استاد بانو “بنفشه حجازی” شاعر، نویسنده، محقق و پژوهشگر تاریخ زنان لرستانی، زاده‌ی ۶ فروردین ماه ۱۳۳۳ خورشیدی، در بروجرد و اکنون در تهران ساکن است.
وی مدیر مسئول بخش ادبی سایت مشاهیر هنر ایران – ققنوس است و کارشناسی علوم اجتماعی، از دانشگاه تهران دارد.
بنفشه حجازی در معرفی خودش می‌نویسد: «بنفشه حجازی متولد بروجرد که فعلا در تهران ساکن است، مادر دو فرزند است که سال به سال برای دیدن‌شان مجبور است به دو قاره‌ی دیگر سفر کند. همسری دارد ماه‌تر از خورشید و چند کتاب در زمینه‌ی جایگاه اجتماعی زنان از قبل از اسلام تا انقلاب اسلامی، همچنین شش رمان و هفت مجموعه‌ی شعر و تعداد قابل توجهی مقاله که در نشریات معتبر ایران به چاپ رسیده است. او در دنیا نوه‌اش را از همه بیش‌تر دوست دارد، حتا از شوهرش…»

▪︎کتاب‌شناسی:
◇ رمان:
– ایمپالای سرخ. تهران – انتشارات افراز. ۱۳۸۸.
– اعترافات یک عکاس – روشنگران و مطالعات زنان. ۱۳۸۸.
– بیسکویت نیم خورده – نشر همراه. ۱۳۸۳
– نرگس + عشق – قصیده سرا. ۱۳۸۱
– ماه گریخته در پیراهن – گفتمان خلاق. ۱۳۷۸.
– گزارشی از ستون‌زار – تمدن. ۱۳۶۶.
◇ مجموعه اشعار:
– اعتراف می‌کنم (مجموعهٔ شعر نو)، نشر همراه، ۱۳۸۳.
– یک منظومهٔ آواره و بیست ترانهٔ سرگردان (مجموعهٔ شعر نو با ناصر نجفی)، فارسی- انگلیسی، تهران، سالی، ۱۳۷۹.
– نپرس چرا سکوت می‌کنم (مجموعهٔ شعر نو)، فارسی – انگلیسی، تهران، گیل، ۱۳۷۶.
– به انکار عشق تو ناگزیرم (مجموعهٔ شعر نو) تهران، روشنگران، ۱۳۷۲.
– رؤیای انار (مجموعه شعر نو) تهران، سیامک، ۱۳۶۵.
◇ داستان‌های کودکان:
– تارا و ماه (داستان کودکان) تهران، وزارت نیرو – توانیر، ۱۳۷۶.
◇ سایر آثار:
– تاریخ هیچ‌کس؛ بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر زندیه و افشاریه. تهران، قصیده سرا، ۱۳۸۵.
– زن تاریخ: بررسی جایگاه زن از عهد باستان تا پایان دوره ساسانیان. تهران، قصیده سرا، ۱۳۸۵.
– چند کلمه از مادرشو هر: بررسی جایگاه زن در امثال حکم و اشعار عامیانه زبان فارسی. تهران، فرزان روز، ۱۳۸۵.
– زنان ترانه؛ بررسی حضور زن در ترانه‌ها و اشعار عامیانه. تهران، قصیده سرا، ۱۳۸۴.
– تذکره اندرونی: شرح حال و شعر شاعران زن قرن سیزدهم تا پهلوی اول. تهران، قصیده سرا (و) روشنگران، ۱۳۸۳.
– تاج الرّجال: رابعه عدویه. تهران، شالیزار، ۱۳۸۲.
– دایره حیرت؛ زندگینامه علمی و ادبی حکیم عمر خیام. تهران، دانش فریار، ۱۳۸۱.
– ضعیفه؛ بررسی جایگاه زن ایرانی در عصر صفوی. تهران، قصیده سرا، ۱۳۸۱ (چاپ اول) ۱۳۸۱ چاپ دوم.
– به زیر مقنعه؛ بررسی جایگاه زن ایرانی از قرن اول تا عصر صفوی. تهران، نشر علم، ۱۳۷۶.
– ادبیات کودکان و نوجوانان؛ ویژگیها و جنبه‌ها. تهران، روشنگران و مطالعات زنان (چاپ دوم ۱۳۷۷، چاپ سوم ۱۳۷۹، چاپ چهارم ۱۳۸۰، چاپ پنجم ۱۳۸۱، چاپ ششم ۱۳۸۲، چاپ هفتم ۱۳۸۳، چاپ هشتم ۱۳۸۴، چاپ نهم ۱۳۸۵، چاپ دهم ۱۳۸۷)
– زن به ظن تاریخ؛ بررسی جایگاه زن در ایران باستان. تهران، شهراب، ۱۳۷۱.
– زن در مثل: امثال و حکم مربوط به زنان در زبان فارسی.
◇ همچنین از ایشان، ده‌ها جلد کتاب به انگلیسی منتشر شده است.

▪︎نمونه شعر:
(۱)
[عطر]
تقصیر عطر نیست
که این‌گونه می‌پرد
در شیشه می‌جوشد
هوای یک پرواز.

(۲)
[وصیت]
بر خاکم گلی نخواهی گذاشت
بمبی که فرو خورده‌ام
جز کلمه
از من به جا نخواهد گذاشت.
کتابم را به یک گل سبز
گلی سپید
و یک گل سرخ
هدیه کن!.

(۳)
[رویا (رویاننده)]
حتماً خبر را شنیده‌ای
من
سکته کرده‌ام!
قرار بود برایم جعبه‌ای
هوای تازه بفرستی
چه شد؟
فکر می‌کنی بدون چادر اکسیژن
چقدر زیر آسمان بی‌ستاره
دوام بیاورم؟
یادت باشد
فردا با پست پیشتاز
چشم‌هایت را برایم بفرستی
کمپوت را وقتی که آمدی
بیاور
کمپوت سیب دوست ندارم
انار تازه بیاور
رویا.

(۴)
[مصلوب]
وقتی عاشق تو بودم
بادبادکی بودم
اسیر
مصلوب ابر و سیم و سقوط
پیغمبری به من گفت:
عصر فرو ریختن خدایان گلی‌ست
سنگی را پرستش کن
که نوازش رودخانه را دوام آورده است!
آن‌گاه بود که
نسیمی مرا با خود برد
بیهوده به دیو بادها نیاویز!.

(۵)
[منظره‌ی تهران]
خانه‌های کوچک
سقف‌های کوتاه
دل‌های تنگ.
یک سیم تلفن
الو، فوت، زنگ.
رؤیای زخمی
انسان کودک
تاوان تا به کی؟
بر باد تا به چند؟

(۶)
[پیکاسو، بنفشه و کلاغ]
مشکلم
                ذات اشیاء است
                                       بی تو
و خودکاری که نمی‌نویسد.
در ذهنم
                قهوه نبود
سیگاری روشن می‌کنم.
بگذار شعر دیگری بنویسم!
به جای دوستت دارم
سوت ترن
                   بگذارم
بدون دستمالی خیس
و تابلویی از دوره‌ی آبی.
  
(۷)
[پیلاتس]
برای نخستین بار
ویژه نامه‌ات
                نیمه کاره مانده است.
روزهای عجیبی‌ست
                  روزهای زودگذر.
برق هم دنبال آرامش است
اما کیفر پایان هفته
          مرا محصور می‌کند
کاناپه در ذهن پر رنگ می‌شود
                              ماه کمانی
                               سراشیبی
                                 ساحل
مردی بیگانه
            قاتل بالفطره نیست
یک رشته مو بر پیشانی‌ات
گوشواره‌هایم را
                      ملاقات می‌کند
و تا چشم بر هم می‌زنم
هیولا، برنز، چیزهای زائد
باز هم کاشکول‌ات را می‌بندی
و چمدان‌ات را.

من با آخرین پیانوی پیلاتس چه کنم؟

(۸)
[Chat]
داستان از زمانی شروع شد
که نمایش روی آنتن رفت.
حدسم کاملاُ درست بود
تو اصلاُ عاشق نبودی.
در یکی از رستوران‌های شهر شنیدم:
کلمات اعتبار خود را از دست داده‌اند
مدتی‌ست که از تو خبری نیست
مثلث برمودا
هنوز هم مرسوم است؟
از زندگی‌ات چیزهایی را وام می‌گیرم:‌
جدول جمعه
لوستر تاریک
و هزاران برداشت
که همه از خلق موقعیت‌های دراماتیک
برای دوست داشتن‌ام
                             حرف می‌زنند
خط به خط با تو بودن؟
نه! من فقط
من فقط
لابه لای اشیا
با خودم چت می‌کنم.

گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)