روزی نیست که با مراجعین ال‌جی‌بی‌تی پلاس خودم حرف بزنم و روایتی از سرکوب از طرف خانواده نشنوم. در بهترین حالت گرایش و هویت فرزندان غیر دگرجنسگرا (بخصوص اگه به هجده سال نرسیده باشند انکار می شود)، این در حالیست که برعکس آن اتفاق نمی افتد. مراجعینی دیدم که از طرف خانواده به کل طرد شده اند، خشونت های وحشتناک فیزیکی و روانی دیده اند (در حد سوزانده شدن، شکستگی استخوان ها، تهدید به مرگ، پیشنهاد به خودکشی).

بنا بر این برای من خانواده جایگاه مقدسی نداره. کاملا می دانم چه بلاهایی در خانه ها بر سر جامعه ی ال جی بی تی می آید.

خاله ی نیکا می نویسد نیکا فقط یک کودک بوده و رابطه اش یک تجربه ی زیستی و کشف هویتش بوده. او با این جمله رابطه ی عاشقانه ی نله با نیکا را کاملا انکار می کند. اتفاق دردناک و آسیب زایی که دائما در جلسات مشاوره شاهدش هستم.

در ادامه ی توضیحاتش، خاله نیکا که پیشتر نوشته رفتارهای نوجوان ها در این سن فقط تجربه اندوزی و برای پیدا کردن هویتشان است، ناگهان با قطعیت اعلام می کند نیکا دگرجنسگرا بوده است.

در نهایت می نویسد گرایش نیکا به خودش مربوط است، حتی به خانواده ی ما مربوط نیست.

نخیر، گرایش نیکا به شما مربوط بوده. در کشوری که عشق و رابطه به همجنس جرم انگاری شده و مجازات آن از شلاق تا مرگ است و شما سرپرست این کودک هستید گرایش او نه تنها به شما و خانواده اش مربوط است بلکه به همه ی ما مربوط است. همه ی ما مسئولیم که این تبعیض ها و خشونت ها علیه جامعه ال جی بی تی پلاس را دیدیم ولی دم نزدیم. چرا نیکا در خانه پدر و مادرش زندگی نمی کرد. شما که با قاطعیت می نویسید نیکا دگرجنسگرا بوده آیا هرگز فضای امنی به او داده اید تا از رابطه اش با نله با شما حرف بزند؟ چقدر درباره ی رویاها و آرزوهای نیکا می دانید؟ خانواده و عشیره چه کار با روان نیکا کردند؟

اگر همجنسگرا بودن یا دگرجنسگرا بودن یک قهرمان فرقی برای ما نمی کند چرا باید با سراسیمگی اطلاعیه بدهیم و بنویسیم با “احترام” به جامعه کوییر نیکا دگرجنسگرا بوده؟!

شما می دانید مشاهده پذیری برای جامعه ال جی بی تی بخصوص در این برهه از تاریخ چقدر اهمیت دارد؟

نوجوانان و جوانان ال جی بی تی از شنیدن حرف های بی پایه خسته اند. آنها تنها سلاح خود یعنی جانشان را کف دستشان گرفته و به خیابان آمده اند. برای اینکه امیدوارند در ایران آزاد. واقعا آزاد.. دیگر انکار نخواهند شد و در خطر اعدام و خشونت و تبعیض قرار نخواهند گرفت.

من سال هاست که به مراجعین مشاوره می دهم. آسیب ها را دیده‌ام و نمی توانم ساکت بنشینم.

متن آخر متنیست که نله نوشته و می گوید شهاب دوست پسر نیکا نیست. آنها یک سال است که از هم جدا شده اند. بسیاری از نوجوانان همجنسگرا با دیدن سختی های زندگی به عنوان یک فرد کوئیر سعی می کنند با انتخاب لایف استایل دگرجنسگرایانه این فشار را کم کنند، یا خانواده خود را راضی نگه دارند ولی معمولا این دوره تمام می شود و یاد می گیرند که گرایش خود را علیرغم جامعه ی هموفوب بپذیرند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)