مقام وزارت اطلاعات؛ منتظری گفته بود که خمینی… خورده که به من تهمت زد!
روایت یک مقام وزارت اطلاعات از مخالفت آقای منتظری با اعدامهای ۶۷
آن چه که در پی میآید مصاحبه یک مقاوم وزارت اطلاعات حکومت با سایت مهر به تاریخ ۲۹ آذرماه است.
این مقام اطلاعاتی در مورد شروع اختلافات خمینی با آقای منتظری چنین روایت میکند: «تابستان سال ۶۴ بود که آقای ری شهری برخی از دوستان طلبه را دعوت کردند. گفتند من خدمت امام بودم و او من را فقط برای همین موضوع خواستند که بگویند من نگران قم و دفتر آقای منتظری و مسائل حاشیهای این مجموعه مثل مدارس و طیف سیدمهدی هاشمی هستم».
وی ادامه میدهد: «البته این زمانی بود که قائم مقامی آقای منتظری مسأله روشنی بود، هرچند هنوز نهایی نشده بود. یعنی حتی اگر در مجلس خبرگان هم مطرح نمیشد، بطور طبیعی نگاهها پس از امام متوجه آقای منتظری بود. در این جلسه یکی از دوستان به عنوان مدیرکل اطلاعات قم در نظر گرفته شد تا با مأموریت پیگیری مسائل مربوط به بیت و اطرافیان آقای منتظری در قم مستقر و مشغول به کار شود. البته آن موقع از نظر تقسیمات کشوری و استانی، شهر قم جزو استان مرکزی بود؛ ولی بر خلاف بقیه استانها اداره کل اطلاعات استان در قم مستقر بود!».
این مقام وزات اطلاعات در مورد نقش آن روزهای آقای منتظری و سپس تشدید اختلافات با خمینی در این مصاحبه گفت: «دفتر آقای منتظری خیلی عجیب بود. اعضای شورای عالی قضایی، نمایندگان مجلس، قضات استانها، استاندارها و فرماندارها دائماً آنجا در تردد بودند. وضع عجیبی داشت. تقریباً تمشیت خیلی از امور کشور آنجا اتفاق میافتاد. خیلیها هم برای اینکه در آیندهی کشور جای پایی داشته باشند و با مرکز قدرت در آینده مرتبط باشند از هیچ خوش خدمتی فروگذار نبودند…». [نامه تاریخی آقای منتظری به خمینی؛ اعدام دختران سیزده و چهارده ساله ناراحت کننده و وحشتناک است]
حمایت آقای منتظری از مجاهدین مسأله ساده نبود
وی سپس با اشاره به مجاهدین خلق میگوید: «ببینید بحث سازمان منافقین را نباید یک مسأله سازمانی و تشکیلاتی بسیط در نظر گرفت. درباره نسبت جریان آقای منتظری و منافقین چند مسأله را باید مدنظر قرار داد. اول اینکه هم سیدهادی و هم سید مهدی وقتی قبل از انقلاب در زندان بودهاند، به سازمان گرایش داشتهاند.
حتی مبارزین و انقلابیهایی که آن موقع زندانی بودهاند نقل میکنند در ماجرای فتوای نجاست مارکسیستها و مرزبندی زندانیان مسلمان با آنها، شاهد همسویی با سازمان و بیاعتنایی آنها بودهاند.
سیدمهدی در اعترافاتش به دیداری با مسعود رجوی و ابریشمچی پس از انقلاب در بیت آقای منتظری اشاره میکند. آنجا رجوی به او میگوید شما در زمان رژیم خوب با ارتجاع درگیر شده بودید و منظورش ماجرای ترور آقای شمس آبادی بوده است.
نکته مهم دیگر که باید به آن توجه کرد، این است که مواضع آقای منتظری تدریجاً به سمت حمایت از منافقین سوق پیدا میکند. یعنی ابتدایش انتقاد از روش و چگونگی برخورد نظام با منافقین است و سال به سال غلظت حمایت از منافقین بیشتر میشود تا به سال ۶۷ میرسد که رسماً در دفاع از آنها جلوی امام و نظام میایستد».
منتظری: سپاه مردم را می کشد و به گردن مجاهدین می اندازد
وی سپس به ماجرای دیدار سال ۶۲ مقامات حکومتی با آقای منتظری اشاره میکند و میگوید: «اواخر سال ۶۲ بود. دادستانی اوین و تیم آقای لاجوردی یکی از خطوط مقدم برخورد با منافقین بودند. آنها به شدت هم زیرفشار و هجمه بودند. مدتی بود مواضع انتقادی و تند آقای منتظری علیه دادستانی هم شدت گرفته بود.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.