دمیرتاش، رهبر کوردها: هیچکس نباید از انتقاد من برای تضعیف HDP استفاده کند. من عضو HDP هستم و خواهم ماند. من می خواهم همه این را به خوبی بدانند.
صلاح الدین دمیرتاش، رهبر زندانی کوردها، رئیسمشترک سابق حزب دموکراتیک خلقها (HDP) در ترکیه، آشکارا به شکستها و اشتباهات حزب خود اعتراف کرده و خواستار خودانتقادی، جریان خونی تازه و تغییر رهبری حزب از طریق کنگره حزب شده است.
دمیرتاش همچنین با ابراز نگرانی از پیامدهای شکست کمال قلیچداراوغلو، نامزد مشترک اپوزسیون در انتخابات، اظهار داشت که ترکیه اقتدارگراتر، قطبیتر و از نظر اقتصادی به کشورهای دیگر وابستهتر خواهد شد.
دمیرتاش در یک مصاحبه طولانی با عرفان آکتان از آرتی گرچک گفت که از سیاست فعال کنارهگیری میکند اما از HDP استعفا نمیدهد.
ترجمه: بهنام زارعی
همانطور که اردوغان گفت شما از زندان آزاد نخواهید شد، هواداران او شعار “مرگ بر سلو[لقب دمیرتاش]” را سر دادند. وقتی آن را شنیدید چه احساسی داشتید؟
در واقع، من و هم سلولیام سلجوک میزراکلی، در صحنه فقط لبخند زدیم و برای آن جمعیت متاسف شدیم. فقط میتوان برای ناامیدی آن جمعیتی که همراه با رهبرشان یادآور قرون وسطی هستند، دلسوزی کرد.
اکنون این یک باور عمومی است که پس از ۲۸ مه، اقدامات ظالمانه دولت علیه جنبش سیاسی کورد، بیرحمانه تر از همیشه خواهد بود. به نظر شما دولت چه اقداماتی ممکن است انجام دهد؟
در واقع تنها چیزی که آنها هنوز به آنها متوسل نشدهاند قتلعام است و تصور اینکه جرات انجام این کار را داشته باشند دشوار است. احتمالاً به اقداماتی متوسل خواهند شد که به نسلکشی فرهنگی تبدیل میشود، در حالی که به استفاده از خشونت ادامه میدهند. آنها به ویژه سعی خواهند کرد با استفاده از Hüda Par [حزب آزادی اسلامگرای کورد] به هسته اجتماعی نفوذ کنند و مردم کورد باید با مقاومت و مبارزه ایدئولوژیک بی سابقه پاسخ دهند.
پیامدهای میان مدت و بلندمدت شکست کمال قلیچداراوغلو در انتخابات چه خواهد بود؟
ما شاهد ترکیهای اقتدارگراتر، فقیرتر و قطبیتر خواهیم بود و این کشور حتی وابستگی بیشتری به کشورهای دیگر خواهد داشت.
اگر آزاد بودید، استراتژی اپوزیسیون شما در مواجهه با وضعیت کنونی چه بود؟
من نه فرمول معجزهآسایی دارم و نه منجیام، اما میتوانستم با تعیین اهداف محکمی که تودهها را برانگیخته و بسیج میکند، مشارکت داشته باشم. من فقط از طریق رسانههای اجتماعی و رسانههای دیگر میتوانم از زندان کمک کنم و این مهم با ضعف و نقصان همراه خواهد بود. و حتی کسی میتواند این را به عنوان یک پدیده رسانههای اجتماعی توصیف کند [اشاره آشکار به استفاده اخیر از این اصطلاح در معنایی منفی در مقالهای در مورد نتایج انتخابات توسط سزای تملی، رئیسمشترک سابق HDP]، انگار این همان کاری بود که من میخواستم انجام دهم و گویی وسیله دیگری در اختیار داشتم!
پاسخ شما به افرادی که از شما به خاطر “پوپولیست بودن” انتقاد میکنند، چه خواهد بود؟
به منتقدانی که می گویند من با سیاستهای پوپولیستی بر اصول HDP سایه انداختهام، احترام میگذارم. من این نوع انتقاد را در نظر میگیرم، در حالی که کسانی را که محبوبیت و پوپولیست بودن را با هم مخلوط میکنند کنار میگذارم. فکر نمیکنم دیگر هیچ فایدهای وجود داشته باشد که همه چیز را بیشتر پیش ببریم. اگر این چیزی است که دوستان من اصرار دارند، پس ممکن است آنها چیزی را بدانند که من از آن بی اطلاعم و بر این اساس اکنون باید این حق را داشته باشیم که از آنها انتظار یک عملکرد عالی داشته باشیم.
از این لحظه به بعد چه برنامهای دارید؟ مسیر سیاسی شما چگونه خواهد بود؟
من ماهها پیش به رهبری حزب[HDP] گفتم که بعد از انتخابات، فارغ از هر نتیجهای که باشد، دیگر وارد سیاست فعال نخواهم شد. من هنوزم همینطور فکر میکنم و معتقدم که همه رفقای بیرون با بضاعتی که داریم با موفقیت از این دوران بیرون خواهند آمد. من به همه آنها اعتماد دارم. انتقادات من از حزب و پیشنهادات من همیشه سازنده و با نیت خیر و برای مشارکت بوده است. انتقاد من نباید توسط کسی برای تضعیف HDP مورد سوء استفاده قرار گیرد. من عضو HDP هستم و همینطور خواهم ماند. من می خواهم همه این را خوب بدانند.
حزب چپ سبز اکنون ۶۱ کرسی در مجلس ملی کبیر ترکیه دارد. این نمایندگان برای یک اپوزیسیون قوی چه باید بکنند؟
حزب ما در این زمینه تجربه و حافظه جمعی دارد و میتواند بهترین کار را انجام دهد. از سوی دیگر، بسیار مهم است که در عین استفاده مؤثر از پارلمان، مبارزه را تنها به مجلس محدود نکنند.
در شامگاه ۲۸ مه[هنگام اعلام نتایج دور دوم انتخابات ریاستجمهوری] چه احساسی داشتید؟
خیلی تعجب آور نبود. من در واقع معتقدم کیلیچداراوغلو برنده شد. در حالی که برنده رسما اردوغان بود، این امر با تقلب در انتخابات، با آرای خارج از کشور و با رای افرادی که اخیراً شهروندی دریافت کردند، ممکن شد. آنچه اتفاق افتاد هیچ ربطی به دموکراسی نداشت و این خواست مردم نبود که از صندوق رای بیرون آمد. همه چیز یک عملیات بود.
وضعیت ترکیه واضح است: مسائل اقتصادی، رژیم استبدادی، وضعیت جوانان، فقر، فاجعه زلزله، روابط خارجی… چگونه با وجود همه اینها، حزب عدالت و توسعه همچنان توانست ۳۵ درصد آرا را به دست آورد؟ اپوزیسیون امیدهای زیادی به نسل Z داشت، اما به نظر میرسد که آنطور که انتظار میرفت به نتیجه نرسید. تحلیل شما از نتایج انتخابات چیست؟
از همان لحظه اول، انتخابات در زمینی نابرابر، ناعادلانه و نامشروع برگزار شد. حزب عدالت و توسعه از تمام قدرت دولتی برای دروغ، تهمت، سرکوب و مانع تراشی استفاده کرد. تداخل در حوزه های رای گیری وجود داشت. ترکیه پس از هفت سال استبداد مطلق در واقع شرایط را برای یک مسابقه عادلانه نداشت. مشروعیت نتایج همیشه مورد مناقشه خواهد بود. اپوزیسیون علیرغم آگاهی از این حقایق، با مشروعیت بخشیدن به دولت، اشتباه بزرگی را مرتکب شد و طوری رفتار کرد که گویی یک دولت عادی است. اپوزسیون با پذیرش آسان جرمانگاری HDP به دولت کمک کرد. وقتی رقیب شما به جای انتخابات در حال انجام عملیات است، تنها با استفاده از ابزارهای فوقالعاده در مبارزه با آن میتوانید موفق شوید.
مثل چه ابزاری؟
مبارزهای که تودههای بزرگی از مردم در آن شرکت دارند باید مدت ها قبل از انتخابات سازماندهی میشد. عملیات هفت ساله مهندسی اجتماعی[توسط دولت] با مبارزات انتخاباتی در طول چند ماه قابل غلبه نیست. اکثریت مردم در واقع طرفدار تغییر بودند، اما این تقاضا برای تغییر نتوانست به یک جنبش اجتماعی تبدیل شود. به احزاب سیاسی محدود ماند.
ارزیابی رهبری HDP این است که انتخابات منجر به شکست آنها شد. سه دلیل ذکر شده است: سرکوب HDP، دو حزب در ائتلاف کار و آزادی که به صورت انفرادی شرکت کردند و انتخاب[اشتباه] نامزدهای پارلمانی. شما چی فکر میکنید؟ آیا نتایج انتخابات میتوانست متفاوت باشد؟
قبل از هر چیز، اجازه دهید روشن کنم که من قبلاً و چندین بار انتقادی را که در مقاله دیروز خود انجام دادم و انتقادی را که اکنون میکنم، با مقامات حزب در میان گذاشتم. این موضوع جدیدی نیست. بدیهی است که HDP اخیراً تحت انواع و اقسام حملات، تحت فشارهای عظیم قرار دارد، و این گونه موارد نیز بارها در گذشته اتفاق افتاده است. دفاتر حزب ما در شهرهای آدانا و مرسین هدف حملات بمب گذاری قرار گرفتند، تجمعات ما قبل از انتخابات در ۷ ژوئن ۲۰۱۵ مورد حملات سازماندهی شده قرار گرفت. گردهمایی انتخاباتی ما در دیاربکر هدف بمب گذاری قرار گرفت و دوستان ما کشته شدند. من اینها را برای مقایسه نمیگویم، فقط توجه کنید.
ائتلاف کار و آزادی در واقع باید در یک زمینه جداگانه مورد بحث قرار گیرد. اگرچه دلیل تأسیس، اصول و اهداف آن هیجانانگیز است، اما متاسفانه روی کاغذ باقی مانده است. برخی از احزاب از همان ابتدا طوری رفتار کردند که انگار ائتلافی وجود ندارد، مستقل عمل کردهاند. سپس بر سر این موضوع که آیا نامزدها باید تحت یک حزب واحد شرکت کنند یا نه، درگیریهایی پدید آمد. در حالی که این فرآیند نتوانست به خوبی مدیریت شود، بحثهای منفی منجر به از دست دادن انگیزه و زمانی گرانبها شد. اگرچه تصور و راهبرد تشکیل اتحاد بسیار مهم است، اما سوء مدیریت این روند آسیبهای جدی به بار آورد. همه احزاب باید با انتقاد از خود وارد میدان شوند و عبرت بگیرند. از سوی دیگر، تلاشها برای اتحاد با دیگر احزاب کورد کافی نبود، اگرچه این نیز از اهمیت راهبردی برخوردار است و یک شبکه اصلی برای HDP است.
نظر شما در مورد لیست نامزدها چیست؟
انتقادهایی وجود دارد که روش خاصی در تهیه لیست ها وجود ندارد و به انتظارات و پیشنهادات مردم توجه نمیشود. این انتقادات باید جدی گرفته شود و با تبیین آن به همه مناطق، خودانتقادی صمیمانه صورت گیرد. کاندیداهای ما و رفقای منتخب همگی ارزشمند و باارزش هستند، اما مسئله شخصیت آنها نیست. این مسئله دموکراسی داخلی [در حزب] است. علیرغم تمام تجربیات ما، ارزش ندادن به دموکراسی مردمی و جامعه دموکراتیک بیش از یک نقص فنی است. این یک انحراف ایدئولوژیک است. مسئولیت این امر در درجه اول بر عهده رهبری حزب است. با توجه به ضعفهای سیاسی دوره انتخابات، متاسفانه مدیریت ما دچار نارساییهای جدی شده است. به نظر من، آنها یک عذرخواهی و خوداندیشی برای کل این روند به مردم بدهکارند. علاوه بر این، من خود را از این مسئولیت معاف نمیدانم. البته من خودم را یکی از مسئولین میدانم.
با توجه به ضعفهای سیاسی دوره انتخابات، متاسفانه مدیریت ما دچار نارساییهای جدی شده است. به نظر من، آنها یک عذرخواهی و خوداندیشی برای کل این روند به مردم بدهکارند. علاوه بر این، من خود را از این مسئولیت معاف نمیدانم. البته من خودم را یکی از مسئولین میدانم.
فکر می کنید چه درسهایی باید گرفت؟
من معتقدم که نیاز شدیدی به خون تازه، تغییر در رهبری حزب وجود دارد و کنگره حزب باید به سرعت برگزار شود و از کنگرههای محلی شروع شود. تا آنجا که من می بینم، این نوعی بلوغ و مسئولیت است که مردم از رهبری حزب، از جمله روسای مشترک حزب، انتظار دارند. آنچه ما باید در حال حاضر مراقب آن باشیم مبارزه سازمان یافته مردم و حزب ماست.
حزب HDP به چه چیزی دست پیدا نکرد که با وجود سرکوب از سال ۲۰۱۵، اما میتوانست به آن دست پیدا کند؟
قبل از پرداختن به کاستیها و اشتباهات تاکتیکی، باید چیزی را روشن کنیم: جنبش سیاسی کورد به دلیل دستگیری، تبعید اجباری و فشارهای دیگر دچار فرسایش بسیار جدی در صفوف خود شد. افت کیفی قابل توجهی در همه جا وجود داشته است، از شاخههای محلی تا رهبری، از مجامع زنان تا مجامع جوانان. دوستان متعهد فاقد تجربه تمام تلاش خود را کردند، اما کافی نبود. اکنون در واقع اقداماتی که باید صورت گیرد واضح است، اما ما افراد کافی با کیفیتهای لازم را نداریم. بنابراین جنبش سیاسی کورد باید فوراً کیفیت خود را از طریق گفتمان، اقدام و الگوی سازماندهی صحیح بازگرداند. جنبش کوردی باید از دادن اعتبار به حد متوسط دست بردارد و الگویی را برای دستیابی به هزاران فرد واجد شرایط اجرا کند. در غیر این صورت، بدون مشارکت افراد واجد شرایط از همه اقشار جامعه، اعم از جوانان، زنان، کارگران، دهقانان، بیکاران، دانشجویان و طبقه متوسط، سخت است حزب و مبارزهاش را ارتقا بخشید. چیزی نیست که نتوانیم با افراد واجد شرایط به دست آوریم. این نقص عمده HDP در حال حاضر است. هنگامی که این به درستی مورد توجه قرار گیرد، بقیه آسان تر خواهد بود. و این بستگی به صداقت و موفقیت در حرکت بازسازی دارد. به طور خلاصه، بازسازی باید دستور کار اصلی ما باشد.
شما قبل از انتخابات نیز از درخواست گلتان کشاناک مبنی بر شرکت در انتخابات با یک لیست مشترک در ارتباط با حزب کارگر ترکیه TIP حمایت کردید، اما درخواست شما پاسخی دریافت نکرد. سیاست کلی TIP را در طول این فرآیند چگونه ارزیابی می کنید؟ آیا اگر لیست مشترکی برای انتخابات وجود داشت، نتیجه به طور قابل توجهی متفاوت بود؟
تصمیم حزب کارگر ترکیه TIP اشتباه بود و همچنان اشتباه است. وظیفه سیاست انقلابی و پیشگام اصرار بر تغییر و دگرگونی پایگاه تودهای خود است. من این دیدگاهها را در دیدار ارکان باش(رئیس حزب کارگر ترکیه) که با من داشت و قبل از آن نیز منتقل کرده بودم. آرایی که با گفتن «ما گروههای رأیدهنده دیگری داریم که اگر در کنار کوردها نباشیم» میتوانیم به آنها متوسل شویم، برای حل و تغییر هر چیزی چه سودی خواهد داشت؟ مسئله کوردها مثل یک مشکل ترافیکی نیست که بتوانید بگویید این خیابان مسدود است، بیایید مسیر دیگری را انتخاب کنیم. چگونه میتوانید با کنار زدن و نادیده گرفتن کوردها و مطالبات ملی آنها راه حلی پایدار برای مشکلات اجتماعی، طبقاتی و سیاسی ترکیه ارائه دهید؟ با وجود اینکه TIP یکی از طرفهایی است که این چیزها را بهتر میداند، اما تصمیم گرفت به واقعیت پشت کند. این یک اشتباه بود. امیدوارم همه آنطور که باید صادقانه تلاش کنند تا این مشکل را برطرف کنند.
پس از انتخابات، برخی از محافل کوردی ارزیابی کردند که دیگر مناسب نیست با سوسیالیستهای تُرک همراهی کنیم. به نظر شما جنبش کورد چگونه باید پیش برود و چه باید بکند؟
حزب HDP نباید تنها در طول دورههای انتخاباتی به دنبال اتحاد با احزاب سوسیالیست باشد. مبارزه مشترک بسیار معنادارتر و مهمتر است. از اول ماه مه تا نوروز، از اعتصاب تا راهپیمایی اعتراضی، مبارزه مشترک باید در همه جا انجام شود. اتحاد محصور در ائتلافهای انتخاباتی بیشتر ضرر دارد تا منفعت. حتی در داخل HDP، اعمال سهمیه و قائل شدن آن برای اجزا باید لغو شود. این برای تشکیل هویت HDP ضروری است. همه مولفهها باید وحدت مبارزه را تشکیل دهند و در زمان انتخابات همه در انتخابات مقدماتی شرکت کنند که تعداد محدودی از سهمیهها را ستاد مرکزی تعیین میکند و بقیه را مردم تعیین میکنند. این یک روش بسیار دموکراتیک و مردمی است. این روش باید در انتخابات عمومی و همچنین انتخابات محلی اعمال شود. من در بیرون از زندان هم از این اصول دفاع کردم و هنوز هم همین عقیده را دارم.
آیا فکر می کنید تعیین لیست نامزدهای ستاد مرکزی توسط حزب چپ سبز علیرغم مخالفتهای سطح محلی، تأثیری بر نتایج فعلی داشته است؟ آیا با حزب خود در این مورد رایزنی داشتید؟ آیا روش متفاوت نتیجه متفاوتی را به همراه خواهد داشت؟
مسلماً یکی از دلایل شکست عدم توجه کافی به سطح محلی است. در خصوص نحوه گزینش کاندیدا، هیچ رایزنی با ستاد مرکزی نداشتیم. همانطور که قبلاً اشاره کردم، معتقدم باید یک سهمیه محدود به ستاد مرکزی اختصاص داده شود و اکثر کاندیداها از طریق انتخابات مقدماتی مشخص شوند. البته انتخابات مقدماتی مشکلات خاص خود را دارد و باید تلاش کرد تا این مشکلات به حداقل برسد. نامزدهایی که از طریق انتخابات اولیه برای شهرداری و اعضای پارلمان انتخاب میشوند، انتخاب سطح محلی خواهند بود و مبارزات بسیار قویتری را انجام خواهند داد. اگر این روش اتخاذ میشد، شاید میتوانستیم نمایندگان بیشتری در برخی حوزهها داشته باشیم، اما نمیتوان به طور قطعی دانست که آیا نتیجه کاملاً متفاوتی داشت یا خیر.
آیا در طول مبارزات انتخاباتی تماس همیشگیای با HDP داشتید؟ آیا در مورد موضوعات مختلف از جمله تبلیغات انتخاباتی، نامزدی ریاستجمهوری و لیست نامزدهای مجلس با شما مشورت شد؟
به دلیل مراجعات منظم رفقای وکیلم، از نظر ارتباط با ستاد مرکزی حزبم هیچ مشکل فنی نداریم. اما به نظر میرسد با توجه به مشغلههای ستاد مرکزی، گاه و بیگاه کوتاهیهایی در اطلاعرسانی صورت گرفته است. به خصوص در دورههای انتخاباتی، این کاستیها میتواند بیشتر نمایان شود.
روسای مشترک HDP اعلام کردند که در مواجهه با نتایج انتخابات ۱۴ می ۲۰۲۳ خودانتقادی خواهند کرد. به نظر شما این خودانتقادی باید شامل چه مواردی باشد و چگونه باید انجام شود؟
قبل از هر چیز، همه ما، از جمله خود من، یک عذرخواهی بی قید و شرط را مدیون مردم فداکار، پرتلاش و وطندوست خود هستیم. مردم ما بیش از حد توان خود انجام دادند، اما نتوانستیم سیاستها و تاکتیکهای موثری را توسعه دهیم. ما باید خودانتقادی صمیمانه و اساسی ارائه دهیم. من شخصاً از ارائه نکردن سیاستی که شایسته مردم ما باشد، صمیمانه عذرخواهی میکنم. قول میدهم با تلاشهای عملی برای رفع این کاستیها تلاش کنم. علاوه بر این، از همه بابت انتقادات سازندهشان تشکر میکنم. سعی میکنم از انتقادات استفاده کنم. ضمن ادامه مبارزه با مقاومت، مانند همه رفقای خود در زندان، در این مرحله از سیاست فعال کنار میکشم.
پس آیا از HDP استعفا میدهید؟
لازم میدانم یکبار دیگر توضیح دهم که بحثها بر مبنای نادرستی پیش کشیده شده اند. من از HDP یا هیچ سمتی استعفا نمیدهم. من اعلام میکنم که در سیاستهای جاری و موضوعی دخالت نمیکنم و در این چارچوب از سیاست فعال عقبنشینی میکنم. در مورد مطلب خبری سایت هالک تیوی توسط سیهان آوسار باید اشاره کنم که او کار خود را انجام داده است اما به دلیل اطلاعات نادرست منبع، خبر او دروغ بوده است. ما یک رابطه رفاقتی مبتنی بر اعتماد با ستاد مرکزی HDP داریم. کاستیها و اشتباهات ما باید مورد نقد متقابل و رفاقتی قرار گیرد و با هم راه را ادامه دهیم. حزب ما، HDP، باید این روند خودانتقادی را با سازماندهی جلسات عمومی جامع و با حضور گسترده در تمام سطوح محلی آغاز کند. این جلسات همچنین باید به عنوان پایهای برای جمعآوری افکار عمومی، پیشنهادات و انتقادات منتهی به کنگره حزب باشد. آنچه ما بیش از همه به آن نیاز داریم دموکراسی درون حزبی است. وقتی دموکراسی درون حزبی کاهش مییابد، انحرافات و اشتباهات متوالی رخ میدهد.
راه تضمین دموکراسی درون حزبی چیست؟
برای اجرای دموکراسی باید سازوکارهای جدید و نهادهای درون حزبی ایجاد کنیم. پیشرفتهای فنآوری ارتباطات، امکان مشارکت و نظارت از طریق تلفنهای همراه، ما را ملزم میکند تا به سیستم نمایندگی پایان دهیم و اطمینان حاصل کنیم که تمام سطوح رهبری مستقیماً توسط مردم و توسط اعضای حزب انتخاب میشوند. تصمیمات مهم حزب باید از این طریق منوط به تایید مردم باشد. عموم مردم باید بتوانند در هر زمان و هر کجا که بخواهند حزب را مورد بررسی قرار داده و زیر سوال ببرند. ما باید ابزاری برای این کار ایجاد کنیم. رهبری جدید ما باید این را در اولویت قرار دهد. بدون تحقق این امر، پیشرفت امکان پذیر نیست. چون مالک واقعی و انحصاری حزب ما مردم هستند، پس بگذارید مردم مدیریت کنند و وارد سیاست شوند. پارادایم بنیادی HDP اهمیت حیاتی دارد و انحراف از آن در عمل یک انحراف جدی است. در حالی که از دموکراسی در خارج دفاع میکنیم، نمیتوان رویکردهای بوروکراتیک و جناحی در سیاست HDP وجود داشته باشد. این فقط یک نقص نیست بلکه یک عمل مجرمانه است. برای همه مفید است که با این آگاهی عمل کنند.
تصمیم برای عدم معرفی نامزدهای ائتلاف کار و آزادی چگونه گرفته شد؟ چه نوع بحثهایی در آن فرآیند صورت گرفت؟ نظر و توصیه شما چه بود؟
قبل از شروع بحث در مورد نامزدی ریاستجمهوری، به ستاد مرکزی خود اطلاع دادم که آمادگی دارم نامزد ریاستجمهوری شوم و پیشنهاد کردم که انتخابات را به دور دوم بسپاریم تا بتوانیم با حرکتهای دموکراتیک سهم بیشتری داشته باشیم. همچنین اعلام کردم که کاندیداتوری من میتواند سهم رای حزب ما را افزایش دهد. در واقع من ممنوعیت سیاسی نداشتم، اما در صورتی که شورای عالی انتخابات نامزدی من را رد کرد، اشاره کردم که پذیرش کاندیدایی که بعداً معرفی میکنیم برای پایگاه ما راحت تر است. اما پیشنهاد من بدون هیچ توضیحی رد شد. من هنوز دلیل آن را نمیدانم. در حالی که این بحثها ادامه داشت، زلزلهای رخ داد و روند به سمت عدم معرفی نامزدها پیش رفت. این تصمیم مشترکاً توسط ستاد مرکزی و اعضای ائتلاف اتخاذ شد. من هم از قبل در جریان بودم و البته پشت این تصمیم ایستادیم.
اردوغان بارها نام شما (سلو) را به زبان میآورد و در جریان انتخابات شما را هدف قرار میداد. وی تصریح کرد تا زمانی که آنها در قدرت هستند شما از زندان آزاد نخواهید شد. آیا شما و حزبتان توانستید به گفتمان ضد دمیرتاش، اردوغان پاسخ کافی بدهید؟
اردوغان از “سلو” به عنوان راهی برای هدف قرار دادن مقاومت مردم کورد و بعنوان رمزی برای دشمنی با کوردها استفاده میکند. به جای اینکه صراحتا بگوید کورد، میگوید سلو. اردوغان با استفاده از نام من در سه انتخابات گذشته یک کمپین توهینآمیز علیه کوردها انجام داده است. اینکارها از او تعجبآور نیست. من این فرصت را ندارم که پاسخی را که شایسته اوست از اینجا به او بدهم. دوستان بیرون از زندان، به جز چند توییت کوتاه در روزهای اخیر، به سختی پاسخ دادهاند. این در واقع یک موقعیت جالب است. با این حال کوردها به اردوغان پاسخی را دادهاند که شایسته اوست و بیشتر از آنهم. عزم مردم ما برای مبارزه و حفظ ارزشهای خود واقعاً ارزشمند و قابل احترام است. من همیشه در این زمینه مدیون مردممان خواهم بود.
در مصاحبه قبلی هم از شما پرسیدم چه وقتی میتوانید از زندان آزاد شوید؟
در حال حاضر احکام آزادی در مورد من صادر شده است و احتمالاً با اعمال قانون این دستورات اجرا خواهد شد. روز اجرا را مبارزه ما تعیین میکند.
وزیر کشور در ۲۳ مه در یک سخنرانی تلویزیونی که در حساب کاربری خود در توییتر به اشتراک گذاشت، چنین گفت: «مهم ترین اقدام جمهوری ترکیه و سیاست ترکیه در سالهای اخیر در این زمینه، هوداپار است. (…) و فواید آن ده سال دیگر در ترکیه دیده میشود و میگویند مردی به نام سلیمان سویلو این را گفته است. اما طیب اردوغان این کار را کرد.” به نظر شما چرا سویلو علناً طرح هوداپار دولت را اعلام میکند؟
سلیمان سویلو با این بیانیه به تمام ساختارهای داخلی و خارجی میگوید: «از هوداپار نترسید، آنها دستگاه دولت ما هستند، جای ترس نیست.» او همچنین به محافل ناسیونالیست، اولتراناسیونالیست و نژادپرستی که ممکن است از ترس هوداپار در رأی دادن به اردوغان مردد باشند، اطمینان میداد. او در عین حال پیام تهدید آشکاری را برای جنبش سیاسی کورد ارسال میکند. او آشکارا اعلام میکند که آنها در حال آماده شدن برای نسخه ۲۰۲۳ عملیات در دهه ۹۰ هستند که به منظور ارعاب و سرکوب است. سالهاست که بوروکراسی هوداپار به مناطق کوردستان نفوذ کرده و منابع دولتی برای خدمت به هوداپار تخصیص داده شده است. تلاش میشود با استفاده از هویت کوردی و هوداپار وارد مناطقی شود که حزب عدالت و توسعه به دلیل افول خود نمیتواند به آنها دسترسی پیدا کند.
این که ما در تله “پرونده کوبانی” نگهداری میشویم، به این هدف نیز کمک میکند که فضایی برای هوداپار ایجاد شود. در حالی که سلیمان سویلو آشکارا میگوید که هوداپار یک دستگاه دولتی است، هیچ اعتراضی از سوی هوداپار در این مورد وجود ندارد. کسانی که با نیت خیر در هوداپار به سیاست میپردازند باید بدانند که این سیاست نه نفعی برای آنها دارد و نه کوردها. تاریخ ما پر از اشتباهاتی از این دست است. ما باید از آنها یاد بگیریم هیچ سیاستی که کوردها را در مقابل کوردها قرار دهد، خیری به همراه ندارد. سیاست درست این است که همه کوردها دور هم جمع شوند، از طریق گفتگو و مشورت در کنار هم برای حقوق خود بایستند.
آیا پیامی دارید که بخواهید به هوداپار منتقل کنید؟
من رئیس هوداپار آقای ذکریا را از سالهای وکالتم میشناسم و میخواهم به او بگویم: دستِ کوردی که دست کوردی دیگری را میگیرد در مقایسه با دست مصطفی دستچی که شما دست در دست در باغِ کاخ شعار اعدام برای یک سیاستمدار کورد سر میدادید، کم ارزشتر نیست. امروز دستی که باید بگیرید دست اعضای HDP در مجلس است. بدون تسلیم شدن به بازیهای کثیف، همه باید بر منافع مردم خود تمرکز کنیم. امیدوارم این پیامها با توجه به اهمیت تاریخی خود پاسخی پیدا کنند.
پروفسور حامیت بوزارسلان در پاسخ به سوالی درباره اظهارات سویلو چنین میگوید: «این طرح دو هدف مهم دارد، هدف ایدئولوژیک، محافظهکار کردن جامعه کوردی و بر این اساس، تخریب HDP و سنت آن و تخریب نقش زنان و موقعیتهایی که در جامعه کوردی به دست آوردهاند. در حال حاضر نمیتوان پیشبینی کرد که آیا این امر محقق میشود یا خیر، اما جنبش کوردی باید این را به عنوان یک هشدار تلقی کند.» در مقابل این «هشدار»، جنبش کورد چه باید بکند و چه میتواند بکند؟ به نظر شما طرح محافظهکار کردن جامعه کوردی موفق خواهد شد؟
مطمئناً این یک طرح ساده نیست. این مرحله جدیدی از یک طرح جامع برای ازهم پاشیدن [جامعه کورد] است. آنچه گفته میشود تنها یک جنبه از یک حمله چند بعدی و چند وجهی است. البته جنبش کورد با تجارب، دانش و هوش راهبردی خود با طرح مقاومت خود به همه این نقشهها پاسخ خواهد داد. طبیعتاً باورها، سبک زندگی، عبادات و حساسیتهای مردم ما جزء لاینفک هویت آنهاست. این وظیفه ماست که از آنها محافظت کنیم. با این حال، ما نیز با ابزاری شدن دین برای خدمت به قدرت و دولت مخالفت خواهیم کرد. مردم کورد اسلام را از دولت نیاموختهاند و تسلیم کردن آن را به دولت نیز نمیپذیرند. مردم کورد به خوبی از این موضوع آگاه هستند و مقاوم هستند. از فرهنگ و هنر گرفته تا رسانه، از عرصه سیاسی تا زنان و جوانان، از حوزه اقتصادی تا ادارات محلی، تهاجم بی امان سالهاست که ادامه دارد، اما با وجود همه وحشیگریهایش، نتوانستهاند به نتیجه برسند، و نخواهند رسید. ما تا آخر و با تمام توان مقاومت میکنیم و تمام تلاشهای آنها را بینتیجه خواهیم گذاشت.
بوزارسلان در همین مصاحبه مشاهدات زیر را بیان میکند: «ناتوانی اپوزیسیون در داشتن دیدگاه دموکراتیک و تلاش آن برای پاسخگویی به دولت با زبان مشابه دولت… گفتمان «ما محافظهکار هستیم، ما هم ملیگرا هستیم» بود. یکی از عوامل مهمی که باعث از دست رفتن موفقیت شد. همانطور که هانا آرنت تاکید میکند شما فقط میتوانید با صفتی که برای حمله به شما استفاده میشود از خود دفاع کنید. اگر به دلیل علوی بودن مورد حمله قرار گرفتید فقط میتوانید به عنوان علوی از خود دفاع کنید. برای انجام این شما باید به علوییت مشروعیت ببخشید. اگر به دلیل LGBTIA بودن به شما حمله میشود، نمیتوانید با گفتن “نه، ما محافظهکار هستیم، ما تُرک هستیم” و غیره از خود دفاع کنید. اگر به دلیل کورد بودن به شما حمله شود، نمیتوانید با گفتن “ببخشید، اما ما هم تُرک هستیم” از خودتان دفاع کنید. اگر به دلیل لائیک بودن به شما حمله شود، نمیتوانید با گفتن “بله، اما ما به دین احترام می گذاریم” از خود دفاع کنید. زیرا حمله به شما از این نیست که به طرف مقابل احترام میگذارید یا نه، بلکه مستقیماً از وجود شما نشات می گیرد، اگر زنی به خاطر دامن کوتاهش مورد حمله قرار گیرد، آن زن فقط با دامن کوتاه خود قابل دفاع است. زنی که دامن کوتاه نمیپوشد تا از مورد حمله واقع شدن جلوگیری کند، دیگر زنی با دامن کوتاه وجود نخواهد داشت. بنابراین طرف مقابل موفق به حذف زنی که دامن کوتاه میپوشید، شده است. آیا برای جلوگیری از مورد حمله قرار گرفتن، از وجود داشتن میپرهیزید، پنهان میشوید، نامرئی میشوید، یا برای وجود داشتنتان مقاومت میکنید؟ متأسفانه مخالفان در ترکیه به دلایل مختلف نتوانستهاند به این آگاهی برسند. اتحادها نیز این امکان را فراهم نکردهاند. شاید اکنون باید به سیاست فراتر از ائتلافها و حتی فراتر از احزاب سیاسی فکر کنیم. ما باید فکر کنیم که جنبشهای سیاسی آینده چه میتوانند باشند.» بر اساس این ارزیابیهای بوزارسلان، چه پاسخ دیگری میتوانید ارائه دهید، بهویژه به این سؤال که «جنبشهای سیاسی آینده چه میتوانند باشند»؟
پروفسور حامیت بوزارسلان مشاهدات ارزشمندی انجام میدهد. سلام و احترام خود را خدمت ایشان عرض میکنم. امیدوارم همه مخالفان بخصوص دوستان ما مصاحبه او را با دقت بخوانند. زیرا ما در ترکیه وارد مرحله جدیدی شدهایم. ما باید به سرعت مبارزه اجتماعی و سیاسی خود را سازماندهی کنیم و در آن رهبری کنیم. ما باید به جای چسبیدن به احزاب و مجلس، مبارزه اجتماعی را در اولویت قرار دهیم که بر همه روشهای مدنی و سیاسی، از راهپیمایی تا تظاهرات، از اعتصاب تا تحریم تاکید دارد. اساس مقاومت من و هزاران تن از همرزمانم در زندان، مبارزه مردم ماست. من از مردم ما بسیار تشکر میکنم. بدون مبارزه مردم ما، هیچ یک از ما وجود نداشتیم. ما با هم به مبارزه ادامه میدهیم.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.