آیا قحطی نان در راه است؟ رهآورد دولت رییسی
سیاست تحمیل فقر توسط خامنهای وارد مرحله جدیدی شد!
قحطی نان نامتصورترین سناریویی بود که تا چند سال پیش به ذهن یک ناظر امور ایران میرسید، اما اکنون پس از چند ماه زمزمه و زمینه سازی برای گران کردن نرخ آرد، سرانجام نهادهای متولی این امر رسما نرخ هر کیلو آرد را ۱۶ هزار تومان اعلام کردند.
براساس آن چه که اعلام شد؛ هر کیلو آرد ۱۸ درصد سبوسگیری شده به نرخ ۱۵هزار و ۷۰۰ تومان، آرد ۲۱ درصد سبوسگیری شده۱۶هزار تومان و آرد ۲۷ درصد سبوسگیری شده ۱۶هزار و ۹۰۰ تومان تعیین شده است. به این ترتیب یک شوک عظیم به فرودستان و اقشار ضعیف جامعه وارد شده است و نگرانی از قحطی نان را دامن زده است.
نگاهی به تاریخچه قحطی نان در ایران
در زمان ناصرالدین شاه، در سال ۱۲۸۸ قمری تهران برای بار دوم دچار قحطی نان شد. در زمستان ۱۲۸۷قمری بهای نان بالا رفت. به طوری که قیمت آن که در آن اوایل یک من، شش هفت شاهی بود، در پایان سال به یک قران رسید. مردم پایتخت این اشعار را ساخته و به صورت تصنیف میخواندند:
- شاه کج کلا، رفته کربلا، گشته بی بلا!
- نان شده گران، یک من یک قران، یک من یک قران
- ما شدیم اسیر، از دست وزیر، از دست وزیر
درباره؛ قحطی نان بیشتر بخوانید
با افزایش قیمت نان در زمستان ۱۲۸۸ قمری قیمت نان به یک من پنج قران که پانزده شانزده برابر قیمت عادی آن بود رسید. به طوری که مجبور شدند از روسها استمداد کنند. شاید برای دفعه اول پای آرد روسی که چون از حاجی طرخان (نام بندری در ساحل شمالی دریای خزر که امروز هشترخان یا استراخان نامیده می شود) حمل می کردند به آرد حاجی طرخان معروف گردید، به ایران باز شد.
در زمستان این سال برف و باران بی حسابی آمد و همین بارندگی زیاد در پارهیی از جادهها راه بندان کرده و بیشتر مایه تلف نفوس گردید.
قحطی نان در ۱۲۹۶شمسی، هولناک ترین واقعه تاریخ ایران
قحطی بزرگی در سال ۱۲۹۶شمسی در ایران اتفاق افتاد. قحطی که برخی از مردم را به حد جنون رسانده بود و برخی به خوردن گوشت انسان روی آورده بودند.
جنگ جهانی اول از سال ۱۲۹۳ بین قدرتهای بزرگ آن روز دنیا آغاز شد. ایران اعلام بی طرفی کرد. این زمان مصادف بود با زمان سلطنت احمد شاه قاجار. نظام سلطنتی قاجاریه رو به زوال بود و ایران مملکتی ضعیف و بی دفاع شده بود.
ایران بی دفاع برغم اعلام بی طرفی از شمال توسط روسیه تزاری و از جنوب توسط انگلیسیها مورد تهاجم قرار گرفته بود. ایران به اشغال روسها و انگلیسیها در آمد و در شهرهای مختلف غله ایران توسط بیگانگان مصادره شد و خواروبار غله که غذای اصلی ایرانیان بود به شدت گران شد.
تبعات این جنگ و نیز بی کفایتی آخرین پادشاه قاجار باعث شد که بزرگترین قحطی تاریخ ایران در سال ۱۹۶۲ در ایران رقم بخورد. این قحطی بزرگ که دو سال طول کشید، با بیماری و گرسنگی همراه بود. طی این قحطی ۳ میلیون از جمعیت ایران از گرسنگی جان باختند.
افزایش نجومی قیمت آرد زمنیه سازی برای قحطی نان؟!
اعلام نرخ جدید «آرد صنف و صنعت» به درخواست وزارت جهاد کشاورزی و تایید سازمان دولتی حمایت از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان، موجی از نگرانیها نسبت به بروز «بحران نان» و دیگر فرآوردههای غذایی تهیه شده از آرد را به وجود آورده است.
پیشتر از این نایب رییس بنیاد ملی گندمکاران نسبت به افزایش خرید قیمت گندم و تاثیر آن بر اصناف و صنایع هشدار داده بود. روزنامه همشهری نیز اول اردیبهشت ماه در همین ارتباط به نقل از کارشناسان حکومتی پیش بینی کرده بود که این نرخ جدید تعیین شده برای گندم به دو برابر شدن قیمت ماکارونی و ۴ برابرشدن قیمت نان می انجامد.
کیهان هم که از حامیان پر و پاقرص دولت رییسی است، نسبت به افزایش ناگهانی قیمت آرد واکنش نشان داد و نوشت: بر اساس دستورالعملی که به کارخانجات ماکارونیسازی، کیک، کلوچه، نشاسته و رشته پزی ابلاغ شده، قیمت آرد تحویلی به این مجموعهها «۵ برابر» میشود.
پیشتر از این در نیمه فروردینماه محسن افشارچی، استاندار زنجان، از انجام مقدمات اجرای طرح آزمایشی «ارائه نان با کارت یارانه» خبر داد بود. او گفته بود که نانواییها «دیگر آرد یارانهای دریافت نمیکنند»، بلکه «مردم با قیمت پایین نان خود را از نانواییها تهیه کرده و کارت میکشند و در ادامه، یارانه نان بر حسب میزان فروش به نانوایان پرداخت میشود!»
به این ترتیب دولت ابراهیم رییسی که با شعار عدالت و محو فقر به میدان آمد، اکنون فقر را در همه خانهها همه گیر کرد و میرود که به قحطی نان که قوت لایموت ایرانیان است دامن بزند.
چه باید کرد؟
در داستان قحطی نان در زمان ناصرالدین شاه دیدیم که زنان چگونه دست به شورش زدند: [قحطی نان و شورش زنان (قسمت ۲)]
… « زنان وزیر جنگ را از اسب پایین کشیدند و او را به زمین انداختند. وزیر جنگ در قحطی نان شهرت خوبی در میان مردم نداشت. معروف بود که انبارهای بزرگی مملو از گندم دارد و درب این انبارها را بسته است که قحطی شود تا گندم خود را به قیمت گران بفروشد. از این رو زنان نسبت به او کینه شدیدی داشتند. با سنگ و مشت و لگد به جانش افتاده، کتک مفصلی به او زدند. سر و صورتش را سخت مجروح کردند. بقیه همراهان شاه که وضع وزیر جنگ را این چنین دیدند فرار را بر قرار ترجیح داده و با اسب به سوی فراشانی که در رکاب آنها بودند گریختند…»
به این ترتیب از تاریخ نیاکانمان میآموزیم که وقتی حکومتی عامدانه، فقر و قحطی را بر مردم تحمیل میکند، تنها پاسخ منطقی و نهایی مردم باید شورش و طغیان علیه غارتگران و دزدان و پایین کشاندن آنان از اسب قدرت باشد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.