خامنه ای به کدام امامزاده دخیل بسته است؟
رئیسی؛ امامزادهای که کور میکند اما شفا نمیدهد!
اقتصاد مقاومتی، مجلس انقلابی و دولت جوان حزب اللهی واژههایی هستند که از سال گذشته ولی فقیه غرق در بحران، خیلی زیاد استفاده کرده و اینطور به نظر میرسد که امید زیادی هم به آن بسته بود. البته او قیمت زیادی هم برای تحقق آن داد که عبارت بود از حذف و جراحی قسمت بزرگی از بدنه حاکمیتش که همچنان دچار خونریزی است و با توجه به اوضاع خراب خامنه ای انتظار هم نمیرود که او بتواند علاجی برای این جراحی خودکرده پیدا کند.
خامنه ای برای بقای حکومت دست به این جراحی زد و دربسیاری زمینههای دیگر هم مجبور شد تاوان انتخاب رئیسی و بیرون کشیدن او از صندوق انتخابات نمایشی را بدهد.
سوالی که مطرح است این است که آیا آوردن رئیسی دردی از خامنه ای دوا کرده و یا چشمانداز خوبی برایش ایجاد کرده است؟ آیا امیدی که به او بسته واقعی است؟ آیا دراین چند ماه که از آغاز دولت رئیسی گذشته هیچ تأثیر مثبتی در حکومت و افزودن به عمر ولایت فقیه داشته است؟ و…
از این دست سوالات بسیار زیاد است و میتوان همینطور از زوایای مختلف این موضوع را مورد سوال قرار داد ولی از بین همه اینها شاید پایهایترین سوال این باشد که آیا اصلا خامنه ای رئیسی را برای حل مشکلات جامعه و مردم آورده است و اینکه بحرانهای اقتصادی و اجتماعی را حل کند؟
پاسخ به این سوال خصوصا اکنون و بعد از بررسی کارنامه چندماهه رئیسی کار مشکلی نیست. قطعا جواب این سوال منفی است به این معنی که خامنه ای اصلا نیتی برای حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی نداشت بلکه بدلیل اوج گرفتن اعتراضات و نارضایتیهای جامعه و بعد از اینکه عکس خود را در زیرپای تظاهرکنندگان دید از ترس ادامه اعتراضات رئیسی را آورد که به عنوان مهره سرسپردهاش خط سرکوب بیشتر را پیش ببرد. خامنه ای آیندهاش را به این گره زده که بتواند با رئیسی جلاد و مجلس یکدست با سرکوب بیشتر اعتراضات را خفه کند.
آیا خامنه ای در پیشبرد هدفش موفق بوده؟
ظاهرا امامزاده ای که خامنه ای به آن دخیل بسته کور میکند که شفا نمیدهد چرا که جامعه دیگر تحمل این حکومت را ندارد و به همین دلیل نهتنها رئیسی در این دوران نتوانسته اعتراضات را خاموش و یا حتی تقلیل دهد بلکه برعکس دامنه و وسعت اعتراضات روز به روز هم به لحاظ کمی و هم به لحاظ کیفی رو به گسترش است و نمونه بارز آن اعتراضات سراسری معلمان و اعتراضات آب در اصفهان بود.
طرح بودجه ۱۴۰۱ تیرخلاصی به رویای پایان اعتراضات
درنگاهی ساده و اگر کسی از بحرانهایی که حکومت ولایت فقیه با آن مواجه است خبر نداشته باشد و با ساختار این حکومت که همه چیزش دردست ولی فقیه است آشنا نباشد به سادگی میتوان تصور کرد که این روزها گویی عمدی درکار است که عوامل حکومتی دست به کارهایی میزنند که مردم را از حکومت ناامید کرده و باعث ایجاد اعتراضات شوند. ولی واقعیت این است که ولی فقیه چنان در باتلاق بحرانها گیرکرده است که هیچ راه حلی حتی مقطعی برایش وجود ندارد بنابراین به سرعت در سراشیب سقوط حرکت میکند. [نقش بودجه ۱۴۰۱ در گسترش اعتراضات + ویدئو]
از جمله این موارد طرح بودجه سال آینده دولت رئیسی، نورچشمی ولی فقیه است. وضعیت اقتصادی مردم در سال ۱۴۰۰ را میتوان به عنوان ضرب المثل تاریخ فقر و بدبختی مردم ایران مثال زد. انبوه اعتراضات کارگران، معلمان، اعتصابهای اقشار مختلف، تجمعات مالباختگان و… به سادگی گویای وضعیت مردم است تا جاییکه تقریبا تمام مهرههای خود حکومت نیز هشدارهای شدید و غلیظی دررابطه با خطر قیام و سرنگونی میدهند. با این اوصاف حال رئیسی طرح بودجه سال آینده را به مجلس ارائه کرده، طرحی که مهرههای همین مجلس یکدست نیز آنرا باور ندارند. حذف ارز۴۲۰۰ تومانی، افزایش مالیات برای مردم و کارگرانی که همین الان چندین طبقه زیرخط فقر زندگی میکنند. وعده حذف یارانه حاملهای انرژی و دارو و حتی گندم.
آیا رئیسی آمده برای طول عمر ولی فقیه یا میخواهد حکم قتل اورا صادر کند. در یک کلام اگر بخواهیم نامی برای این وضعیت خامنه ای و رئیسی بگذاریم، گویاترین نام بنبست مرگبار است. نقطه ای که نه راه پیش مانده و نه راه پس. به همین دلیل هم بودجه سپاه پاسداران که نیروی سرکوب است و حوزههای علمیه که نیروی تبلیغ هستند اضافه شده چرا که رئیسی و خامنه ای تنها روی اهرم سرکوب حساب باز کرده اند.
تاریخ دیکتاتورهای بسیاری را به خود دیده است. کسانیکه وسعت محدوده تحت حاکمیتشان دهها برابر امروز خامنه ای بوده و نیروی سرکوب بسیار بزرگتر و قویتری هم در اختیارداشته اند ولی امروز اثری از آثارشان نیست. این همان درسی است که معمولا دیکتاتورها از تاریخ نمیگیرند. خامنه ای هم از این قاعده مستثنی نیست و به زودی خواهد دید که اهرم سرکوب در خیابان نه تنها به نفع حکومت عمل نمیکند بلکه به سرعت باعث شعلهور شدن قیامها و اعتراضات گسترده تر شده و خیلی زودتر از آنکه حتی تصورش را هم بکند از هم خواهد پاشید. استمرار اعتراضات مردمی روزهای پایانی این حکومت را نوید میدهد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.