برکناری حسین طائب؛ نماد فروپاشی امنیتی دستگاه ولایت فقیه
حسین طائب از پرسابقهترین عوامل اطلاعاتی کنار گذاشته شد
حمید رسایی از چهرههای جنجالی و افراطی باند خامنه ای بعد از انتشار خبر برکناری حسین طائب از فرماندهی اطلاعات سپاه، این اقدام را معادل عزل منتظری در زمان خمینی توصیف کرد و نوشت: «بعد از عزل حسینعلی منتظری، عزل و برکناری حسین طائب از فرماندهی اطلاعات سپاه تاثیرگذارترین عزل در تحولات انقلاب و خبرسازترین است. بی شک این جراحی سبب ارتقای امنیت در کشور خواهد شد!»
هرچند این اظهارات حمید رسایی با واکنشهای تند برخی کاربران وابسته به باند خامنه ای مواجه شد و او را متهم به قهر از انقلاب کردند، اما صرف همین اعتراف، بیانگر عمق بحران امنیتی در درون حکومت است.
حسین طائب که بود؟
حسین طائب در دهه ۶۰ با نام حاج میثم و «برادر حسن» کار خود را در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آغاز کرد و در مسیر پیشرفت خود کلیدیترین مناصب را در پرتو بیرحمی و نوکرمآبی از آن خود کرد.
برخی رسانهها، حسین طائب را، کلیددار اسرار نظام معرفی کردند مردی است که طی سالها فعالیت امنیتی خود، نهتنها برای مخالفان که برای بسیاری از چهرههای شاخص حکومت هم پروندهسازی کرد و بهواسطه ارتباطات گسترده خود با مجتبی خامنهای، «امین امنیتی رهبری» شناخته شد.
او با نام شناسامهای حسن، بعد از کشته شدن برادرش در جنگ ضد میهنی، نام حسین را برای خود انتخاب کرد. او در دوران حضورش در کمیته و سپس وزارت اطلاعات با نام حاج میثم فعالیت میکرد. میگویند حسین طائب ید طولایی در پرونده سازی برای عناصر درون حکومت دارد و از این نظر جعبه سیاه بسیاری از اسرار حکومت است. او در دوران جنگ همراه با قاسم سلیمانی، قالیباف و مجتبی خامنهای حلقه ای را دور خامنه ای تشکیل دادند که در حقیقت پایهگذار باند قدرتمند درون بیت خامنه ای بودند.
حسین طائب در دهه ۶۰ پس از فرماندهی برخی کمیتههای مناطق مختلف، درسپاه تهران، قم و مشهد هم خدمت کرد تا اینکه از طریق علی فلاحیان وارد دستگاه امنیتی شد. فعالیت در بخش ضدجاسوسی وزارت اطلاعات او را بر آن داشت که برای برخی مدیران دوران رفسنجانی و سپس پسر هاشمی رفسنجانی تلهگذاری و پروندهسازی کند. امری که منجر به برکناری حاج میثم از وزارت اطلاعات شد!
نقش حسین طائب در سرکوب
طائب در دهه ۸۰ همچنان نقش خود را در سطح فرماندهی سپاه از طریق ارتباط نزدیک با قاسم سلیمانی و قالیباف حفظ کرد. طوری که به گفته رحیم مشایی قرار شد که در دولت احمدی نژاد طائب به عنوان وزیر اطلاعات برگزیده شود که گویا با مخالفت رحیم مشایی منتفی شد.
در سال ۸۶ طائب به جانشینی فرمانده بسیج و سپاه منصوب شد و در سال ۱۳۸۷ به عنوان فرمانده بسیج برگزیده شد. همان زمان فیروز آبادی گفته بودکه طائب قرار است که بسیج مد نظر خامنهای را بسازد!
او نقش خود را در سرکوب وحشیانه تظاهرات مردم در سال ۸۸ با وارد کردن گلههای بسیجی ایفا کرد. دستگیری و زندانی کردن معترضان و اعترافگیری اجباری از دستگیر شدگان برخی از پروژههای سرکوب تحت نظر طائب بود. به دلیل همین پرونده سرکوب بود که طائب در لیست تحریم اتحادیه اروپا قرار گرفت.
او از سال ۸۸ که به عنوان فرمانده اطلاعات سپاه انتخاب شد، تلاش کرد که وزارت اطلاعات را به حاشیه براند طوری که چندین وزیر اطلاعات در دورههای مختف بر کارشکنیهای اطلاعات سپاه علیه این وزارتخانه تاکید کردند و این مسئله را عامل ناموفق ماندن بعضی ماموریتهای دستگاه امنیتی اول ایران دانستند.
مردی که با باتوم آشناتر است تا عقل و فکر!
محمود علوی وزیر اطلاعات روحانی به صورت صریح در صدا و سیمای حکومتی گفته بود که مسئول شکست برخی پروندهها و پروژههای اطلاعاتی، اطلاعات سپاه بوده است!
گفته میشود ارائه اسنادی علیه علی لاریجانی به شورای نگهبان در انتخابات که موجب شد خامنهای صراحتا خواستار دلجویی از او شود، هم کار طائب بود.
زمانی علی مطهری در مورد حسین طائب گفته بود که؛ او با باتوم بیشتر مانوس است تا فکر و عقل و تدبیر.
به هرحال طائب با چنین سوابقی برکنار شده است. اکنون سوال این است که چه چیزی خامنه ای را وادار کرد که در چنین شرایط حساسی یکی از کارکشتهترین و مورد اعتمادترین مهرههای خود را کنار بگذارد؟ آیا این برکناری ناشی از شکافهای درونی حکومت و ساختار امنیتی آن است؟ یا یک ضرورت امنیتی و اطلاعاتی بیرونی او را به این تغییر سوق داده است؟
دلایل برکناری حسین طائب
برای پاسخ به این پرسشها باید به چند حقیقت اشاره کرد:
۱. خامنه ای نزدیک به یک سال پیش به یک جراحی بزرگ در ساختار سیاسی حکومت دست زد و باند مغلوب را به طور کامل از گردونه سیاسی حذف کرد. خامنه ای با تکیه به همین حذف الان تلاش دارد «جراحی بزرگ اقتصادی» اش را به پیش ببرد. امری که با خیزشها و اعتراضات عمومی مواجه شده است. اکنون رسایی برکناری طائب را یک جراحی امنیتی توصیف کرد. بنابراین اگر این نگرش درست باشد باید گفت که یکی از پارامترهای تاثیرگذار در برکناری وی، با هدف یکدست کردن ساختار امنیتی، بدون شکاف شدن دستگاه برای مقابله با خیزشها و اعتراضات در تقدیر بوده است.
۲. علاوه بر مورد فوق، برخی ناظران امور ایران بر این باورند که جایگزینی یک نیرو از «حفاظت اطلاعات سپاه» به جای طائب در «سازمان اطلاعات سپاه» نشانه نفوذ در کلیت سازمان اطلاعات سپاه است.
همزمان با برکناری طائب رسانههای اسرائیل اعلام کردند، ترکیه هشت نفر که پنج ایرانی در میان آنها هستند را به دلیل برنامهریزی برای ترور شهروندان اسرائیلی در خاک ترکیه بازداشت کرده است. امری که بیانگر ناکامی طائب در اقدامات تروریستی علیه اسرائیلیها بوده است. این درحالی است که اسرائیل با نفوذ گسترده درنهادهای امنیتی حکومت ولایت فقیه و ترور و حذف دانشمندان و پاسداران تاثیرگذار، ضربات سنگینی بر حیثیت اطلاعاتی رژیم ایران وارد کرد. «نفوذ» و «حذف» در سپاه پاسداران دو اسم رمزی بودند که فشل بودن و اضمحلال درونی سپاه را بیش از گذشته نمایان ساخت.
۳. فساد گسترده در میان سرداران و سرتیپهای سپاه پاسداران به سبب دست اندازی گسترده آن به دارایی عمومی و حیطه وسیع اختیارات رخ داده است. در یک فایل صوتی که در بهمن ۱۴۰۰ منتشر شده بود، مکالمه میان محمدعلی جعفری فرمانده وقت سپاه پاسداران و صادق ذوالقدر معاون سابق اقتصادی سپاه افشا شدکه پرده از اختلاف موجود بین دو تیم اطلاعاتی در سپاه بر میدارد: تیم حسین طائب، رئیس اطلاعات سپاه که حامی محمدباقر قالیباف در پرونده عظیم فساد مالی است با محمد کاظمی رئیس سازمان حفاظت اطلاعات سپاه.
صادق ذوالقدرنیا در مکالمه با محمدعلی جعفری میگوید: «طائب از اول از قالیباف حمایت میکرد. وقتی شما گفتید بازرسی کنید. [طائب] از یزدی و آبرومند و سیف خواست که جلسه بگذارند. به یزدی گفته بود اون طرف هستی یا این طرف. یزدی به من گفت چیکار کنم. گفتم برو به کاظمی [حفاظت اطلاعات سپاه] بگو. یزدی نرفت تو تیم اونا. بدبختی ما این است اطلاعات سپاه که باید پشت بگیرد، میآید ۵ درصد به این میدهد، ۵ درصد به آن میدهد، فکر میکند با پول حل میشود. طائب به من گفت تو میخواهی آقا [خامنهای] را خراب کنی. گفتم من با آقا رفیقم. به طائب گفتم اگر مشکل آبرومند و مهردادی حل شود، به نفع تو هست، گفت قبول دارم».
این مکالمه تنها گوشه کوچکی از فساد دستگاه عریض سپاه پاسداران را نشان میدهد.
بنابراین حمید رسایی پر بیراه نگفته است که برکناری طائب را با برکناری منتظری توسط خمینی مقایسه کرد. خمینی در مورد برکناری منتظری نوشته بود: با دلی پرخون حاصل عمرم را برای مصلحت نظام و اسلام کنار گذاشتم!
فروپاشی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی
اکنون شاید وصف حال خامنه ای هم چنین باشد. میبینیم که رسایی در پاسخ به منتقدانش میگوید: «مگر سردار سلامی نمیداند که در اوج جنگ روانی دشمن در خصوص امنیت ایران، نباید رئیس سازمان اطلاعات را تغییر بدهد و زمینه طرح شایعات بیاساس صهیونیستها در مورد حسین طائب را تقویت کند؟»
و چنین نتیجه گیری میکند که وضعیت آن قدر وخیم بوده است که سلامی برغم اشراف به این وضعیت تن به این تغییر داد و کاری را که سه سال پیش میخواست صورت بدهد الان به نتیجه نهایی رساند.
بنابراین برکناری طائب کارکشتهترین عنصر اطلاعاتی حاکمیت ولایت فقیه در این شرایط حساس که رژیم با موج قیام و خیزش عمومی مواجه است، بیانگر فروپاشی کامل امنیتی در سطوح بالای دستگاه امنیتی است و بعید است تلاش سپاه و خامنه ای در این شرایط دردی را درمان کند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.