کشور عزیزمان ایران در بیش از یک ماه گذشته شاهد خیزشی سراسری علیه جمهوری اسلامی است. همگان و حتی حکومت سر اینکه اینبار دیگر با اعتراضی مقطعی مواجه نیستیم توافق دارند. ما اینک بیش از پیش صدای پای انقلاب و سرنگونی را میشنویم. اما درست در همین روزها، اگر تصور کنیم تا سرنگونی چیزی نمانده است، خطای بزرگی مرتکب شدهایم. باید بپذیریم که این تازه سرآغاز راه پرسنگلاخی است که امکان دارد به هر سمت و سویی برود و با دشمن و هیولای درندهای مواجهیم که هنوز کارتهای بسیاری برای رو کردن دارد. اینکه جمهوری اسلامی ممکن است تا چه حد به سبعیت و توحشی همهجانبه و بسیار بیشتر از آنچه تاکنون دیدهایم دست بزند و اینکه این خیزش انقلابی را تا چه حد میتوان سرپا نگه داشت، پرسشهایی حیاتیاند. بالیدن به جنبش بیسر و… با توجه به شرایط ما عمر معینی دارد و چشمانداز و چالشهای واقعی ایران و منطقه را نادیده میگیرد و در جدلهای کلامی انتزاعی درجا میزند. خیزشی انقلابی که میخواهد به بازسازی اجتماعی-سیاسی و به تشکیل کشور نوینی بینجامد، مجبور است به واقعیتها و چالشهای کاری چنین سترگ تن بدهد. همه از امیدها و نیز بیمهای روند انقلاب و آیندهی پساانقلابی کمابیش آگاهیم. در شرایط حاضر، اگر بتوانیم وضعیت را پیشتر برانیم و به وضعیت کاملاً انقلابی نزدیکتر شویم، چنانچه خوششانس باشیم گذر به یک جمهوری دموکراتیک سکولار میتواند ایدهآل واقعگرایانهی ما باشد. خیزش انقلابی ما قرار نیست مشکلات کلان جهان و خاورمیانه را حل کند. تشکیل یک جامعه و کشور قدرتمند و دموکراتیک چیزی است که باید اتفاق بیفتد. ترسها و بیمهایی که از آیندهی پساانقلابی داریم، از خلل چنین گذاری است که منتفی میشوند. به باور ما بدون تأسیس شکلی از سازماندهی و شورای هماهنگی یا رهبری و مرجعیت سیاسی، پیش بردن و بقای این خیزش انقلابی ممکن نیست. چنین شورایی باید از تمام طیفهای اپوزیسیون، که به همبستگی و همسرنوشتی همهی ایرانیان و برپایی ایران جدید به دست خود ایرانیان باور دارند، تشکیل شود. فعالین سرشناس و مستقل حقوق بشر، محیط زیست، جامعهی الجیبیتی و… نیز باید در این شورا حضور یابند. روشن است که به دلایل امنیتی و عملیاتی این شورا باید خارج از کشور مستقر باشد. به باور ما حامد اسماعیلیون بهعنوان چهرهی موجه این روزها، توانایی و بالقوگی این را دارد که نقشی محوری در این شورا ایفا کند. او سرمایهی بزرگی برای این خیزش انقلابی است. مولفههای مهمی وجود دارد که قادر است او را در نقش هدایتگر و نمایندگی مرجعیت سیاسی این خیزش قرار دهد و طیفهای اپوزیسیون، چنانکه شرحش رفت، در این بیسری و سردرگمی جزیرهای از پتانسیل وحدتساز او استفاده کنند و به ائتلاف راهگشایی برسند.
بهزعم ما ویژگیهای برجستهی حامد اسماعیلیون (بدون ترتیب خاصی) اینها هستند:
یک: او مدتهاست به صدای دادخواهی در خارج از کشور نفسی دوباره بخشیده و نامش به هواپیمای اوکراینی و حتی آبان نود و هشت گره خورده است.
دو: قدرت سازماندهی و چانهزنی بسیار بالایی دارد و همین را در یک ماه اخیر بهخوبی نشان داده است.
سه: جدیت و استمرار کافی در او وجود دارد. او کمپین دادخواهی هواپیمای اوکراینی را یکنفره و با بلندگویی در دست آغاز و به یکی از بزرگترین کمپینهای دادخواهی جهان بدل کرد.
چهار: علاوه بر ایرانیان داخل و خارج، چهرهی مقبول و معروفی در سطح جهان دارد.
پنج: نویسنده و مترجم سرشناس چند کتاب است و با فلسفه، سیاست و هنر مدرن بیگانه نیست.
شش: سن و انرژی مناسبی دارد.
هفت: پزشک است و این به افزایش حیثیت نمادینش کمک میکند.
هشت: در کرمانشاه به دنیا آمده، سالها در تبریز درس خوانده و در تهران، مازندران و گلستان هم شاغل بوده است. چنین فرآیندی قطعاً به او دید مناسبی در درک تنوع اتنیکی و فرهنگی ایرانیان داده است.
نه: خط سیاسی آشکاری را بین اپوزیسیونِ شناسنامهدار نمایندگی نمیکند و همین بالقوگی ائتلاف حداقلی با محوریت امثال او را بالا میبرد.
شکی نیست که ایراداتی در عملکرد او وجود دارد و حتی نمیدانیم در آینده ممکن است مسیر فعالیت او چه سمت و سویی بگیرد. شاید هم خودش نخواهد چنین نقشی را بپذیرد. اما ما در این شرایط مجبوریم سر حداقلهایی که بتواند افراد زیادی را زیر یک چتر جمع کند به توافق برسیم و تلاش کنیم تا زمینههای آن مهیا شود. ما با امکانهای موجود بازی میکنیم و حواله دادن شکلگیری فرمی از تمرکز و سازماندهی هدایتگرانه به آیندهای نامعلوم و نامشخص، رویکرد مسئولانهای نیست. درک این فرصت شکننده و دستاندازی به امکانهای موجودی که چشمانداز روشنی را زنده نگه دارد، ضرورتی تاریخی است. ما راه بسیار دشواری در پیش داریم.
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.