صلابت یک زن در برابر هیولای آدمیخوار!
با کافران چه کارُت، وقتی که عشق نمیپرستند
تقدیم به یک زن که رنج اسارت را به سخره گرفته است.
شرف انسان در عمل اوست، در قداست اوست، در اخلاص اوست، در پایداری و مقاومت و ایستادگی او در برابر ستمپیشگان مرتجع است. در همیت، غیرت، استواری، شجاعت، از خودگذشتگی، ایثار، فدا، قیمتدادن و در یک کلمه ایمان به آزادی خلق و میهن و جامعه و انسان و دمیدن بر روح فسرده و مرده تاریخ و سمت و سو دادن در حیات زمان در هر مکان است.
اسارت آزادی!
او اینگونه جاری میسازد، شکل و محتوا میدهد، نفسی تازه میدمد. روح و جانی دیگر میبخشد. تا انسان به هویت واقعی خویش برسد. او مقاومت میکند تا انسانیت که بدست اقنوم شوم شیطانی در روح حاکمیت ارتجاع و منحط حاکم به تاراج و یغما برده شده و در زیر نعلینشان له گشت و با تیرهای زهرآگین کینه و فتنه و قساوت و بربریت شمعآجین گشت و در دخمههای رذیلتپیشگان محبوس شد، خود را از نو بسازد، حفظ کند، بالنده نماید تا در رگ جامعه، حیاتی نو و روان و پاک جاری سازد.
او به آنچه که بدست اشقیاء قدارهبند حاکمیت با زندان و حبس و شکنجه و شلاق و دار و درفش به خاک و خون کشانده شد، روح، جان و ایمانی تازه دمیده و رودی پاک و روان از آنچه آرزویش را داشت در بستر زمان جاری سازد تا نسل خود را از آن سیراب کند و به کالبد و پیکر خسته ستمدیدگان و مستضعفین زمان، جانی مصمم و انقلابی ببخشد.
آنان؛ در برابر جور زمانه و حاکمیت پلید خامنهای که دین و شرف و حقوقانسانی و آیین خلق و خدا را به استهزاء گرفته و جوانی را از مردم ما گرفته، سرفراز و استواری ایستادهاند تا درسی آموزنده و ماندگار بدهند. [مریم اکبری منفرد؛ طوفان دادخواهی کاخ شان را ویران خواهد کرد!]
یک زن سمبلی برای شورش
و اینک یک زن، الگو و سمبل زن ایرانی که در تصورات خامکیشان نمیگنجد، چنان کوه استوار و چنان جنگل سرسبز و چنان دریا مواج و خروشان ایستاده است تا در چشمان و در گوش کرشان فرو کند، که ما پارسایان حق و شیران رزمنده روزیم و آموزگار زمانه که درس ایستادگی و پایداری و ماندگاری را اینگونه آموختیم و میآموزیم چرا که خود در مکتب عشق توحید، کلاس گذراندیم.
و اما اینک ما نه از عالمی دگر، بلکه از بطن خلق بپاخاستیم تا چنان درسی ماندگار و فراموشنشدنی به بیشرمان و پفیوزان مرتجع زمانه بدهیم تا همچون گذشتگان پلیدشان عبرت آیندگان گردند.
اقنوم بد شگون
و اینک ما هستیم ای خواهر رزمنده دلیر، از تو بیاموزیم و با غرش شیر، نعره حق را در برابر ارتجاع فسیلشده فریاد زنیم و چشم در چشم هیولا با صلابت بنگریم و برگوییم که ای:
اقنوم بدشگون
دژخیم بدسگال پیر
بشنو تو اینک این صفیر
بر نعش پوکیده صغیر
در قبر تنگ و تار خویش
خون لجن شو و بمیر.
تقدیم به زندانی مبارز مریم اکبری منفرد
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.