مجلس خبرگان؛ مجلسی فرتوت در خدمت ولایت فقیه
۲۱تن از اعضای مجلس خبرگان در دوره اخیر مردند!
ایده تشکیل مجلس خبرگان به انقلاب ۱۳۵۷ برمی گردد، زمانی که برای تدوین قانون اساسی جدید نیاز به مجلس موسسان بود. بحث بر سر ماهیت این نهاد در نهایت منجر به تشکیل یک گروه کوچک به جای یک مجلس بزرگ از نمایندگان سراسر کشور شد.
اولین مجلس خبرگان پس از تصویب قانون اساسی در آذرماه ۱۳۵۸ منحل شد. مجلس فعلی خبرگان به شکل کنونی به طور رسمی در سال ۱۳۶۲ شروع به کار کرد. انتخابات بعدی برای نمایندگان این مجلس در سال های ۱۳۷۰، ۱۳۷۹ و ۱۳۸۶ برگزار شد.
انتخابات برنامه ریزی شده ۱۳۹۳ بر اساس قانون انتخابات ۱۳۸۷ که انتخابات مجلس شورا را که هر ۴ سال یکبار برگذار میشود با انتخابات مجلس خبرگان که هر ۸ سال یکبار برگزار میشود هماهنگ میکند، به مدت یک سال تا بهمن ۱۳۹۴ به تعویق افتاد.
این نهاد در سال ۱۳۶۴ آقای حسینعلی منتظری را به عنوان جانشین منتخب خمینی برگزید. اما منتظری پس از رویارویی با خمینی، از عنوان خود محروم شد.
در آن زمان هیچ جایگزینی فوری وجود نداشت. لذا مجلس خبرگان، خامنه ای را بعد از مرگ خمینی در سال ۱۳۶۸ بعوان جانشین او انتخاب کرد. اما بر اساس قانون اساسی در آن زمان رهبر میبایست مرجع تقلید باشد و خامنه ای اصلا در چنین سطح دینی نبود.
بنابراین مجلس پس از حذف اصل مرجعیت در قانون اساسی که در سال ۱۳۶۸به تصویب نمایندگان رساند، صلاحیت خامنه ای را برای مقام رهبری مجدداً تأیید کرد. در قانون اساسی ۱۳۵۷، انتخاب رهبر یا از طریق انتخاب مستقیم مردم صورت میگرفت و یا از طریق مجلس خبرگان. اما با تغییر قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ مسئولیت انتخاب رهبر منحصرا به مجلس خبرگان واگذار گردید.
درباره؛ مجلس خبرگان بیشتر بخوانید
وظایف مکتوب و نانوشته مجلس خبرگان رهبری
وظیفه اصلی مجلس خبرگان چیست؟ چرا این مجلس در همه امور بجز انجام وظیفه ای که در قانون اساسی جمهوری اسلامی برایش تعیین شده است دخالت می کند؟
بر اساس قانون اساسی، وظیفه اصلی این نهاد انتخاب رهبر بعدی، نظارت بر عملکرد رهبر در سمت خود و عزل رهبر در صورت لزوم است. ولی تاکنون هیچ مورد و نمونه ای از هرگونه نظارت بر کارهای رهبری در کارنامه این نهاد دیده نشده است.
مجلس خبرگان جز تایید خامنه ای به عنوان ولی فقیه و زدن مهر تایید بر تمام گفته ها و کارهای او کار دیگری انجام نداده است. با وجودیکه مجلس خبرگان بر اساس قانون اساسی فراتر از مقام رهبری است، اما روزی نیست که رئیس این مجلس و سایر اعضای آن وفاداری و صداقت خود را آشکارا به خامنه ای اعلام نکنند و نشان ندهند.
به گفته جنتی، رئیس مجلس خبرگان حمایت بی قید و شرط آنها از خامنه ای ضروری است وی گفت: «مجلس خبرگان باید به طور منظم و مستمر از مقام معظم رهبری حمایت کند تا او را در تثبیت مرجعیت یاری کند».
اما واقعیت این است که مجلس خبرگان در همه امور کشور که در راستای اندیشه های خامنه ای است دخالت کرده و خود را درگیر زندگی خصوصی و عمومی مردم می کند. در واقع هر کاری را انجام می دهد به جز آنچه که طبق قانون اساسی باید انجام دهد.
به زبان ساده، مجلس خبرگان اساساً متشکل از متحجرترین آخوندهای ایران است و هیچ زنی نمیتواند در آن عضویت داشته باشد. اعضای مجمع قرار است با انتخابات آزاد انتخاب شوند، موضوعی که در ایران، تحت حکومت آخوندها، هرگز اتفاق نیفتاده است.
حدودا هر یک میلیون نفر می توانند یک نماینده به این مجمع بفرستند. اما در واقع انتخاب این ۸۸ عضو هیچ ربطی به خواست مردم ندارد. آنها توسط خامنه ای منصوب یا انتخاب می شوند. آنها حتی نیازی به اینکه در حوزه انتخابیه خود متولد شده باشند و یا مقیم آنجا باشند ندارند.
نگاهی دقیق به مجلس خبرگان
مجلس خبرگان در ظاهر متشکل از ۸۸ نفر از حقوقدانان مسلط به دین اسلام است. این مجمع دارای یک شورای رهبری و شش کمیته است. شورای رهبری با رأی مخفی به مدت دو سال انتخاب می شود و شامل رئیس مجلس، دو نایب رئیس، دو منشی و دو دستیار است.
این نهاد کاملا فاسد که عمیقاً با خامنهای مرتبط است، ۲۱ درصد از اعضای خود را بر اثر فوت از دست داده است و ۲۳ درصد آنها بالای ۷۵ سال سن دارند. آمار بالای مرگ و میر و کهولت اعضای آن باعث نگرانی مسئولان این مجلس شده است. به گزارش دیده بان ایران، «احمد جنتی ۹۶ ساله ریاست مجلس خبرگان رهبری و موحدی کرمانی ۹۱ ساله معاون دوم جنتی است. جوانترین عضو مجلس خبرگان رهبری محمدعلی موسوی جزایری ۷۸ ساله بود که پس از یک سفر جنجالی به انگلیس به دلایل پزشکی ظاهراً استعفا داد.
البته در طول دهههای گذشته، این اعضا علاوه بر اینکه در تکریم، چاپلوسی و شکرگزاری از خامنهای کار دیگری نکرده اند، در تسهیل گسترش دستگاه سرکوبگر رژیم و تأیید دستگیریها، شکنجه و اعدام نیز دست داشته اند. برای مردم ایران تنها نام افرادی چون جنتی، رئیسی، شاهرودی و دری نجف آبادی کافی است تا یادآور کشتار دانشگاه اهواز، قتل عام زندانیان سیاسی در ۱۳۶۷، قتل های زنجیره ای و دیگر جنایات سازمان یافته شود.
مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، مجلس شورای نگهبان، مجلس تشخیص مصحلت نظام ، رئیسجمهور، مقام رهبری، سپاه و… در ایران یک مأموریت مشترک دارند و آن اینکه به هر قیمتی موجودیت این نظام فاسد را حفظ و تضمین کنند. سطح فزاینده سرکوب در ایران از یک سو و نفوذ فزاینده نیروهای نیابتی آخوندها در کشورهای دیگر و تروریسم بین المللی در خارج از کشور همه نشانه های انکار ناپذیری از خطر جدی و واقعی تهدید تروریسم و بنیادگرایی از جانب آخوندهای حاکم بر ایران است. تلاش برای نادیده گرفتن این واقعیتهای تلخ و نگرانکننده با هر نوع برخورد، و حرکات سیاسی مماشاتگرا، معاهدات اقتصادی، اعطای باج، دست دادن و… بصورت واضح و ساده، احمقانه و غیرقابل قبول است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.