تقریبا در همە زبان و فرهنگهای دنیا مفهوم وطن با واژەهای همچون “مام میهن”، “سرزمین مادری”، “دایکی نیشتمان”، Heimatland و Homeland نام گذاری میشود. یعنی در همەی زبانها میهن دومین مادر انسان است. از نظر احساسی و فیزیولوژیک هم مفهوم میهن بە آغوش مادر میماند، نە بە خانەی پدری کە سمبل دیسپوتیسم و استبداد است. اما نوریزادە بەجای مام میهن می گوید “خانەی پدری”! چرا؟

بە این دلایل:
نوریزادە اگرچە خود را فردی لیبرال و دموکرات میداند، اما فردی سلطنت طلب و فاشیست است. و مفهوم “خانەی پدری” را از نویسندگان پان ایرانیست “حلقەی برلین” گرفتە است. چرا کە دو گروە از نویسندگان رومانتیک آلمانی و فاشیستهای حامی هیتلر در زبان آلمانی بەجای مام میهن میگفتند Vaterland، یعنی خانەی پدری. و نویسندگان حلقەی برلین هم، کە تئوریسین برنامەی فرهنگی سیاسی رضاخان بودند در آن زمان در برلین بودند و با فاشیستهای حامی هیتلر نوعی رابطەی فکری عاطفی عمیقی داشتند. آن دوران گذشت و خود آلمانیها از این کابوس و نکبت سیاسی تاریخی گذشتند و با اظهار شرمساری گذشتەی ننگین خود را پالودند. اما راستهای ایرانی هنوز هم در زنجیر این افکار و مفاهیم فاشیستی پوچ و موهوم گرفتارند. بە این دلیل است کە پنجرەی نوریزادە در زمانەی رستاخیز “ژن ژیان آزادی” هنوز هم رو بە “خانەی پدری” باز میشود.
و در این روزها کە انقلابی عظیم و باشکوه با پیشاهنگی زنان و جوانان در میان همەی خلقهای ایران در جریان است، و همەی تابوهای ارتجاع و فاشیسم را یکی پس از دیگری درهم میشکند و از گفتمانهای شاه و شیخ و هرگونە ارتجاعی فراتر میرود، نوریزادە و دیگر فاشیستها بر همان ساز پوسیدە و ناهنجار مینوازند. زهی خیال باطل…
از این اسفبارتر این کە نوریزادە بە مرکز همکاری احزاب کوردستانی رهنمون میدهد کە مواظب جنبش کردستان باشید “این رادیکالیزە شدن خطرناک است! از پرچم کوردستان بگذرید و پرچم شیر وخورشید را برافرازید!“ و مرکز همکاری هم آنقدر فسیلیزە شدە است کە اراجیف نوریزادە در بیانیەاش نمود مییابد.
اما با وجود همە این نکات، همەی نشانەها حاکی از این است کە جنبش انقلابی خلقهای شۆڕشڤان با شعار “ژن ژیان ئازادی” از گفتمان پوسیدەی همەی گروههای فسیل و مرتجع فراتر میرود.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)