به معلم گرامی، آقای محمد حبیبی

با سلام.

ما همیشه از اعتراضات معلمان عزیز یعنی این کارگران در عرصه آموزش حمایت کرده و خواهیم کرد فارغ از اینکه آیا معلمان از اقدام ما حمایت کنند یا نه چون ما به وظیفه طبقاتی خود عمل میکنیم.
آقای حبیبی از جمله افرادی است که برای حقوق معلمان و دانش آموزان این مملکت و در واقع برای جامعه ما زحمتات بسیار کشیده که جای تقدیر است. میخواهم نکاتی را با ایشان و سایر معلمان عزیز مطرح کنم.

محمد حبیبی گرامی، معلم فعال، اخیرا اظهاراتی درباره قیام آبان کردند که جای نقد داشت. برخلاف ایشان باور دارم که ما همین مردم زجر کشیده کف خیابان راه حل نهایی نجات و ایجاد یک جامعه انسانی و درست هستیم. یعنی همه آنها که چیزی جز زنجیر پایشان چیزی برای از دست دادن ندارند.

آقای حبیبی گرامی شما معلم هستید. اگر با چند نفر هم بندی بودی که جرمشان سرقت بوده باید بدانی آنها قربانی شکاف طبقاتی و سیستم طبقاتی هستند. اگر آنها متحد شما نیستند پس باید سوال کرد شما برای نجات کدام طبقه تلاش میکنید؟

آقای حبیبی عزیز، تصورت این است که معلم طبقه متوسط است؟

خوب از شما میخواهم بیشتر دقت کنید. طبقه کارگر همین من و شما هستیم. طبقه کارگر یک مفهوم عجیب شاخدار نیست.

همین من و تویی که صاحب ابزار تولید و خدمات نیستیم و ضمنا در خدمت دستگاه سرکوب نیستیم جزوی از طبقه کارگریم. من و تویی که برای زنده ماندن نیروی کارمان را میفروشیم و معاوضه میکنیم با دستمزد بخور و نمیر، من و تویی که محصول کامل اندازه تمام ارزش کارمان را نمیدهند و فقط مقداری از ان را به صورت دستمزد میدهند و الباقی را به جیب میزنند کارگریم.
من و تویی که در حال استثمار شدن در نظام طبقاتی سرمایه داری هستیم یعنی طبقه کارگر. نمیدانم منظور شما از طبقه متوسط چیست اما اگر منظورت معلم است پس مفهوم طبقه را درست برداشت نکرده ای. فکر میکنید اگر چهار جا از هفت تپه حرف زده شد باید جبهه بگیرید؟ نه. هفت تپه رقیب شما نیست همسنگر شماست .

هر دو در یک سنگر هستیم.

موفقیت و شکست ما مستقیما روی همدیگر اثر میگذارد. اگر هفت تپه موفقیت هایی داشته برای پیگیری متحدانه و رویکرد جمعی و شورایی همه ماست. شما هم اتفاقا دارید کار جمعی و اعتراضات متحدانه میکنید. مهم نیست چه کسی اول شروع کرده مهم این است که باید این اقدامات و روش ها بیشتر باشد. لطفا نگاه کنید که در همه این سال ها ما همیشه از اعتراضات معلمان یعنی هم طبقه ای خود دفاع کردیم. برخی از عزیزان معلم شک دارند که آیا باید از اتحاد با “کارگران” حرفی بزنند یا نه. این یعنی غفلت از موجودی و هستی خود. زیرا ما و شما دو دسته جدا نیستیم.

دوست گرامی آقای حبیبی. ما معلمان را در همان صفی می بینیم که خود ما در هفت تپه هستیم. در همان صف زندانیان آبان. همان صفی که آن زندانیان که به جرم سرقت یا هر چیزی گرفتار شده بودند. ما ها با میزانی کم و زیاد در دستمزد میتوانیم یک شبه جای هم باشیم یعنی یک روز ممکن است مقدار اندکی دستمزد بخور و نمیر داشته باشیم و کف خواب و خیابان خواب نباشیم و یک روز ممکن است همان را از دست بدهیم و خیابان خواب شویم.

وضعیتی که ما داریم چه خیابان خواب چه با حقوق ماهی ده میلیون تومن فرق ماهوی ندارد ما هیچ کدام خوشبخت نیستیم. عضوی از طبقه در حال استثمار شدن جای خوشحالی ندارد ما باید تلاش کنیم این استثمار را از بین ببریم و انوقت است که میشود خوشحال شد. ما همه در یک صفیم. راه نجات همان ماهاییم نه کسان دیگر.

آقای حبیبی. به همه معلمان و هم طبقه های عزیز که خیابان ها را از آن خود کرده اند خسته نباشید میگویم. خیابان و اعتراض و سازماندهی از آن ما و شماست چون ماییم که به این ابزار و فضاها و روش ها نیاز داریم که حق خودمان را بگیریم. ما و شما کارگریم با لباس های و رسته های شغلی مختلف. از خود فرار کردن فایده ای ندارد و موفقیتی را هم حاصل نمیکند.

آقای حبیبی ما هم طبقه ای های شما در بخش تولید صنعت و کشاورزی، نه تنها اگر به شما تعرضی کنند و بخواهند شما یا هر معلمی را دستگیر کنند باز هم اعتراض خواهیم کرد بلکه حالا هم از آزادی بیان شما حمایت میکنیم.

شما حق دارید نطرات خو در را بگویید بدون اینکه کسی به شما حمله کند.

به نظر بنده متن “عذرخواهی” شما، اصل موضوع، یعنی اشتباه شما در فهم از مفهوم کارگر و طبقه کارگر را حل نکرد. این را حل نکرد که شما ظاهرا نیروی نجات جامعه را در جایی دیگر و در طبقه ای دیگر جستجو میکنید.

در حالی که همین طبقه کارگر راه حل اساسی را دارد زیرا همین طبقه کارگر است که استثمار میشود. مگر قرار است استثمار کنندگان قیام کنند؟
که چه بشود؟
که کاسبی خود را بر هم بریزند؟
نه؟
آنها میخواهند این وضعیت جاری تثبیت شود که آنها به استثمار خود ادامه دهند.

برعکس، استثمار شونده است که نفع دارد که مناسبات را بر هم بریزد که استثمار را بر هم بزند. البته که باید اگاهی هم داشت. و متوجه بود که در کدام طبقه هستیم و چه باید بکنیم و متحدمان چه کسانی هستند.

به همه معلمان عزیز که با قدرت و شجاعت دست به اعتراض و تقویت تشکل خود میزنند سلام و خسته نباشید دارم. روز جهانی کارگر را هم به شما و همه همکاران تبریک میگویم.

پیام همکار

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)