– شما اول بفرمایید!
– شما بفرمایید!
– نه، خواهش میکنم شما بفرمایید!
– ای بابا! دختر نمیفهمی میگویم شما بفرمایید!؟
– اِه! بد اخلاق! چته!؟ احترامم حالیت نیست!؟
و با سَر بیرون رفت.
– آخیش راحت شدم! جا باز شد!.
هنوز این جملات را کامل نگفته بود که، پسرک هم با سر بیرون کشیده شد.
صدای گریهی دو قلوها فضای سالن زایشگاه را پُر کرده بود.
#سعید_فلاحی (زانا کوردستانی)
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.