حقیقت جوهره سلامت!
شرط انصاف این است که هرگام مثبتی که ج.ا.ا.به نفع مردم برمی‌دارد ،  نه تنها باید مطرح بلکه پررنگ شوند ، هرچند ازجمله شرح وظایف اش باشد، هرچند دیرهنگام باشد ، هرچند ناتمام وناقص باشد  . رعایت شرط انصاف یعنی به کارگرفتن شرط عدل و بی طرفی‌درارزیابی وقضاوت ، یعنی بدون حُبّ و بُغض به کارکردها توجه کردن .در سطحی عالی‌تر هررفرمی که ج.ا.ا.درقبال سیاست های داخلی و خارجی خود منظور ‌کند و به نفع مردم باشد، همچنان باید مورد تحسین قرارگیرد و دردنبال آن اما و اگرها یکی پس ازدیگر ی‌بازگوشوند .
رعایت‌ شرط مروّت ،  اعتبار آفرین است ، و از اعتبار ، اعتماد ساخته می شود و در یک رابطه ی انسانی اعتماد همه چیز است هرچند بنا به یک ضرب المثل آلمانی، جای کنترل را نباید بگیرد !
در بهار ۱۷۹۸ که ناپولئون بناپارت با قصاوت هرچه تمام تر مصر را تصاحب کرد ، به طوری که آورده اند سُم اسبان لشکریانش به خون آغشته شد ، به محض حصول اطمینان از این که یکی از ژنرال های سپاهیانش به زنی تجاوز کرده ، دستوردادکه درمیدان قاهره و درملاعامّ اورابه دار بیآویزند ! درتعقیب این ماجرای روایت کرده اند که این خبر که  درمصر مغلوب و ازپا‌ افتاده وسیعاً پخش شد ، این ندا را با خود سرداد که ، ناپولئون،  فرمانده‌ی ارتشی خونریز است اما قاضی ای بی طرف هم هست ! 
بیان حقیقت ، حتی اگر به ضرر راوی یا راویان آن باشد ، دریچه های نوری را می‌گشاید که لاپوشانی آن دروازه های سهمگین ظلمات را !
درزمان وقوع ماجرا ،اگر ریزودرشت جنبه های آن واقعه آشکار گردند ، ره به افسانه سرآئی های بعدی که می توانند بیش از ارتش ها کارکرد مخرب داشته باشند می بندد ! چه بسا بتوان فلسفه ی” انتقاد و انتقاد ازخود “را در اولویت مطلق قرار دادن همین امر به ظاهرساده تلقی‌کرد !
برشمردن تمامی نقاط مثبت ومنفی هر ایده و پدیده ، حتی با عینکی که اکثر قریب به اتفاق ایده ها و پدیده ها را طبقاتی ارزیابی می‌کند ، نافی اصـول برشمرده درپایبندی به حقیقت نیست !
مسعود خوشابی  ۱۴۰۱/۱۲/۲۵

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)