=”۲۵۶۴۸۰″]

محمود احمدی جعفری

چرا مخالفین رژیم بر سر اصول وحقوق هم گرایی نمی جویند؟
 با سیر وتطوردرنقش مخالفین درمی یابیم که غالب اندیشه آنها بر خودمحوری وهژمونی خود و منیت به صورت فرد یا گروه و احزاب به روشنی پیداست.
حتی اضمحلال ایران در تمام جنبه ها و فریاد مردم داخل ایران برای نجات وطن از استبداد شقی حاکم ره به جایی نمی برد
متأسفانه بجای هم گرایی بیشتر باانشعابات گسترده  نیز روبرو هستیم
هر شخص و گروه خود را در نقش بدیل می داند و نظرات  شان را چون وحی خدشه ناپذیر  می دانند
و می خواهند همه به انان به پیوندند
وخود را در کمال در راه نجات ایران می دانند
حتی آنان که  اندیشه ورزند و حرفی برای گفتن دارند
،قدمی و دعوتی برای تشکیل جبهه ای متحد بر نمی دارند و در پیله طرفداران خود،بیشتر هم در رسانه هاو در فضای مجازی  به نشر نظرات خویش مشغولند و در ارائه  نظرات همه در تلاشند ،ولی برای عمل در جامعه
و اقدام برای سامان دهی جبهه مشترک پا بس می کشند، چون نمی خواهند وزن سیاسی شان  مشخص گردد، تا اعتبار مجهول  شان همچنان نامشخص در ابهام بماند
فعالیتها فقط در تشریح مواضع شان می باشد که بیشتر به درد ارضاء  وجدان  خود به عنوان مبارزه  
 می باشد و رهنمود های آنان ،باز خوردش در صف همراهانشان است 
هراز گاهی هم عده ای جلسه ای وگرد همایی با 
 نام های با مسمابرگزار می کنند و پراکنده می شوندتاماهی وسال دگر 
آیا واقعا این خیل مدعیان نجات ایران نمی خو اهند
از منیت و کیش شخصیت فاصله  بگیرند؟ و در کناریکدیگر با مشخص کردن اصول جهان شمول که مورد توافق همگان می باشد،جبهه ای برای دوران گذار از ویران نشدن بیشتر و فرو پاشی ایران تشکیل بدهند؟؟؟
متاسفانه همه در سانسور یک دیگر و ندیده گرفتن هم دیگر دست رژیم را از پشت بسته اند و نمی خواهند از پیله بر خودتنیده خارج شوند و پروانه وار ازادی بجویند وچندی به دور شمع ایران که در سوختن و ویرانی است رهایی بیابند
این اتفاق چگونه سامان می یابد؟ جز اینکه عارف به اصول وحقوق گرد یم و اصل اساسی رابر سامانه و نظام حقوق مداربگذاریم؟
چگونگی انرامی توان در هم اندیشی با یک دیگر جستجو کرد واز تجربه گدشنه وجهانیان امو خت
همه رابایددر عمل به حقوق سنجید
وجدان به مردم سالاری و انسان مداری راباید در عمل  با تحمل یکدیگر و تسامح ومداراهمراه با نقد منصفانه و مدلل اندیشه یک دیگر به نمایش بگذارند
این میسر نمی گردد مگر به عنوان یک شهروند  و یک رای بعنوان سرباز راه آزادی در تلاش برای هم گرایی و تغییر از پایین  عمل نماییم
در پی وحدت کلمه و همه باهم نباشیم که وهمی بیش نیست و امکانش غیر ممکن نامیسر است
جون اندیشه های متنوع در پهنه  موزاییک ایرانیان وجود داردوانرا ناممکن  می سازد و مقدور نمی باشد
دیگر اینکه در ذهنیت های برخی از افراد  وقتی نخواهند موردی را بپذیرند هیچ کس قادر به تغییر باورشان نخواهد بود، شما هرچه استدلال کنید ره بجایی نخواهید برد
چون ساختار شکنی در باور، باعث قبول شکستن خود می گرددواین تغییر خیلی هزینه روحی و وجدانی در پی  دارد و کسی که نخواهد که دانسته هایش را با زحمت مطالعه بهبود ببخشد،  داوری های خود را
  هم  چنان بر پایه عدم شناخت درست و نا دانسته ها وذهنیت تغییر نایافته از  انچه دوست می دارد که چنین به پندارد ،هیچ دلیلی ثمر بخش نیست 
درد  ما عشق به درست بودن به آنچه می اندیشیم می باشد که آنرا با پافشاری در حقنه کردن به مخالف را سبب می گردد و این باعث تشفی ارضاء  روحی و وجدانی خود می گردانیم
چاره مطالعه آثار عقاید مختلف دگر اندیشان است 
تا  در این مطالعات درک درستی از آرای آنان  پیدا کنیم ، ویابنده اشتراکات باشیم 
ولی متاسفانه غالبا با عدم تمایل و از ابتدا با پیش داوری که غلط و مزخرف بافته اند،روبرو هستیم.
واز آگاهی جستن از چند وچون عقاّید دیگران برای درست داوری کردن پرهیز می کنند وفقط خطا ها را به رخ می کشند
 در حالیکه باید سعی کنیم با تساهل و نزدیک کردن اشتراکات به هم گرایی و پیوند بیشتر  برسیم واز افتراقات بپرهیزیم 
آیا می خواهیم که تغییر ودگرگونی رابا تعییر این ذهنیت های قدرت مدارواستحاله شده را در خود  ایجاد کنیم یا خیر؟
همه مدعی دلسوزی برای ایران و ایرانیان  هستند، که چنین هم هست ولی در جواب چه باید کرد رابه پاسخی کلی بسنده می کنند و علت را در در ایجاد وحدت ذکر می کنند که چگونگی  راهکار در آن  مستتر نیست 
در همان حال با عدم اشتراک حتی با گروه های نزدیک به خودشان را شاهدیم
پس نمودار هم گرایی را در راهی باید جست که اکثریت با آن هم داستان می گردند که از سوی انان آن   اصول وحقوق مشخص شده است و این گام نخست می باشد 
چگونه است بیشتر اندیشه ورزان که در تولید وتبین اندیشه هایشان کوشا هستند و تنها  به همین اکتفا می کنند ! آیا نمی شود اینان با دعوت از کسانی که می توان در کنار شان ایستاد،به آغاز یک سازمان دهی جهت جبهه مشترک بپردازند وبه شور و نقد برخیزند  و نتیجه حاصل را برای اقدام مشترک بکار بندند و آنرا به اگاهی مردم برسانند وهم چنان از مردم ودیگرانی که تردید  در پیوستن به این جبهه را دارند برای زدودن آن شک، از آنان نظر خواهی عملی انجام گیرد 
و این دعوت ها از دیگران باید استمرار داشته باشد  و نظرات  مخالفین راهم بررسی و نقد کرد و در نظر داشته باشند، تا به کمال رسیدن اندیشه ها را شاهد باشیم ،تا بدین صورت طیف بیشتری را در کنار جبهه داشته باشیم و جاذبه آنرا برای هم بستگی در مبارزه پیش رو  را افزایش دهیم 
بعد از ایده پردازی ها بر طبق  اصول وحقوق تبین شده است این مرحله دوم  را پَشت سر خواهیم گذاشت و در مرحله سوم باید  بستر کفتمان سازی رابا دیگران مهیا ساخت وهمچنین طرح و پروزه ای را بایستی آماده کرد
در مرحله آخر به اجرایی شدن آن  از پایین جامعه پرداخته شود
که ان هم مستلزم نیروی انسانی همراه و امکانات مالی سالم و سازمان دهی است با تشکیلات قوی از افراد مجرب در تمام حیطه ها و ابعاد فرهنگی وسیاسی و اجتماعی و اقتصاد دانان وحقوق دانان و رسانه های  همراه بایستی مدد جست وآنرا بستری برای براندازی برشمرد 
در دوران گذار از استبداد و استقرار مردم سالاری باید برنامه های قانونی بر پایه حقوق شهروندان مشخص و شفاف به مردم اراّیه گردد همچنین با معرفی همراهان جبهه وکادرمشخص شده آن به مردم ،آنان به  همراهی تشویق کرد تا  مورد وثوق اکثریت قرار گیرند
دگر بار باید متذکر شد که اینهمه  میسر نمی گردد مگر بعد از وفاق ملی و وثوق همگانی وتعییر از پایین وازقاعده  جامعه به عنوان شهروند و شهروندانی که بخواهنددرمردم سالاری و استقلال وازادی بر پایه حقوق انسانی خود تن به تغییر دهند
 افراد تشکیل دهنده جبهه هم برای خود حقی فراتر از حقوق پذیرفته شده،قائل نباشندوخود را همچنان سرباز ازادی بایک رای شهروندی بدانند
در شرایط آزاد همه در تساوی حقوق شهروندی به افراد مورد نظر خود تاسی  می جویند وبا رای مردم بر کشیده خواهند شد
در دوران گذار  اشخاص مشخص شورا ی مدیریت گذار  با قوانین مصوب که به اجماع و تایید رسیده باشد اداره امور کشور  را عهده دار می شوند
بعد از آن  استقرار نظام مردم سالار با رای مردم  مستقر خواهد شد  ، با همگرایی تحقق مردم سالاری 
 را  جهت  رهایی میهن باید بکار بندیم
در این راه شفافیت و عمل گرایی و گزارش به مردم باید وظیفه ملی تلقی  شود واز  مصلحت گرایی در اجرای حقوق باید پرهیز کردو مردم هم با هوشیاری  حقوق انسانی خود را پاس بدارند و لغزش از حقوق را بر نتابند
باامیدطلوع روز رهایی در وطن
محمود احمدی جعفری
 

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)