ایران، حقوق ملیت ها آنچه و باید بنا شود
تبعیض علیه ملیت های ایرانی چرا؟
بحت ملیتها در ایران یک بحث بسیار مهم است که اختلاف نظرهای زیادی در مورد آن وجود دارد. تاریخ معاصر ما نشان میدهد از زمان «رضا شاه»، سرکوب جنبشهای مردمی در ایران، با سرکوب ملیتها همراه بوده است. «رضا شاه» مردم کردستان را به شدت سرکوب کرد و نیروی نظامی گستردهای را در آنجا مستقر نمود. علاوه بر این در خوزستان مردم را با قساوت زیاد سرکوب کرد، به نحوی که بسیاری از ساکنان مجبور شدند به عراق مهاجرت کنند.
ملیتهای ایران که اکثرا در حواشی مرزی کشور ساکن هستند به طور عمده در معرض تبعیض قرار گرفته و به نسبت مردمان سایر مناطق کشور محرومتر میباشند. نگاهی به ملیتهای کشور؛ کرد، عرب، بلوچ، ترکمن و… گویای این حقیقت است. اما جزء ملیتها و اقلیتها بودن در یک کشور، دلیل بر محرومیت از حقوق اولیه انسانی و شهروندی نیست و حقوق شهروندان یک کشور باید به طور مساوی توسط حکومت پرداخت شود. پرداخت نشدن این حقوق همواره باعث ایجاد مسائل و مشکلات با دولت مرکزی میشود که سرکوب ملیتها و اقلیتها را به دنبال داشته است.
حقوق ملیتها و تجزیه کشور
سوالی که درباره احقاق حقوق ملیتها به میان میآید این است که بحث ملیتها و خودمختاری که در بعضی از کشورها ازجمله ایران مطرح است، شیوه ای استعماری برای تجزیه کشورها وتسلط بهتر برآنها نیست؟
برای پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه داشت که وقتی حکومت، حقوق همه مردم را ادا کند و ضروریات مردم به آنها پرداخت شود، این سوال رنگ خواهد باخت. سرکوب ملیت ها در زمان پهلوی تحت عنوان مبارزه! با «اشرار»، «تجزیه طلب ها»، «ستون پنجم دشمن» و … انجام میشد. با روی کار آمدن حکومت ولایت فقیه در ایران این سرکوب مضاعف شد. مردم کردستان و بلوچستان وترکمن به دلیل اینکه اهل سنت بودند مورد سرکوب مضاعف قرار گرفتند. بنابراین باید به واقعیتها نگریست که اقلیتها و ملیتها همواره از حقوق خود بی بهره بودهاند در حالی که آنها نیز جزئی لاینفک از جامعه ایران هستند که باید به کلیه حقوق آنها پاسخ داده شود.
خمینی و حقوق اقلیتها
بعد از تسلط خمینی بر انقلاب ۵۷، سازمانها و احزاب مترقی، دیدگاه خود را در مورد حقوق همه مردم ایران و از جمله حقوق ملیتها اعلام کردند. در تاریخ ۲۷ اسفند ۵۷، «برنامه مرحلهای و انتظارات حداقل» از طرف مجاهدین خلق منتشر شد. در ماده ۷ این برنامه آمده است «رفع ستم مضاعف همه شاخهها و تنوعات قومی و ملی وطنمان در کلیه استان های کشور و تلمین جمیع حقوق و آزادیهای فرهنگی و سیاسی برای آنها در چهار چوب وحدت و یکپارچگی تجزیه ناپذیر کل کشور میسر است.
بدیهی است که پایداری وحدت میهن، دقیقا در رابطه با احقاق حقوق حقه تمام عناصر و بخش های تشکیل دهنده آن است. نحوه برخورد با مسئله ملیتها یکی از اصلی ترین معیارهای سنجش اصالت و مشروعیت یک حکومت است».
اما خمینی هیچگاه پاسخگوی این حقوق نبود و ملیتهای کرد، ترک، عرب، ترکمن و… و اقلیتهای مذهبی نه تنها حقوق خود را دریافت نکردند بلکه به شدیدترین وجه توسط حکومت ولایت فقیه سرکوب شدند.
ضروریات لازم و ضروری
وقتی در چارچوب یکپارچگی کشور، حقوق همه را؛ آن طور که هست و آن طور که شایسته است و آن طور که خواستهی مردم میباشد، توسط حکومت پرداخته شود، کما اینکه پرداخت این حقوق لازم و ضروری است و متعلق به آنهاست، بحث تجزیه طلبی و موضوعاتی از این دست رنگ میبازد. هر چیزی غیر از این، پایمال کردن حقوق ملیتها و اقلیتهاست. اما دیکتاتورها و کسانی که نمیخواهند حقوق مردم داده شود، با برچسبهایی مانند «تجزیه طلب» و .. مانع از اعاده این حقوق میشوند.
کرد، ترک، بلوچ، عرب و … همه مردم ایران هستند و باید حقوق آنها به طور کامل پرداخت شود.
یکپارچگی یا اقوام؟!
سؤال دیگری که پیش میآید این است که یکپارچگی ایران مهم تر است یا بها دادن به اقوام درون ایران؟ و اینکه آیا این بها دادنها به اقوام، موجب تضعیف یکپارچگی ایران نمیشود؟ آیا مسئله ملیتها چیزی به جز نفاق و نژادپرستی در ملت بزرگ ایران به وجود می آورد و بیش از آن که به حکومت ولایت فقیه ضربه وارد کند به یکپارچگی ملت ایران آسیب نمی رساند و خطر تجزیه را در جامعه نمیگستراند؟
برای پاسخ به این پرسش باید گفت ریشه وحدت و یکپارچگی کشور در برسمیت شناختن و پرداختن حقوق هر شهروند ایرانی است؛ از هر ملیت و از هر قومیت. این یک اصل است و نمیشود از آن چشم پوشید. تفرقه، تشتت جنگ و دعوا، همواره از نپرداختن حقوق و پایمال کردن حقوق دیگران ایجاد میشود و یک امر بی علت نیست.
اگر حقوق اقلیتها و ملیتها تام و تمام پرداخته شود به چه دلیل باید به دنبال تجزیه طلبی و … بروند؟! افراد، طبقات، اقشار و ملیتهای تحت ستم در کشورهای مختلف، سالیان متمادی برای گرفتن حقوق خود مبارزه کردند؛ این مبارزات در سال ۱۹۴۸ در اعلامیه جهانی حقوق بشر خود را به منصه ظهور رساند، مفروض بر این که کشورها به آن ملتزم باشند. اما قدرت طلبی و منفعت طلبی حکومتهای غیر منتخب، باعث شد حقوق قومیتها و اقلیتها به کناری گذاشته شود.
پاسخ
اقلیتها و ملیتها در حکومت ولایت فقیه به شدیدترین وجه ممکن سرکوب شدهاند این روند اکنون نیز ادامه دارد. پاسخ تفرقههایی که حکومت ولایت فقیه میان مسلمانان و پیروان دیگر ادیان، میان شیعه و سنی و میان ملیتها، ایجاد کرده است، فقط و فقط در برسمیت شناختن حقوق حقه آنها است و بدون احقاق این حقوق کشور ایران روی یکپارچگی و برابری و برادری را نخواهد دید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.