نسل امروز به دروازه‌های روشن صلح و همزیستی و تفاهم بشری برای ساختن آینده‌ای بهتر و پرورش نسل‌هایی خوشبخت‌تر نخواهد رسید و مصیبت‌هایش به پایان نخواهد آمد تا زمانی که به جهان‌گشایان و جنگ‌افروزان تاریخ خود مباهات می‌کند و بدان‌ها می‌نازد و می‌بالد.

جوامعی که سیاسیون و مورخانش بیدادگران تاریخ را پرچمداران عظمت و استقلال و هویت ملی بنامند و ظلم آنانرا توجیه یا پنهان کنند، به فاجعه‌آفرینان فرصت تکرار می‌دهند و به چرخۀ ظلم تداوم می‌بخشند. در حالیکه بیان و شناخت فجایع تاریخی موجب آگاهی و پیشگیری از تکرار خواهد شد.

کتاب «نسل‌کشی‌های ایرانی در عصر اسلامی: از یعقوب لیث تا آغامحمدخان» در تداوم کتاب «نسل‌کشی‌های هخامنشی و ساسانی» در دست تألیف و تکمیل است. این کتاب به قتل‌عام‌های سراسری و جنایات سهمگین بشری که به دست ایرانیان و برخی مردمان دیگر در دوران پس از اسلام صورت گرفته، اختصاص دارد.

گزارش‌های این کتاب از زمان یعقوب لیث صفاری و محمود غزنوی آغاز می‌شوند و با شاه‌عباس صفوی و نادرشاه افشار و آغامحمدخان قاجار به پایان می‌رسند. این کتاب ممکن است بطور مستقل منتشر شود و یا در صورت رفع موانع، در کتاب ممنوع‌الانتشار «باستان‌شناسی تقلب و رنج‌های بشری» ادغام گردد.

تصویر روی جلد: برگی از کتاب «شهنشاه‌نامه»، منظومه حماسی فتحعلی‌خان صبا که بر وزن شاهنامه فردوسی و از جمله در وصف و تمجید و تحسین یکی از حملات مکرر ایرانیان به گرجستان و کشتار مردم و آزار کودکان و غارت شهر و به اسارت بردن زنان و به آتش کشیدن تفلیس سروده شده است:

گروهی هیون در هیون گنج کاو / بدان در جهان در جهان زرساو (سواران مهاجمی به دنبال گنج و طلا)
ز تفلیس وز سوی هامون کشان / ز یک بر دگر تیغشان خون‌فشان (کشتار مردم تفلیس)
بسی بر سر کودکی ماه چهر* / غریویدن سرکشان بر سپهر (تجاوز دسته‌جمعی به کودکان زیبارو)
که این بنده ایدون به بند من است / گرفتار پیچان کمند من است (به اسارت و بردگی گرفتن)
ز هرگونه کالا برون از شمار / همه شایگان و همه شاهوار (غارت شهر و اموال مردم)
به هر یک کران آتش افروخته / همه بوم و بامش فرو سوخته (آتش زدن شهر و خانه‌ها)
هزار از وشاقان خورشیدچهر / هزار از کنیزان ناهید مهر (اسارت پسربچه‌های زیبارو و زنان)
هیون در هیون زر و سیم و گوهر / جهان در جهان تنگ کالای زر (باز هم غارت شهر)
ز لشکر شده بهره شهریار / چنین آمدش بهره از کردگار (تحویل گلچین غنیمت‌ها به پادشاه و به خواست خدا)
به فیروزی و فر از آن بوم و بر / به نیروی یزدان پیروزگر (پیروزی با پشتیبانی خدا)

*«ماه‌چهره» در شعر و ادبیات فارسی به پسربچه‌های زیبارویی اطلاق می‌شده که آنانرا به بردگی می‌گرفته و از آنان سوءاستفاده جنسی می‌کرده‌اند و یا برای همین منظور به دیگران اجاره می‌دادند. برای آگاهی بیشتر از جمله بنگرید به: جوادی، عباس، ایران و آذربایجان در بستر تاریخ، انتشارات اچ اند اس مدیا، ۲۰۱۶، صفحه ۴۴ و ۴۵؛ شمیسا، سیروس، شاهدبازی در ادبیات فارسی، ۱۳۸۱، ممنوع‌الانتشار.

منابع: تصویر مینیاتور و پنج بیت اول به نقل از تک‌برگ کتاب شهنشاه‌نامه، موجود در کتابخانه بریتانیا(+)؛ پنج بیت آخر به نقل از نسخه خطی دیگری از شهنشاه‌نامه، موجود در کتابخانه مجلس، شماره ثبت ۶۶۸۰۴، صفحه ۲۱۷.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)