باور کن
آن سان که نفس کشیدنت را
آن گونه که زندگی کردنت را
من؛ بوی سبز قورمه بر پیراهنت را
از هر عطری بیشتر دوست دارم!
من؛ چهره‌ی نشُسته‌ی بی‌آرایش، صبحگاهی‌ات را
از هر ماسک تزویرِ پُرفریب
که انسان‌های اطرافم به صورت می‌زنند
بیشتر دوست دارم!
من؛ طعنه و تشرها،
دادها و فریادها،،
برو گم شو هایت را
از صدها بلکه هزاران “دوستت دارم” الکی
بیشتر دوست دارم!
من؛ دست‌های معطر به بوی پیاز و جعفری
پیشانی‌ رنگین به عرقت را
لب‌های قرمزی رژ زده‌ و
چشم‌های با مداد و بی‌مداد و
خروپف‌های خوش آهنگت را
دوست می‌دارم
دوستت می‌دارم

#فرهاد_عزیزی

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)