منا حیدری (غزل) توسط همسرش در اهواز به قتل رسید. تصاویر خندان او را که چند هفته پیش در ترکیه گرفته شده لابد دیده‌اید، زمانی که پدر و عموی‌اش رفته بودند تا او را راضی کنند به ایران برگردد. او در این عکس‌ها لبخند می‌زند چون گفته بود با دیدن پدرش احساس امنیت می‌کند و وعده‌های پدرش را باور کرده بود.

دو روایت درباره سن و سال ازدواج او وجود دارد یک روایت می‌گوید وقتی منا ۱۲ ساله بود به عقد پسرعمویش درآمد و روایت دیگر می‌گوید او وقتی ۱۵ سال داشت به اجبار ازدواج کرد و اما آنچه قطعیت دارد این است که در ‍۱۷ سالگی همسرش او را به قتل رساند.

قاتل پس از ارتکاب قتل، سر بریده شده منا را در معابر عمومی و مقابل چشمان رهگذران در میدان کسایی اهواز با افتخار چرخانده است.

زن‌کشی عملی ضدانسانی متاثر از مردسالاری و احساس مالکیت بر زن و به دست گرفتن اختیار او به عنوان شهروند درجه دو و دارایی مرد با عنوان ناموس و برای ایجاد ارعاب و تشویق زنان به فرمانبری از مردان است. چنین جنایتی محکوم است و نه تنها قوانین ناکارآمد و ضد زن، بلکه کلیت سنت و فرهنگ مرد-پدرسالارانه برای تغییر این شرایط باید مورد هدف قرار بگیرند.


اینجاست که میبینیم نقض حقوق زنان، افراد جامعه ال‌جی‌بی‌تی و کودکان به صورت وحشیانه‌ای در جمهوری اسلامی اتفاق می‌افتد و قوانین نه تنها برای خودداری مجرم از انجام چنین عملی کافی نیستند بلکه در برخی موارد به نام غیرت، آبرو و ناموس‌پرستی قاتل در هیبت قهرمان نیز ظاهر می شود.

چنین عملکردی عمیقا در پیگیری قضایی و موضع‌گیری عمومی در ایران در مورد خبر قتل افراد همجنسگرا و ترنس که بسیار با آن مواجه هستیم، به نام آبرو با سکوت و حرفی مگو بودن مواجه می‌شود.

مسئله و مطالبات اقلیت‌های جنسی و جنسیتی به امری شخصی تقلیل داده شده و خیلی از کنشگران، رسانه‌ها و فعالین حوزه‌های مختلف حساسیت کمتری نسبت به افراد بدلیل گرایش جنسی و هویت جنسیتی‌شان از خود بروز می‌دهند.

پلیس و نهادهای قضایی به صورت سیستماتیک زندگی افراد همجنسگرا و ترنس و خشونت و قتل ‌آن‌ها را فاقد ارزش پیگیری می‌دانند و یا با همکاری خانواده‌هایشان که خود عامل این جنایات هستند روی آن‌ها سرپوش می‌گذارند.

قتل علیرضا فاضلی منفرد که به دلیل همجنسگرایی قربانی قتل با انگیزه همجنسگراستیزانه و آبرو توسط مردان خانواده‌اش در اهواز شد، یکی از این نمونه‌هاست که با وجود پرداخت وسیع رسانه‌ها، کنشگران و حتی بعضی از هنرمندان داخل ایران هنوز خبری از دستگیری قاتلین نیست و سرنوشت پرونده او بعد از نزدیک به یک‌سال نا مشخص است.

قتل منا، علیرضا، سیاوش، دوسکی و همه کسانی که قربانی نفرت و تعصب مردسالارانه هستند باید متوقف شود و بایستی حرکت جمعی در پرداخت و اعتراض به سیستم و ساختار همدست با مجرم را سازمان داد.

ما از شما دعوت می کنیم تا در کنشی جمعی در برابر جنایت‌هایی که در حق زنان، اقلیت‌های جنسی و جنسیتی و کودکان اتفاق می‌افتد به مقابله برخیزیم.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)