یکی از محبوب ترین مسابقات استعدادیابی که بعدها الهام بخش بسیاری از مسابقات مشابه در سراسر جهان (از جمله مثل همیشه کپی مضحک و ناشیانه ای از آن در کشور خودمان) گردید مسابقه استعدادیابی «آمریکاز گات تلنت» است، که از سال ۲۰۰۶ از شبکه ان بی سی آمریکا پخش می‌شود. استعدادهای هنری در همه شاخه ها از خوانندگی گرفته تا رقص، شعبده‌ بازی، آکروبات‌، کمدی، نوازندگی و… می توانند بدون شرط سنی در این کارزار، هنر خود را به نمایش بگذارند و شانس خود را محک بزنند. روند مسابقه اینگونه است که شرکت‌کنندگان در ابتدا با ارسال ویدیوهای آنلاین در سایت های تعیین شده بنوعی اعلام آمادگی می کنند و پس از تایید اولیه به مرحله آزمون آزمایشی دعوت خواهند شد تا رو در روی داوران و مردم اجرا داشته باشند و در صورت اخذ اکثریت آراء داوران به مرحله بعدی صعود می‌کنند. چند صباحی است که برای داغ تر کردن فضا یک دکمه طلایی هم به هر یک از داوران اعطا شده که هر داور فقط یک بار مجاز به استفاده از آن است و با زدن آن شرکت‌کننده را مستقیماً به مرحله یک چهارم نهایی می فرستد. مرحله بعدی یک‌ هشتم نهایی است که یک داور مهمان نیز به داوران اصلی اضافه می‌شود و عده‌ای از شرکت کنندگان حذف و بقیه به مرحله اجرای زنده در مرحله یک چهارم نهایی می‌روند، که در آن مرحله افراد پس از اجرا با رای مردم به مرحله نیمه نهایی صعود می‌کنند. در نیمه نهایی ۱۰ نفر انتخاب می‌شوند و به فینال می‌روند و در پایان یک نفر برنده جایزه اصلی است. خوش شانسی که یک میلیون دلار را نصیب خود می کند.
بسیاری از اجراهای گذشته جهانیان را حیرت زده نمود و نشان داد که در تهیه این برنامه بواقع هیچ محدودیتی وجود ندارد و استعدادهای خاص در هر زمینه ای که باشد جای طرح دارد. کودکانی که با هنرنمایی خود همه را شگفت زده کردند و بعضا اشک حاضرین را درآوردند. بی شک اجرای مجریان توانمند این برنامه همراه و همگام با حضور چهره های شاخص بعنوان داور و گاها حضور مهمان های ویژه نیز جذابیت این مسابقه را چندین برابر نموده.
من معتقدم برنامه آمریکاز گات تلنت عملا چندین سال قبل از اولین فصل این برنامه در سال ۲۰۰۶ رونمایی گردید و اجرای این مسابقه صرفا یک کپی نمایشی از اجرای آن در دنیای واقعی بود. یکی از اصلی ترین اجراهای دنیای واقعی را خود ما ایرانی ها در سال ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) شاهد بودیم. در مسابقه فینال بالغ بر ۹۸ درصد به هنرنمایی اش رای مثبت دادیم و او را به اوج رسانیدم و برنده جایزه بزرگ شد. در آن مقطع زمانی هنوز شبکه های اجتماعی همچون یوتیوب و دیگر سایت های اینترنتی وجود نداشتند و هنرمندان مجبور بودند از طریق رسانه های جمعی برای اجرای هنر خود اعلام آمادگی کنند. به روال مرسوم و تعیین شده تیم هنری آیت الله خمینی در نوفل لوشاتو روی صحنه رفتند و با اجرای بخش هایی از نمایش اصلی هنر و استعداد خود را به نمایش گذاشتند و رسانه ها این اعلام آمادگی را به بهترین وجه به برنامه سازان منتقل نمودند. هنر دروغ گفتن اولین و اصلی ترین بخش این برنامه بود و آنچنان با ظرافت و هنرمندی اجرا شد که همه را شگفت زده کرد. سناریو این بود که یک روحانی آزادیخواه با دست خالی پادشاه یک کشور را به مبارزه می طلبید. پادشاه دیوی سفاک و روحانی مردی بود که چهره اش در ماه قابل رویت بود. من هنوز هم بعد از بالغ بر ۴ دهه وقتی اجراهای آیت الله خمینی در پاریس را مرور می کنم با قاطعیت به استعداد دروغ گویی اش نمره ۲۰ می دهم. وقتی بعنوان یک پیرمرد روحانی اعلام کرد فردای روز پیروزی انتقامی در کار نخواهد بود و همه در امان دین خدا خواهند بود. وقتی اعلام کرد که بعد از به دست گرفتن زمام امور کشور زنان در انتخاب نوع پوشش آزاد خواهند بود. وقتی اعلام کرد که او به قدرت چشم ندارد و قشری که او نمایندگی اش را بعهده داشت یعنی معممین نباید در مناصب حکومتی و دولتی حضور بیابند و باید به امور دینی مردم بپردازند و در دنباله اینکه امرای ارتش همگی در امان دین خدا هستند و الباقی داستان که همه خوانده و شنیده اند و از حفظ هستند. بواقع اگر فریب جامعه چند ده میلیونی آن زمان ایران و فریب تمامی رسانه های آزاد جهان و خلاصه فریب جهان یک استعداد خاص محسوب نمی شود پس استعداد چیست؟! این گروه هنری بعدها نام جمهوری اسلامی ایران را برای خود انتخاب نمود.
پس از اجرای آیت الله خمینی نوبت به اجرای هنرمندان افغان رسید. گروه هنری با استعدادی که پس از اجراهای کوچک در این گوشه و آن گوشه افغانستان و گذراندن یک هشتم نهایی مسابقه به مرحله بالاتر رسید (چند سالی در قدرت بود) اما بدلیل چند سوتی کوچک در حد زیاده روی در وحشی گری، شلاق زدن و سنگسار و خالی کردن تیر خلاص در سر زنان وسط میادین شهر و از این قبیل در یک چهارم نهایی جا ماند و از دایره حذف شد. البته در آن زمان طالبان ها تصور می کردند بالا بودن میزان خشونت و کشت و کشتار و همچون حیوانات وحشی رفتار کردن با زنان و امثالهم برایشان نمره مثبت به همراه خواهد آورد اما فقط قدری اغراق کرده بودند، لیز خوردند و به زمین افتادند و همین باعث شد که از داوران نمره منفی بگیرند و قافیه را وا دهند. البته این شکست مقطعی به هیچ عنوان باعث نشد که این گروه هنری استعدادهای خود را کنار بگذارد. به غارهای پاکستان رفتند و در آنجا به تمرکز بر استعدادها و پرورش هنر خود پرداختند. تمرین دروغگویی اولین قدم برای جبران مافات بود. آنها ۲۰ سال روی این هنر کار کردند. بسیاری را از روی دست آیت الله خمینی و امثالهم عینا کپی کردند و در برخی موارد ابداعاتی هنرمندانه هم داشتند. در هر حال پس از بیست سال دوباره اجازه حضور در برنامه را یافتند و اینبار با قدرتی بیشتر از قبل وارد صحنه شدند. عفو عمومی، پرهیز از انتقام، حذف تبعیض های جنسیتی گذشته و… شاه کلید برنامه جدید آنها بود. اینگونه ثابت کردند آموزش های لازم را دیده اند و بار دیگر یک چهارم نهایی را گذراندند و باید دید به مرحله پایانی خواهند رسید یا نه؟ این گروه هنری افغان تبار نام امارت اسلامی افغانستان را برگزیده است.
در چهار دهه گذشته که برو و بیای اینگونه گروه های هنری بود رقبا نیر بیکار ننشستند. مثلا گروهی که از همان آغاز کار، نام هنری را خود را اعلام نمود «دولت اسلامی عراق و شام». این گروه با پخش ویدئوهای جنجالی از قتل عام و سربریدن و کشت و کشتار و خشونت و تخریب ابنیه تاریخی و آثار تاریخی و نسل کشی در یوتیوب آغاز به کار و اعلام آمادگی در مسابقه را نمود. بروز استعدادهایش در جنایت آنقدر فجیع بود که ابتدا همه گفتند ساختگی است اما واقعی بود. مورد تشویق واقع شد و به اجرای زنده دعوتش کردند. تشویق ها آنچنان حس هنری اش را برانگیخت که ناگهان بخش بزرگی از عراق و سوریه را صحنه نمایش های خود کرد. اما تعدد رقبای هنرمند مانع بزرگی بر سر راه آنها بود و هست، مضافا تم انتخابی آنها تکراری بود و رقابت سخت. به یک چهارم نهایی رسیدند اما در آنجا کمی در جا زدند. هر چند هنوز معلوم نیست چه کسی این مرحله را پشت سر خواهد گذاشت و کدامیک صحنه را ترک خواهد کرد. یکی از جنجالی ترین اجراهایشان سر بریدن و تجاوز به دختر بچه ها است که تا این درجه اش در گذشته سابقه نداشته است. ظاهرا این را برای خودشان یک امتیاز بزرگ و از شاخصه های هنری اشان فرض نمودند.
موارد مشابه با اسامی کم و بیش تکراری دیگر هم داشتیم که همگی تم های تکراری را انتخاب کردند و از رقابت کنار گذاشته شدند یا شاید مثل طالبان در غارها در حال بازسازی و آموزش هستند، کسی چه می داند.
ظاهرا این گروه های هنری در طول زمان ژانر جدیدی از بروز استعداد و هنرنمایی را در جهان خلق نمودند که بنظر من می توان «جهان اسلامز گات تلنت» را برای آن بکار برد. هر چند نباید فراموش کنیم که مسابقات استعداد یابی جهان اسلام فقط زیر مجموعه ای است از مسابقه «آمریکاز گات تلنت» در جهان واقعی. داستان بازیافت زباله های طالبانی و فراخوانی ارواح خبیثه از اعماق غارهای بالای کوه های پاکستان و تشویق آنان به ادامه مسیر از طریق جاگذاشتن تجهیزات و سلاح های مدرن آمریکایی و دعوت کردنشان به روی صحنه و احتمالا دادن رای مثبت داوران (به رسمیت شناختن سیاسی آنها) در آینده نزدیک برای رفتن به مرحله بالاتر نشان می دهد که بوافع آمریکاز گات تلنت؟!
اگر گمان کرده اید که این فصل آخر است، سخت در اشتباهید؟! مسابقه استعدادیابی در جهان اسلام بعنوان زیر مجموعه ای از «آمریکاز گات تلنت» تازه در آغاز مسیر است. در آینده نزیدک داور مهمان و مجریان جدید و مهمانان ویژه ای وارد مسابقه خواهند شد که می تواند بسیار به جذابیت برنامه بیفزاید. ضمنا از دکمه طلایی داوران غافل نشوید که در همین فصل قبلی یکی را به یک چهارم نهایی فرستاد.
از همگی دعوت می کنم بعنوان تماشاچی فعال در مسابقه «جهان اسلامز گات تلنت» شرکت کنند و به استعدادهای درخشان گروه های رنگارنگ و متنوع تکفیری-سلفی-جهادی-انتحاری… که همگی از مصادیق «آمریکاز گات نلنت» در دنیای واقعی هستند و در ژانر هنر وحشت آفرینی/خشونت/تجاوز/قتل/ترور… هنرنمایی می کنند امتیاز دهند. کف و سوت و هورا فراموش نشود. ما در داخل ایران مشغولیم شما هم بیکار نمانید!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)