اپوزیسیون جعلی پهلوی نوین با نبش قبر پهلوی قدیم
نگاهی به پروژه آلترناتیو سازی از نوع پهلوی آن! (قسمت اول)
گذشته چراغ راه آینده است و یادآوری تاریخ این سرزمین در صد سال اخیر میتواند پاسخ واقعبینانه به سوالات نسل نوین بدور از هر گونه احساسات شتاب زده مهیا کند.
صورت مساله روشن است حکومت ولایت فقیه با سرعتی غیر قابل پیش بینی در حال اضمحلال است و یکبار دیگر اتفاقاتی که در زمان سقوط رژیم پهلوی بوقوع پیوست، مجددا با شکل و مکانیسم دیگری در حال شکل گیری است تا به هر طریق ممکن یا از مرگ قطعی دیکتاتوری دینی در ایران جلوگیری کند و یا انقلاب نوین مردم ایران را به اسم نظام پادشاهی مصادره به مطلوب کند.
در این نقشه مسیر که بارها و بارها در تاریخ ایران تکرار شده است، نقش استعمار در کنار دیکتاتور و نقشههای ترکیبی برای بقای بیشتر آن به وضوح روشن است.
این بار اما ملت ایران با دیکتاتوری دینی روبروست که از هر حربهای به هر قیمتی برای بقا بیشتر خود بهره میگیرد.
یکی از مهمترین حربهها در این برهه حساس در کنار سرکوب، شکنجه و اعدام، به انحراف کشاندن خیزشهای مردمی با نسبت دادن آن به جریان به اصطلاح پهلوی سوم یا رضا شاه دوم و همچنین ایجاد اختلاف در جبهه مخالفین با ایجاد اپوزیسیون جعلی است.
درباره؛
اضمحلال ولایت فقیه و ضرورت علم کردن پهلوی!
شکست و به بن بست رسیدن دیکتاتوری دینی در ایران در همه عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عملا یک راه پیش پای رژیم گذاشته است تا بدین طریق مردم را در تشخیص آلترناتیو واقعی دچار تردید و سردرگمی کند و این پروژهای است که دستگاه اطلاعاتی و امنیتی حکومت با تمام قوا بدنبال آن است.
برای اجرای این نقشه شوم مهمترین گزینه قطعا بیخاصیتترین و بیخطرترین گزینه یعنی رضا پهلوی که تنها کاری به بلد است انجام بدهد صدور بیانیه هایی فصلی است که به طرز مضحکی سقوط دیکتاتور را نوید میدهد.
نظرسنجی جعلی نقطه شروع یک پروژه
ولایت فقیه با بررسیهای بسیار دقیق و با کمک گرفتن از باصطلاح مطالعات و تحقیقات ساختگی و جعلی و با استفاده از حربههای میدانی و فضای مجازی به دنبال تحمیل آلترناتیو پهلوی نوین به جامعه است.
تلاش دارد با اتکا به کارنامه پهلوی اول در ایجاد فضای باز اجتماعی او را به عنوان مهمترین جایگزین حکومت آخوندی معرفی کند.
در این سناریو رژیم میبایست براساس برخی نظرسنجیها در جامعهای بشدت بسته توسط جامعه شناسان بیطرف! اثبات کند که رضا پهلوی در جامعه کنونی دارای بیشترین محبوبیت است!
اگر چه تحلیل نتایج نظرسنجی نیازمند بحث دیگری است. ولی روشن است که اتکا به اطلاعات نظرسنجی در جامعهای که حتی آوردن نام مبارزان شناسنامه دار هزینهای سنگین دارد، عملا از اعتبار برخوردار نبوده است.
خنده دار اینکه امروز در جامعه ایران به طرز شگفت انگیزی دفاع از رضا پهلوی با صدای بلند در خیابانها با شعار «رضا شاه روحت شاد» هیچ هزینه ای ندارد.
چطور میتوان باور کرد که یک رژیم به غایت خونریز از سمت یک اپوزیسیون احساس خطر کند، اما طرفداران آن بدون هیچگونه پیگردی با نبش قبر پدربزرگش نامش را در خیابان فریاد بزنند!
چگونه میتوان باور کرد که رژیم دیکتاتور دینی با سابقه طولانی در ترور که حتی در حذف کوچکترین مخالفین که از جانب آنها احساس خطر کند در جای جای دنیا، کوچکترین تردیدی به خود راه نمیدهد، به راحتی اجازه دهد که در جامعه تشنه تغییر ایران نام او را فریاد زنند.
این نشانههای آشکار در کنار همکاری رو به تزاید همه مهرههای حکومتی که مرزبندی زیگزاگی آنها با رژیم ولایت فقیه برای ارتزاق فصلی روشنتر از روز است، به صحنه آمدهاند تا به هر طریق ممکن از فردی که خوشگذرانی اولویت اجتناب ناپذیرش در بهترین نقاط اروپا و آمریکا با اموال به تاراج رفته ملت ایران است، حمایت کنند تا شاید روح شاه با دعای شیخ شاد شود.
شکل دادن هدفمند روانشناسی جامعه با نظرسنجی به قلم زینت میرهاشمی
زبان درازی رو به ولایت فقیه برای چهره سازی
جالب اینجاست که افراد جا مانده از غافله غارت که اخیرا ظاهرا آبشان با آخوندها در یک جوی نرفته و چند صباحی با گذراندن در زندانهای حکومتی تبدیل به مبارز ضد رژیم شدهاند! نیز به این قافله پیوستهاند.
این افراد در زیر تیغ امنیتی نظام استبداد بدون هیچ گونه هزینهای آنچنان راحت با تلویزیونهای رنگارنگی که این روزها سنگ رضا پهلوی را به سینه میزنند مصاحبه میکنند و از حکومت و شخص رهبر انتقاد میکنند که مرغ پخته را به تعجب وا میدارد که چگونه ممکن است یک معلم در پخش زنده تلویزیونی اینترنشنال فقط برای درخواست حقوق صنفی خود به صورت زنده دستگیر میشود، ولی این مبارزین بلا فصل!!! در مقابل همه خطرات بیمه هستند.
از آنسو واماندگان اصلاح طلب هم برای گرم کردن بازار این شازده تقاضای مناظره با شاهزاده رضا پهلوی را به عنوان ابتکار جدید مطرح کردهاند!
مرز بندی
در این بین البته جریانهای هشیار جمهوری خواه با توجه به سابقه فکری راه خود را از هم اکنون با مرزبندی مشخص با نظام پادشاهی مشخص کردهاند.
به نکات خنده دار این سناریو باید این را اضافه نمود که درست یک روز پس از بیانیه رضا پهلوی از روی دست نوشته، خامنه ای تمام تلاش را برای مهم نشان دادن این اپوزیسیون و خطر بازگشت نظام پادشاهی کرد تا آن خوشنشین مزدبگیر بیت خامنه ای از آن به عنوان ضربه بزرگ به خامنه ای یاد کند. طوفان خنده ها!!!!!!
البته شاهزاده قادر به ترک عادت دوران کودکی نیست آنجایی که بازیکنان به عمد برای به ثمر رسیدن گل توسط شاهزاده لایی میخوردند و یا همه پاسها برای دریافت جایزه از اعلیحضرت شاهنشاه به طرز خنده داری به او ختم میشود و البته برای بازیکنان حرفهای راهی به جز تمسخر و بی اعتنایی باقی نمیماند… ادامه دارد
ر. ح. فروغ
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.