بحث داغ این روزها چیزی نیست جز حمله به دختران موسوی و رهنورد٬ زمانی که به ملاقات والدین خود رفته بودند. (
شرح واقعه –
عکس) این اتفاق در حالی رخ داده که روزهای گذشته٬ بسیاری امید داشتند مهدی کروبی٬ میرحسین موسوی و زهرا رهنورد٬ روز “عید غدیر” از حصر رهایی یابند.
با توجه به مسایلی که دختران موسوی و رهنورد تاکنون شرح دادهاند٬ به نظرم میرسد این واقعه و افراد مسوول در آن را از چند زاویه می شود نگاه کرد. – شاید بد نباشد ابتدا توضیح دهم که من حامی دولت روحانی نیستم و به این دولت رای ندادهام-.
|
همایش انتخاباتی روحانی | عکس: فارس |
۱. دولت روحانی٬ مسبب اصلی این اتفاق است و باید پاسخگوی آن باشد.
به نظرم شکی وجود ندارد که هر تحلیلی از اتفاق امروز داشته باشیم٬ نمیتوان لحظهای تردید کرد که حسن روحانی (رییسجمهور٬ رییس شورای عالی امنیت ملی)٬ علی شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی)٬ محمود علوی (وزیر اطلاعات) “موظف” به رسیدگی و پاسخگویی در قبال اتفاقات رخ داده هستند.
اما آیا میتوان از دولت روحانی به عنوان “مسبب” این جریان نام برد؟ یا آنکه حداقل دولت را – مجموعه دولت مدنظرم است – را نسبت به این مساله “راغب” دانست؟ بعید میدانم که در مقطع فعلی٬ این مساله مقرون به صحت باشد. دولت روحانی به دلیل مذاکرات ژنو و همچنین گفتوگوی تلفنی روحانی با اوباما و سخن گفتن محمدجواد ظریف با جان کری٬ به شدت از سوی اصولگرایان تحت فشار است. بعید به نظر میرسد که این دولت در مقطع فعلی٬ با انجام چنین کاری٬ بخش نه چندان کوچکی از حامیان خود را چنین برنجاند و در عرصه سیاست داخلی نیز٬ تحت فشار جمعی دیگر قرار بگیرد. اتفاقا رفع آبرومندانهی “مشکل” موسوی٬ کروبی و رهنورد از سوی روحانی٬ میتواند امتیازی دووجهی برای او داشته باشد: از سویی رضایت حامیان آنها را جلب میکند و از سوی دیگر٬ میتواند اعتماد سطوح فوقانی حاکمیت را بیش از پیش به خود جلب کند. وعدههای روحانی پیش و پس از انتخابات برای حل این معضل٬ به نظرم٬ نشاندهندهی همین مساله است. از این رو٬ بعید میدانم که جریانی در دولت وجود داشته باشد که در مقطع فعلی٬ تمایل به ایجاد چنین بحرانی داشته باشد.
۲. خودسر بودن رفتار ماموران
در تاریخ جمهوریاسلامی٬ بسیار شاهد بودهایم که ماموران نهادهای نظامی و امنیتی٬ “خودسرانه” دست به برخی اقدامات میزدند. “خودسر” را در اینجا به معنایی که خود مسوولان جمهوریاسلامی از آن مراد میکنند٬ استفاده نمیکنم. «خودسر” بودن به این معناست که این ماموران یا به طور ضمنی – و حتی شاید٬ صریح – از برخی مقامها٬ تایید انجام چنین کاری را گرفتهاند یا از فحوای کلام آنها این برداشت را کردهاند که میتوان با انجام چنین کاری٬ دل آنها را شاد کرد. (این مقاله حسین باستانی در این زمینه بسیار راهگشاست:
تئوری محذوریت آیتالله خامنهای) در واقع آنها٬ به دنبال کشف تمایل قلبی رهبر/ مرجع مذهبی/ مرجع سیاسی/ مقام مافوق خود بوده و تصور کردهاند که با این کار٬ میتوانند رضایت آنها را جلب کنند.
به نظرم این تئوری٬ گرچه ممکن است در آینده شواهدی هم برای آن پیدا شود٬ در این مساله و مورد خاص٬ کاربرد آنچنانی ندارد. شرایط حصر موسوی و رهنورد – و همینطور مهدی کروبی – و حضور آنان در خانه امن وزارت اطلاعات٬ امنیتیتر از آن است که بتوان تصور کرد ماموران اجازه پیدا میکنند چنین عملی انجام دهند. توجه کنیم خودسرانه بودن این اتفاق٬ در صورتی ممکن بود که چنین مسالهای٬ برای نخستین بار بود که رخ میداد. توجه کنیم که نرگس موسوی٬ در شرح واقعه نوشته است:”یکی از این ماموران زن پیش از این در مدتی که پدرم در بیمارستان بود با بی شرمی با وی درگیر شده بود و هتاکی کرده بود“. این مساله بدان معناست که یا درگیری این مامور با میرحسین موسوی در بیمارستان٬ خودسرانه نبوده و طبق دستور انجام شده – که طبیعتا اکنون هم ادامه پیدا کرده است – یا آنکه خودسرانه بوده٬ اما برخوردی با او انجام نشده و طبیعتا معنی این اتفاق٬ چیزی نیست جز اینکه مجوز لازم برای چنین برخوردهایی صادر شده است.
۳. حضور جریانی در وزارت اطلاعات/ نهادهای امنیتی
صبح امروز و پیش از وقوع این اتفاق٬ وبسایت کلمه متنی را منتشر کرده بود با عنوان “
اراده اثبات «چیزی عوض نشده» در وزارت اطلاعات“. براساس آنچه در این خبر/تحلیل آمده بود: “کسانی که نه با رای مردم در ۲۴ خرداد همراهی داشته اند و نه مطالبات مطرح شده را به رسمیت می شناسند، نه تنها در این وزارتخانه همچنان جولان می دهند که پاشنه همت برکشیده اند تا اثبات کنند چیزی عوض نشده است”؛ کلمه اضافه کرده بود: “خبرهای رسیده از فشار برای برخی عزل و نصب ها در وزارت اطلاعات و برخی حرف های درز کرده از برخی بازجویان باقی مانده در ساختار این وزارتخانه نشان می دهد که اراده جدی برای اثبات «چیزی تغییر نکرده است» در درون این بخش از دولت آقای روحانی وجود دارد” و در نهایت اینکه “انتقال برخی نیروهای وزارتی که در شهرستان ها بدترین سوابق برخوردهای غیرقانونی و کینه توزانه را علیه فعالان مدنی و سیاسی داشته اند و یا باقی ماندن برخی کارشناسان پرونده ها و سربازجویان در مناصب کلیدی گذشته شان نشان می دهد که شانس آنها برای آنکه اثبات کنند چیزی تغییر نکرده است، زیاد است”.
با کنار هم گذاشتن آنچه که کلمه نوشته است و اتفاقاتی که در یک ماه گذشته رخ داده٬ احتمالا میتوان این گزینه را٬ محتملترین گزینه موجود دانست. اگر این احتمال را بپذیریم٬ آنگاه شاید بتوان اساسا وقوع این اتفاق را “برنامهریزی” نیز دانست. اما چرا؟
نخست آنکه با این کار٬ نوک تیز حملات متوجه دولت روحانی خواهد شد. نگاهی کوتاه به شبکههای اجتماعی – در همین چند ساعتی که از انتشار خبر وقوع این حمله گذشته – نشان میدهد که بخش نه چندان کوچکی از حامیان روحانی و افرادی که در انتخابات به او رای داده بودند – و اتفاقا٬ جمع نه چندان کوچکی از آنها هم در داخل کشور هستند – به شدت مشغول شماتت دولت یازدهم هستند. روحانی٬ شمخانی٬ علوی و محمدجواد ظریف٬ از کسانی هستند که به شدت در این زمینه٬ مورد حمله قرار گرفتهاند. حمله به فرزندان موسوی و رهنورد٬ توسط ماموران وزارت اطلاعاتِ – موسوی٬ و رهنورد بیش از یک سال است که در اختیار وزارت اطلاعات هستند – دولت روحانی٬ بهترین بهانه برای حمله به دولت روحانی است. به این ترتیب جمع نه چندان کوچکی از حامیان روحانی٬ اگر از او رویگردان نشوند٬ لااقل امید خود را از دست خواهند داد. توجه کنیم که با توجه به وضعیت فعلی دولت٬ امکان موضعگیری از سوی اعضای دولت٬ با لحنی محکم و صریح٬ بعید است که وجود داشته باشد. از دست دادن پشتوانه حامیانی که به هر حال قادر هستند فشار اجتماعی بر دولت ایجاد کنند٬ کار اصولگرایان را در پیگیری اهداف خود٬ آسانتر میسازد. در واقع در صورت وقوع این اتفاق٬ “نرمش قهرمانانه” در خارج از کشور به میل آنها رخ خواهد داد و از سوی دیگر٬ در وضعیت عرصه سیاست داخلی نیز٬ تغییر چندانی صورت نمیگیرد.
مسالهیِ دومی که در این زمینه وجود دارد٬ انحراف افکار عمومی از بحث رفع حصر موسوی و کروبی است. طی ماههای گذشته چندین بار اعلام شد که پرونده موسوی٬ کروبی و رهنورد در اختیار شورای عالی امنیت ملی قرار گرفته تا به وضعیت آنها رسیدگی شود (گزارشی در همین زمینه:
طرح جناح راست: خاتمه حصر و محاکمه) تعداد نه چندان کمی نیز انتظار داشتند در روز “عید غدیر” این سه تن از حصر رهایی یابند. با توجه به موج خبری که اکنون ایجاد شده٬ عملا بحث مطالبه رفع حصر و آزادی موسوی٬ کروبی و رهنورد٬ به حاشیه رفته و آنچه مورد توجه قرار گرفته است٬ نحوه برخورد با دختران موسوی و رهنورد است. در واقع افکار عمومی٬ از مطالبهای که تا چند ساعت پیش به شدت آن را پیگری میکردند٬ منحرف شده و به مسیری دیگر رفتهاند.
احتمالا باید چند روزی منتظر ماند و دید که دولت و نهادهای مسوول چه موضعی پیرامون این مساله میگیرند. تا آن روز اما شکی نیست که حملات به دولت٬ همچنان ادامه خواهد داشت: اینبار اما نه از سوی اصولگرایان مخالف٬ بلکه از سوی کسانی که به روحانی رای دادهاند.
نظرات
نظر (بهوسیله فیسبوک)
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.