ریوار آبدانان عضو شورای رهبری کنفدرالیسم دموکراتیک جوامع کوردستان (ک.ج.ک)

 

 

رژیم جمهوری اسلامی در مقابل جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» هیبت پوشالی خود را از دست داده و در وضعیت بسیار دشوار و نومیدانه‌ای به‌سر می‌برد. به همین دلیل رژیم، نقاب مدنی و حقوقی خودش را عملا کنار گذاشته و چهره‌ی نظامی و خشن خود را آشکار کرده است. زنجیره ترورهای دولتی که رژیم جمهوری اسلامی در مدارس دخترانه انجام می‌دهد، یک تهاجم بیولوژیک و شیمیایی آشکار به‌شمار می‌رود و مصداق نسل‌کشی و جنایت علیه بشریت است. رژیم این پیام را می‌دهد که برای حفظ قدرتش حتی حاضر است یک «هولوکاست و کشتارجمعی علیه زنان» به‌راه بیاندازد. علت این‌همه نفرت و خشم و خشونتی که رژیم در قبال دختران نشان می‌دهد این است که اقتدار و مشروعیت و قداست دروغین نظام توسط جنبش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» به زیر کشیده شده. رژیم جمهوری اسلامی که در مقابل انقلاب دختربچه‌ها و زنان جوان مبارز شکست خورده، در حال انتقام‌گیری وحشیانه و پلیدی است. رژیم زن‌ستیز و کودک‌کُش هیچ حربه‌ای به‌جز خشونت در اختیار ندارد. همه‌ی برگ‌های برنده‌اش را رو کرده و باخته است. به همین دلیل رژیم فاشیست، به جامعه اعلان جنگ کرده است. حملات وحشیانه‌ی شیمیایی به مدارس و دبیرستان‌های دخترانه در سرتاسر ایران نوعی الگوبرداری رژیم جمهوری اسلامی از روش‌های هیتلر و صدام برای کشتار یهودیان و کوردهاست. خامنه‌ای دیکتاتور برای بقای تخت قدرتش آماده است که کل ایران را به یک آشویتس و حلبچه‌ی بزرگ تبدیل کند. این جنایات وحشیانه‌ی رژیم علیه دخترانی که نمی‌خواهند با تفکر پوسیده و سبک زندگی برده‌وار تحمیل‌شده از سوی جمهوری اسلامی زندگی کنند، در رده‌ی جنایات علیه بشریت قرار دارند. صرفا همین یک اقدام جنایت‌کارانه‌ی رژیم برای ضرورت‌یافتن محاکمه‌ی سران نظام در دادگاه‌های مردمی و بین‌المللی کفایت می‌کند. دختران ایرانی نماد آزادیخواهی و تداوم انقلاب «ژن ژیان ئازادی» علیه فاشیسم هستند، لازم است همگی برای دفاع از آن‌ها در مقابل این حملات وحشیانه، به‌پا خیزند.

اکنون جامعه‌ی جهانی نیز باید مسئولیت خودش را به‌جا بیاورد و برای جلوگیری از یک قتل‌عام گسترده‌ی انسانی هیأت یا کمیته‌ای برای بررسی این حملات وحشیانه‌ی شیمیایی به مدارس دخترانه تشکیل دهد. رژیم ایران در حال حاضر یک دولت حقوقی یا مشروع نیست که جامعه‌ی جهانی بخواهد در مقابل اقداماتش با مدارا و بی‌تفاوتی رفتار کند. سکوت در مقابل این اقدامات وحشیانه، به رژیم جسارت می‌دهد تا دست به خشونت‌ها و جنایات بیشتری بزند. جامعه‌ی جهانی می‌بایست با رژیمی که تسلیحات نامتعارف و گازهای شیمیایی علیه دختربچه‌ها به‌کار می‌گیرد طوری برخورد کند که برای تاریخ به درس عبرت مبدل شود. خود شخص خامنه‌ای مسئول و هدایت‌کننده‌ی این جنگ پلید و ناجوانمردانه است. در این لحظه‌ی تاریخی خامنه‌ای بیشتر از هرکسی می‌ترسد! همه‌ی دیکتاتورها دچار یک لحظه‌ی ترس بزرگ می‌شوند. این لحظه‌ی ترس ممکن است درست وقتی که دیکتاتور خود را در اوج قدرت و پیروزی تصور می‌کند به سراغش بیاید. این ترس ممکن است بعد از یک پیروزی بزرگ در جنگ یا احساس موفقیتش در سرکوب موقتیِ یک خیزش توده‌ای، به‌طور ناگهانی یقه‌اش را بچسبد. این لحظه‌ی ترس، اکنون برای خامنه‌ای فرا رسیده است. او دچار ترس شده زیرا تمام آن ضدارزش‌ها و الهیات ولایی که طی ۴۴ سال دیکتاتوری این رژیم گرد آورده‌ بود، ناگهان زیر پاهای نسل جوان دهه‌ی هشتاد و نودی دود شد و به هوا رفت. این رژیم اگر تمام ثروت و سرمایه‌ی مادی‌ای را هم که از مردم ایران غارت کرده مصرف کند، نمی‌تواند یک جو آبرو برای خودش و نظام منحوسش بخرد. رژیمی که تسلیحات شیمیایی علیه مردم کشورش به‌کار می‌برد جز شکست و سقوط سرنوشتی در انتظارش نخواهد بود. انقلاب «زن زندگی آزادی» با حمله‌ی شیمیایی هم متوقف نمی‌شود و از بین نمی‌رود. همان‌طور که انسانیت از هیتلر و صدام عبور کرد، از دیکتاتور ایران هم عبور خواهد کرد و نام او را در لیست دیکتاتورهای ساقط‌شده‌ی تاریخ ثبت خواهد کرد. ‌موج تازه‌ای از خیزش‌های «ژن ژیان ئازادی» با کوبندگی بیشتری در مقابل این تروریسم دولتی شکل خواهد گرفت. لحظه‌ی تسویه‌حساب نهایی فرا خواهد رسید.