طرح حذف یارانه پنهان برای رفاه یا غارت بیشتر؟
رونمایی طرح حذف یارانه پنهان در مجلس حکومتی
در این چند روز اخیر نمایندگان خامنه ای در مجلس انتصابی طرحی را ارائه کردن که بر اساس آن خواهان حذف یارانه پنهانی هستند که سالیان است دولت ها برای کالاهای اساسی آن را هزینه میکنند.
اما یارانه پنهان و آشکار چیست؟
طبق تعاریف کلاسیک یارانه شکلی از کمک مالی و نقدی است که به یک تجارت یا یک بخش یا یک سری کالاهای خاص، توسط دولتها با هدف کنترل قیمتها و در پایه برای افزایش رفاه عمومی پرداخت میشود.
بخشی از این کمکها که بصورت مستقیم و معمولا نقدی به اشخاص یا شرکت یا نهادهای خاص یا مردم تعلق میگیرد را یارانه آشکار میگویند که مصداق روز آن مبلغ ۴۵هزار تومانی بود که دولت احمدینژاد با بوق و کرنا تصویب کرد.
اما بخش عمده دیگری از یارانهها روی کالاها یا خدمات عمومی پرداخت میشود. مانند هزینههایی که دولت ها برای متعادل نگه داشتن بنزین و سوخت یا کالاهای اساسی مانند قند و شکر و روغن تا دارو با هدف کنترل تورم و رفاه اجتماعی پرداخت میکنند که اینها یارانه پنهان محسوب میشوند.
وضعیت یارانه پنهان و آشکار در ایران بر طبق آمار حکومتی
آمارهای دستگاههای حکومتی میزان یارانههای آشکار در ایران را حدود ۷۳ هزار میلیارد تومان ذکر میکنند.
اما آماری که از یارانههای پنهان شنیده میشود متفاوت است. قالیباف در مجلس، رقم یارانه پنهان در ایران را حدود ۱۴۰۰میلیارد تومان ذکر کرده است. اگر دقت کنید رقم یارانه پنهان حدود ۱۹ برابر یارانه آشکار است. بخش مهمی از یارانه به سوخت تعلق میگیرد. در ظاهر یکی از اهداف ارائه طرح حذف یارانههای پنهان همین حذف یارانههای بخش انرژی میباشد. استدلال این است که خانواده و افرادی که مصرف بیشتری مثلا در قسمت انرژی و بطور خاص بنزین دارند، بهره بیشتری از این یارانه میبرند و طبعا خانوادههای کم درآمد که حتی یک وسیله نقلیه ندارند از این یارانه محروم هستند.
سوال این است هدف از حذف یارانه پنهان واقعا چیست؟
در تئوری شاید بشود از این طرح دفاع کرد، اما سابقه و کارکرد این حکومت در این چهل سال آنقدر منفی و ضدمردمی است که حتی خیلی از کارشناسهای حکومتی هم با ناباوری به رسیدن به اهداف تبلیغی آن نگاه میکنند.
صحبت این است که این رقم از یارانه پنهان حذف میشود مستقیم به خانوادههای نیازمند تعلق بگیرد.
یعنی اینکه برای مثال در سال ۲۰۱۹ در ایران مبلغ ۸۶ میلیارد دلار یارانه برای سوخت پرداخت شده است. پس باید به هر ایرانی از این مبلغ تقریبا ۶۵ هزار تومان پرداخت شود!
سوای اینکه این طرح شدنی باشد یا نه چند سوال اساسی مطرح است. اول اینکه آیا با حذف یارانههای پنهان و اضافه کردن یارانههای آشکار تورم چند برابر نخواهد شد؟ یعنی همان بلای سر مردم میآید که بعد اختصاص به اصطلاح ۴۵هزار تومانی احمدینژاد رخ داد. اگر یادمان باشد بسرعت افزایش تورم کارایی آن مبلغ را نه تنها از بین برد بلکه به ضد خودش هم تبدیل کرد.
آیا ما به التفاوت حذف یارانه پنهان واقعا به جیب مردم ایران میریزد؟
سوال دیگر که بسیار ریشهایتر هم هست این است که آیا این ما به التفاوتها واقعا به جیب مردم ایران میریزد؟ یا اینکه به حساب های بانکی آقایان و آقازادههای حکومتی از خود خامنه ای گرفته تا عوامل ریز و درشت در داخل و تا منطقه مانند حزبالله و حماس و حوثیها و غیره ریخته خواهد شد؟ آیا هدف واقعا عدالت اجتماعی است یا غارت نهادینه شده بیشتر؟
بعنوان مثال نمونهای که هیچگاه از خاطره مردم ایران فراموش نمیشود افزایش قیمت بنزین با همین بهانه در سال ۹۸ بود که بسرعت با واکنش مردم روبرو و به قیام آبانماه منتهی شد. [رویترز: اعتراف سه مقام وزارت کشور به ۱۵۰۰شهید قیام ، خامنهای دستورشلیک راصادرکرد]
قیامی که با بیش از هزار و پانصد شهید هیچگاه از خاطره مردم و تاریخ ایران فراموش نخواهد شد. خوب واقعا مابه التفاوت بنزین که شعارش داده میشد به مردم میخواهند پرداخت شود و همین تئوری و دلایل بظاهر منطقی حذف یارانه پنهان را مطرح میکردند کجا رفت؟ کجا در سفره مردم ایران خود را نشان داد؟ چند درصد از میزان فقر کم کرد؟ چه اقتصاد و تجارتی را برای مردم رونق داد؟
بی شک در صورت حذف یارانه پنهان مابه التفاوت آن که حدود ۱۳۰۰ میلیارد تومان است در جیب و سفره مردم ایران نمیریزد. این یک سناریوی تکراری برای غارت و چپاول سرمایههای مردم است.
همانطور که در تجربه کرونا هم شاهد بودیم چگونه سرمایهها و ثروت مردم ایران در شرایط بحرانی دریغ شد. یادمان نمیرود که خامنهای در اوایل شیوع کرونا بعد از فشارهای اجتماعی، فقط مبلغ یک میلیارد یورو از ذخایر ارزی را در ظاهر به این امر اختصاص داد. مبلغی که به گفته وزیر خودش فقط بخش کمی از آن به دستش رسید و درنهایت سرانجام آن معلوم نشد به کدام ناکجا آباد ختم شد یا بهتر است بگوئیم به کدام ناکجاآباد واریز شد.
بله روی کاغذ شاید حرف های بسیار منطقی و زیبا زده شود اما تجربه چهل ساله این حکومت بخوبی نشان داده که تنها برای مردم ایران درد و رنج و فقر فلاکت است که باقی میماند. در شرایطی که تحریمها و انزوای بینالمللی هر چه بیشتر شاهرگ های اقتصادی خامنه ای را مسدود کرده است، او برای گریز از این بنبست تلاش میکند با دست بردن در جیب مردم و غارت اندک سرمایههای باقیمانده آنها خود را از این بحران خلاص کند.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.