آنتی تز دیکتاتوری مذهبی چیست؟
سلسله گفتار ابوالقاسم رضایی در مورد جایگاه مذهب در ایران آینده (شماره۴ و آخر)
یک سؤال جدی این است که بالاخره آنتی تز ولایت فقیه و دیکتاتور مذهبی در ایران چیست؟ آیا درست است که بگوئیم چون در ایران یک دیکتاتوری مذهبی حکومت کرده است، ضرورتا آنتی تز و بدیل آن یک جریان غیرمذهبی است؟
در پاسخ باید گفت با وجود آن که تمام جنایت ها را آخوندها تحت نام اسلام کردند، قاعدتا باید یک گروه غیراسلامی و یا مارکسیست و یا به هر حال آزادیخواه باید بیشتر بتواند از این شرایط برای گسترش خودش استفاده کند. اما این طور نشده است. چرا فقط مجاهدین باقی ماندند؟ ایستادگی در مقابل این رژیم توسط مجاهدین قبل از هر چیز ناشی از شناخت صحیح مجاهدین از نظام ولایت فقیه و قبل از همه موضع سیاسی درست و اصولی آنها در قبال نظام خمینی در فردای سرنگونی شاه بود.
مجاهدین به درستی تضاد اصلی که ارتجاع مذهبی بود را تشخیص دادند و در مقابل آن شعار آزادی دادند. اشتباه سایر احزابی که از بین رفتند، در همین نقطه بود. رفته بودند یقه لیبرال ها را چسبیده بودند. در حالیکه آنها نیرویی نبودند. اینها همه نگرش های انحرافی حزب توده بود که میخواست با آخوندها کنار بیاید. بنابراین این مارها را می انداخت و کلی نیروها را به هرز برد. بجای تمرکز بر روی استبداد دینی و مذهبی آخوندها، وضع را به اینجا رساندند.
در ایران آینده ارتزاق از راه دین ممنوع خواهد بود!
علت تنفر مردم از آخوندها و حوزه علمیه این است که الان حوزههای علمیه مظاهر حاکمیت هستند. حتی مساجد هم در تیول حکومت و پاسداران است. اینکه در آینده مجلس موسسان برای آموزش ادیان چه کار میکند، بحث دیگری است. مثلا ممکن است در دانشگاه درس بدهند. مذاهب مختلف را آموزش بدهند. این چیزها یک بحث است. نمیدانم این بستگی به قوانین مجلس موسسان دارد.
ولی یک چیز برای ما مسلم است که ارتزاق از راه دین ممنوع است. نمیشود دکان دین فروشی راه انداخت. و از این طریق ارتزاق کرد. نمیشود که یکی از طریق دین پول در بیاورد. این ممنوع است. تا آنجا که به حوزه های جهل و جنایت بر می گردد، کانونهای شورشی که اینها را تخریب می کنند یا به آتش می کشند مسئله را تعیین تکلیف کردند. چنین نهادی به رسمیت شناخته نمیشود.
آزادی مذهبی چهره واقعی ایران آینده
تغییر دین و آئین یک انتخاب فردی است. اینکه هر کسی هر روز برود و مذهبش را عوض کند. این اندیشه قلبی هر کسی است و به کسی ربط ندارد. ربطی به دولت و حاکمیت ندارد. اسلام گفته: لااکراه فی الدین. این حرفی که آخوندها میزنند نیز ربطی به اسلام ندارد. ناشی از قدرت طلبی وحشیانه برای غارت مردم است. میگویند چون تو رفتی و از این دین به دین دیگری گرویدی، ترا میکشند. مانند کشیش های مسیحی دوران قرون وسطی که بعضی را به این دلیل کشتند.
بنابر این آزادی مذهبی یک نیاز مبرم برای جامعه ماست. پرچمدار اسلام واقعی و دمکراتیک که آنتی تز بنیادگرایی است مجاهدین هستند. به این خاطر هم دوام آوردند. چون بر روی نقطه درستی انگشت گذاشتند. آخوندها هر چه از اینکارها میکنند گور تاریخی خودشان را میکنند. هر چه بیشتر جنایت می کنند، از ریشه زده و از تاریخ حذف میشوند. [در ایران آینده مذهب رسمی نداریم، سلسله گفتار ابوالقاسم رضایی در مورد جایگاه مذهب در ایران آینده (شماره۲)]
زنان اولین قربانیان بنیادگرایی مذهبی
«طرح شورای ملی مقاومت» در مقابل سیستم دیکتاتوری حاکم، آزادی زنان است. چرا این را می گویم؟ درست است که بحث زنان است. ولی از آنجا که لبه تیز حمله ارتجاع آخوندی متوجه زنان است و زنان اولین قربانیان تفکر بنیادگرای حاکم هستند، مجاهدین در قالب شورای ملی مقاومت خودشان جزء پیش برندگان این طرح بودند و هستند و امضایشان پای آن است.
این طرح میگوید: «در راستای تأمین حقوق تمامی زنان کشور فارغ از هر عدم تساوی و محدودیت بهره کشانه و با رد هر گونه تلقی کالایی دیدن زن، رهایی تاریخی مرد و زن ایرانی را مد نظر دارد؛ حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در تمامی گزینشها و انتخابها و همه پرسیها، حق اشتغال و انتخاب آزادانه شغل، حق فعالیت سیاسی و اجتماعی آزادانه، رفت و آمد و مسافرت بدون اجازه هرکس دیگری، حق انتخاب آزادانه لباس و پوشش» این طرح دقیقا رو در روی کاری است که آخوندها می کنند زن را تنها به دلیل نوع پوشش یا بیرون بودن چند تار مو شلاق می زنند. این از نظر ما کاری ضدانسانی و ضداسلامی و ضد دمکراتیک است.
اسلام دمکراتیک آنتی تز بنیاد گرایی
در ادامه طرح شورای ملی مقاومت آمده «حق استفاده بدون تبعیض از کلیه امکانات آموزشی، تحصیلی، ورزشی، هنری و حق شرکت در تمامی مسابقات ورزشی و فعالیت های هنری، به رسمیت شناختن تشکلهای زنان و حمایت از سازمانیابی داوطلبانه آنها … آزادی در انتخاب شغل و آزادی در انتخاب همسر و ازدواج با رضایت طرفین، حق متساوی طلاق و… حمایت از زنان بیوه و اطفال و… ممنوع بودن چند همسری و تعدد زوجات…».
این اسلامی است که مجاهدین به آن معتقد هستند. ما معتقدیم در این منطقه خاورمیانه که تهدید اصلی بنیادگرایی اسلامی است که قلبش در تهران می طپد، آنتی تز این بنیادگرایی یک اسلام بردبار و دمکراتیک و مترقی است. این جریان است که آینده دار است.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.