در نقاط مختلف کشور این ظرفیت باشد که با مردم اینگونه برخوردها صورت گیرد، پس آن مساله خواستگاه اجتماعی دارد و نمی‌توان تقصیر را فقط به گردن حکومت انداخت، باید مساله را به سطح اجتماع و درکش از مسائل هم منتقل کرد.

 

  • طبق قانون، چه مجازات یا مجازات‌هایی برای مرتکبین این عمل در نظر گرفته شده است؟ حدود و ثغور آن کدام است؟

 

مجازات قانونی این مساله که در قانون مجازات اسلامی درج شده، اگر حکمش سب‌النبی باشد، یعنی توهین به مقدسات اسلام باشد که شامل هم زمانهای مقدس و هم مکانهای مقدس میشود، یعنی توهین به شهر مشهد هم توهین به مقدسات است، مثلا فیلم عنکبوت مقدس را توهین به امام رضا تلقی کرده بودند، و این مکانهای مقدس تقریبا شامل همه جا میشود، چون الان در همه جا یک امامزاده‌ای وجود دارد، توهین به انبیا هم شامل چندهزار پیامبر توهین به مقدسات تلقی می‌شود، یعنی اگر فرد به جرجیس هم یک اهانتی کند، شامل این ماده قانونی می‌شود. البته از لحاظ فقهی مساله شدیدتر هم هست، این اجماع فقهاست و در کتب فقهی بیان شده که هرکسی اگر اهانت به پیامبر را از زبان فرد دیگری بشنود، کشتن او واجب است و در ادامه هم عنوان میکند که نیازی به اذن امام و رهبر شرعی هم نیست. یعنی از لحاظ فقهی کافسیت که شما ۲ نفر دیگر را هم مهیا کنید و بگویید که فلان طرف به ائمه فحش داده است و ما او را کشتیم و این دو نفر هم شاهد هستند. مساله آتش به اختیاری از فقه نشات می‌گیرد و متاسفانه پشتوانه فقهی دارد و نکته دیگری در مورد مجازات که بیان شده این است که اگر مساله توهین به مقدسات شامل سب‌النبی باشد اعدام است، در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سالم حکوم خواهد شد که این بخش از مساله واقعا معلوم نیست، یعنی طرف اگر به مقدسات اسلام و ائمه و و چندهزار پیامبر هم اهانت نکرده باشد، اما بنا به استفساریه موجب خفیف شدن جایگاهشان هم بشود، اهانت محسوب می‌شود. یعنی اگر نتوانند هیچ جوره فرد را بکشند، او را به زندان خواهند فرستاد. البته میدانیم که تصریح شده که در این موارد نیاز به عنصر معنوی یعنی قصد و اراده دارد، بدیهی است که از روی اکراه، غفلت، سهوا، در مستی و بدون توجه اگر فردی این کلمات را بیان کند، سب‌النبی محسوب نمیشود.

 

  • اخیرا دو نفر در اراک به نامهای یوسف مهرداد و صدرالله فاضلی زارع به اتهام سب‌النبی اعدام شدند. در رابطه با آن پرونده و اتهام انتسابی چه اطلاعاتی دارید؟

 

در رابطه با ۲ مورد اعدام اخیر در اراک حداقل در مورد آقای یوسف مهرداد بنده با توجه به صحبتهای وکیلش مطلع هستم که ایشون اظهار کرده که هم غفلت کرده، هم سهو داشته و هم اینکه علاوه بر آنها توبه هم کرده بود، نه توبه را پذیرفته‌اند و نه غفلت و سهو را، و گفته‌اند چون پزشکی قانونی گفته است که شما سالم هستی پس شما غفلت نکرده‌اید، در حالیکه غفلت یک عنصر درونی است. فرد می‌آید و می‌گوید که من در لحظه توهین حواسم جمع نبوده و غافل بودم و این ربطی به سلامت پزشکی قانونی ندارد و باعث این اعدامها هم خواهد شد و به قول آقای علی مطهری هم ثمرات مثبتی خواهد داشت.

ما نمیدانیم این ثمرات مثبت کجاست که جان انسانی گرفته شود صرفا به خاطر اینکه حرفی زده باشد. این دو جوان فلاسفه‌ای نبودندکه در میانسالی و کهنسالی به آتئیسم رسیده باشند و از باب فلسفه در این خصوص بخواهند صحبت کنند. درد اینجاست که این افراد، افراد محروم و کارگری بودند که مورد ظلم قرار گرفته بوند و از ظلم و دینی که به آنها اجبار شده را مورد انتقاد قرار می‌دهند و حکومت به جای پاسخگویی انتقادات، جان آنها را می‌گیرد. انگیزه حقیقی این افراد چه چیزی بود؟ آیا شغل مناسب داشتند؟ زندگی مناسب اجتماعی داشتند؟ آیا همه اینها مهیا بود؟ آیا این افراد در گوشه کتابخانه‌هایشان نشسته بودند و انتقاد وارد می‌کردند یا نه همه این بلاها را حکومت سر اینها آورده و بعد از انتقاد آنها را مجازات می‌کند. این فرد هرچه گفته غفلت کرده و توبه کرده که باعث سقوط مجازات شود، ولی قضات هیچکدام از اینها را در نظر نگرفته‌اند. این مساله چیزی جز عطش به خونریزی و سادیسم و آدمکشی نیست، به خاطر اینکه این مساله با مسلمات فقه هم جور درنمی‌آید. اگرچه در قانون مقدسات اسلام را موسع گذاشته و نظر اکثریت مسلمانان را لحاظ کرده، اما از یک طرف دیگر میگوید: اگر فرد بگوید که غفلت کردم و سهو داشتم، نباید مجازات شود. این امر حتی منطبق بر فقه هم اسلامی هم نیست و این مساله چیزی جز قتل نیست، چون با موازین قانونی کشور هم اصلا منطبق نیست.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)