محتوای شعار « زن، زندگی، آزادی»، در حنجرۀ خیابان و در نزد اپوزیسیون ها

شعار « زن، زندگی، آزادی»، یک شعار ” زیبا” ست، خوش آهنگ و دلنشین و حتا رمانتیک است. کیست که زن، زندگی و آزادی را نستاید؟!
این شعار که در اصل، کُردی است ( ژن، ژیان، ئازادی) و به جنبش روژاوا در سوریه و به گفته برخی، به پ.کا.کا. ( و به گفته دوستی، به شاعری ترک در ترکیه) منتسب است، در آن دیاران چه مضمون و وزن و جایگاهی داشته است، نمی دانم و مسئله من نیست؛ از نظر محتوای سیاسی اش در جنبش انقلابی جاری در ایران، یک برابر نهاد در مقابل نهاد رژیم اسلامی است که ذاتاً زن ستیز، ستاینده مرگ و شهادت، و دشمن آزادی است. این شعار، از این منظر، نفی جمهوری اسلامی و متضمن خلاصی از شر این نکبت ظلم و ظلمت است و به همین دلیل است که از بیخ جگر زنان و مردان جان بر کف در ایران فریاد زده می شود.

از طرف دیگر، این شعار چه در متن جنبش انقلابی در ایران، چه از دهان فمینیست و ضد فمینیست، از دهان همه جناح ها و دار و دسته های اپوزیسیون رژیم، از اصلاح طلب و سلطنت طلب و مجاهد خلق و لیبرال و چپ پشیمان و چپ رادیکال و کمونیست دوآتشه، و حتا از دهان خارجی های حامی جنبش در ایران، شنیده می شود. همسر و دختر رضا پهلوی هم با در دست داشتن پلاکاردی با همین شعار، در یکی از تظاهرات های سلطنت طلبان در پاریس شرکت کرده اند. شعار« زن، زندگی، آزادی» در فضای سیاسی ایران و خارج ازآن به یک شعار مشترک، به یک ” همه با همی” کلامی میان گرگ و میش تبدیل شده است. سبب این امر، عدم شفافیت و عدم تعیّن مضمونی و معنائی این شعار است که امکان می دهد هر فرد یا هرجریان سیاسی از ظّن خود برای آن مفهوم و مضمونی قائل شود. ” زن” یعنی چه؟ آیا فقط زن بمثابه جنس مؤنث است؟ که چه؟! آیا این یک شعار سکسیستی نیست که عده ای هم بگویند پس ” مرد” چه شد؟ و بیایند به خیال خود با شعار ” مرد… فلان و بهمان” نقیصه اش را برطرف کنند؟! یا منظور از زن ” ستون خانواده و مادر بچه ها” ست؟ یا منظور، پیکار زن با مردسالاری است؟… عیناً همین طور است ” زندگی” و ” آزادی”. ” زندگی ” یعنی چه و منظور از ” آزادی ” چیست؟ از این مبهم تر هم می شود حرف زد؟ فقط کافیست به این فکر کنیم که فرشگردی های تخم و ترکه ساواک، رضا پهلوی که می خواهد تاج و تخت و امتیازات از دست رفته خاندان اش را با خون و از جان گذشتگی مردم ” پس بگیرد” تا انتقام انقلاب ۵۷ را از همین مردم بکِشد؛ مجاهدین خلق مدعی جایگزینی ولایت ” نامشروع” خمینی و خامنه ای با ولایت مشروع امام زمان ( فعلا غایب) رجوی، لیبرال های خون آشام کارگران و زحمتکشان، پان ایرانیست های فاشیست دشمن حقوق ملت های ساکن ایران و خود این ملت های ستمدیده و سرکوب شده، … و بالاخره سوسیالیست ها و کمونیست ها و فمینیست ها از زندگی و از آزادی چه می فهمند و چه زندگی و کدام آزادی را برای مردم در نظر دارند؟! از این منظر، شعار « زن، زندگی، آزادی»، شعار زیبای خوش نوائی چون اشعار حافظ است که هرکس می تواند برحسب نیت و حال و هوای دل اش آن را تعبیر و تفسیر کند و مثلا بگوید” منظور از شراب، اشاره به قران است”!

اگر شعار « زن، زندگی، آزادی»، همچون فریاد نفی جمهوری اسلامی زن ستیز، مرگ گستر و آزادی کُش از حنجره خونین رزمندگان میدانی هیچ ایرادی ندارد، اما بمثابه شعار آلترناتیو چپ ها و انقلابیون در برابر تز و آنتی تزِ رژیم و نفی رژیم، فاقد مضمون و معنای اثباتی شفاف و روشن، و شعار همه باهمی از راستِ راست فاشیست تا اولترا چپِ انقلابی، از فمینیست تا مرتجعان مرد –پدر سالار ضد فمینیسم، شعاری گمراه کننده و در هم آمیزِ صفوف متضاد است. جنبش انقلابی به شفافیت، تعیّن، تیزی و به قطبی شدن شعارهای سیاسی نیاز دارد تا صفوف انقلابیون و ضد انقلابیون از هم جدا شود.

می دانم که عمومی شدن شعار « زن، زندگی، آزادی» و تکرار آن از سوی فمینیست ها و چپ ها و انقلابیون مانع از طرح شعارهای مستقل اثباتی شفاف و رادیکال نبوده است و نخواهد بود؛ اما انتقاد همراه با تعجب من از برخی چپ هاست که در برخی پست های فیس بوکی و نیز در سایت های حزبی ادعا می کنند که شعار « زن، زندگی، آزادی»، شعاری جامع و کامل و شعار آلترناتیو چپ ها و فمینیست هاست که گویا همه مضامین رادیکال مطالبات آزادیخواهانه وبرابری طلبانه مردم در آن مستتر است! اما در حقیقت، هیچ چیزی بدون تفسیرهای دلبخواهی ( و بعضاً سانتیمانتال) خودشان، چنین معانی و مضامینی را بیان نمی کنند. کافیست از خودشان بپرسند اگر این شعار همانی است که ادعا می کنند، پلاکار این شعار در دست فرشگردی ها و یاسمین و نور پهلوی و مریم رجوی و امثال علیرضا نوری زاده ها و محسن سازگارا ها و امثال فرخ نگهدارها و بر پیشانی تلویزیون های “ایران اینترنشنال” و ” من و تو ” چکار می کند؟!

حرف ام این است که : باید جایگاه و ارزش و کارکرد مثبت و قابل فهم و قابل قبول این شعار را همچون نفی ساده رژیم زن ستیز و مرگ گستر و آزادی ستیز از حنجره خیابان در گام های اولیه جنبش انقلابی، با جایگاه یک شعار آلترناتیو چپ و انقلابی از زبان میلیتانت های چپ انقلابی و فمینیست ها مخدوش نکرد و این انتظار بزرگی از آن ها نیست.

شهاب برهان
۱۱ اکتبر ۲۰۲۲ – ۱۹ مهر ۱۴۰۱

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)