فقر مطلق یک واژه ساده نیست که صرفا در رسانه های حکومتی درج میگردد. سردمداران حکومتی و در رأس آنها رئیس جمهور بی سواد خامنهای که فاقد دانش و صلاحیت علمی لازم هست، زیاد از مفهوم فقر مطلق در گفتار به زبان میآورد و لفاظی میکند، بدون آنکه فهم درستی از این مقوله داشته باشند.
بنا به تعریف دقیق علمی و اقتصادی فقر مطلق وضعیتی است که در آن افراد هیچ دسترسی به منابع ضروری ندارند و لذا برای ادامه زندگی بهکلی دچار محرومیت هستند و بشدت دچار مشکل میشوند. آنان توانایی تأمین نیازهای اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و سرپناه را ندارند. بنا بر تعریف بانک جهانی، کمتر از ۲ دلار درآمد در روز بعنوان خط جهانی فقر مطلق شناخته میشود .
وقتی جلاد تز اقتصادی برای مردم میدهد
رئیسی مدتی قبل از سال جدید در یک موضع گیری نابخردانه گفت که ظرف دو هفته فقر مطلق نباید وجود داشته باشد. این اظهار نظر بلاهت بار منجر به واکنشهای زیادی در رسانههای حکومتی و رسانههای جهانی گردید که بیانگر نبود فهم درست از مقوله فقر میباشد. [مروری کوتاه به وضعیت اقتصاد ایران درسال ۱۴۰۰]
وقتی رئیس جمهور منصوب خامنهای که قدرت اجرایی کشور را به دست گرفته در مادون آگاهی و فهم شرایط جامعه و مشکلات اقتصادی بسر میبرد، دیگر چه انتظاری هست که جامعه از چاله حکومت ولایت فقیه بیرون بیاید و بیشتر به سمت چاه فقر فرو نرود.
در رابطه با اظهار فضلهای بی محتوای رئیسی یک مهره حکومتی که رئیس کمیسیون بازرگانی داخلی اتاق بازرگانی حکومت است میگوید: «آقای رئیس جمهور اعلام کردند که دیگر نباید فقر مطلق وجود داشته باشد، اما با شکلی که عمل میشود نه تنها فقر مطلق از بین نمیرود بلکه بسیار بیشتر میشود و دهکهای کمدرآمد با مشکلات بسیار بیشتری مواجه میشوند.»
وضعیت آشفته اقتصاد و فقر مطلق از نگاه رئیس کمیسیون بازرگانی
اعتراف به وضعیت آشفته اقتصاد دردولت رئیسی توسط کارگزاران اقتصادی به رسانههای حکومتی راه یافته است.
اعتراف گران سایه رئیس کمیسیون بازرگانی در گفتگو با رسانه حکومتی ایلنا در باره شرایط اقتصادی روز میگوید: « به نظر میرسد اتفاقاتی که رخ داده برای حوزه بازرگانی داخلی ما اتفاقات خوبی نیست. حداقل دستمزد حدود ۵۷ درصد افزایش داشته در کنار این موضوع اخذ مالیات به مراتب نسبت به سال گذشته تشدید شده و در سال آینده این روند شدیدتر خواهد شد.
تعرفه گاز در بعضی نقاط تا ۵ یا ۶ برابر افزایش یافته، بنابراین هزینههای مختلف باعث میشود که افزایش قیمت رخ دهد».
این کارگزار حکومتی در کمیسیون اتاق بازرگانی وضعیت اقتصاد را به گونهای دیگر هم تشریح میکند که حاکی از آشفتگی و سردرگمی حکومت را نشان میدهد که از هم پاشیدگی شیرازه اقتصادی دولت رئیسی را بیشتر نمایان می سازد. [افزایش تعرفه اینترنت باج گیری بیشتر از مردم]
وی میگوید: «تورم ایجاد شده از قبل حذف ترجیحی به طور اسمی ۷ درصد است، اما از آنجا که ما در ساختار توزیع، نظارت و قیمتگذاری دچار مشکل، هستیم، تورم بسیار بیشتر از این خواهد بود. ما ساختار شفاف در هیچ بخشی نداریم، متاسفانه صداقت لازم در میان کسانی که امضاها دست آنهاست وجود ندارد».
این فعال اقتصادی در کمیسیون اتاق بازرگانی حکومت همچنین در مورد افزایش قیمتها اعتراف میکند که در بیشتر کالاها قیمت افزایش پیدا کرده و بعد از این بدتر هم میشود.
در ادامه وضعیت آشفته و نامطلوبی که در انتظار حکومت و دولت رئیسی است، وی میگوید که «در مجموع چند موضوع و مصوبه در کنار هم قرار گرفته که تجربه بازار نشان میدهد که آنچه اتفاق خواهد افتاد با آنچه کارشناسان در روی کاغذ میگویند کاملا متفاوت بوده و وضعت نامطلوبی در انتظارمان است…».
ظلم به کارگران و حقوق بگیران
با توجه به گرانی و تورم افسارگسیخته در ایران برای مهار نارضایتیهای موجود از جانب کارگران و حقوق بگیران شورای عالی کار دست به اقداماتی برای افزایش حقوق کارگران زد.
در این رابطه سایت صدای آمریکا این وضعیت را اینگونه گزارش میدهد که «نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۰ اعضای شورای عالی کار با افزایش ۵۷.۴ درصدی حداقل حقوق کارگران برای امسال موافقت کردند. این افزایش حقوق با مخالفت کارفرمایانی مواجه شد که آن را زیاد، بیشتر از سالهای گذشته و اقدامی یکطرفه از سوی دولت ابراهیم رئیسی بدون ارائه راهکارهای حمایتی از بخش تولید دانستند؛ فعالان کارگری نیز با توجه به میزان تورم و مخارج گسترده ماهانه برای خانوار ایرانی، این میزان را عملا بی تاثیر اعلام کردند».
علاوه بر اینکه تاثیری روی زندگی این قشر از جامعه ندارد، بلکه مشکلات جدی تری را هم ایجاد خواهد نمود. کما اینکه در این رابطه رئیس کمیسیون داخلی اتاق بازرگانی حکومت هم به آن اعتراف می نماید و میگوید: «هدف از افزایش حقوق کمک به کارگران و حقوقبگیران بوده اما در حقیقت به آنها ظلم شده است. چراکه ما سیستم نظارت قوی نداریم که بتواند افزایش قیمتها را کنترل کند یا قیمتگذاریها را به درستی ساماندهی کند. بنابراین افزایش حقوق نسبت به افزایش قیمت بسیار کمتر خواهد بود.»
واقعیت اینکه دولت رئیسی برای مهار نارضایتیها دست به اقدامات فریبکارانه میزند. یا با فرافکنیهای مفتضح در مورد از بین بردن فقر مطلق قصد دارد که چنین وانمود کند که دولت او به دنبال راه حل برای فقر زدایی است.
اما از آنجا که خانه ولایت از پای بست ویران است این شعارها و فریبکاریها هیچ ترتیب اثری در زندگی مردم فقیر از جانب حکومت ولایت فقیه داده نخواهد شد. این حکومت نه عزم و نه اراده قوی برای بهبود زندگی مردم دارد و نه توان اقتصادی لازم که بتواند تغییری در اوضاع فلاکت بار جامعه ایران ایجاد نماید.
آنان صرفا با شعار درمانی و وعده درمانی صورت خود را سرخ نگه میدارند، شاید از این ستون تا آن ستون فرجی حاصل شود. اما بحرانهای حکومت به اندازی وخیم است که هیچ چشم اندازی برای نجات مردم از فرورفتن در گرداب فقر یعنی فروپاشی بیشتر زندگی مردم نیست. لاجرم تنها یک راه برای بیرون آمدن از این بحرانهای معیشتی وجود دارد و آن هم فروریختن بنای حکومتی که نه تنها هرگز به فکر بهبود شرایط معیشتی نیست، بلکه روز به روز باعث میشود که دامنه فقر سطح بیشتری از جامعه را فرا گیرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.