«در باره تعهدمان به اطمینان از اینکه ایران هیچگاه به سلاح اتمی دست پیدا نکند گفتگو کردیم…»
…our commitment to ensure Iran never develops a nuclear weapon…
چنین گفت بایدن در اولین ملاقات حضوری خود با نخستوزیر اسرائیل، بنت! اکنون دیگر کمتر سیاستمداری در ایالات متحده، اسرائیل و حتی دنیا پیدا میشود که حرفهای بایدن را جدی بگیرد، و نه تنها حرفهای او را بلکه از اساس حرفهای نوابغ دنیای سیاست در ایالات متحده را. قبلا نوشتم که اینان بیش از آنکه سیاستمداران حرفهای باشند، سلبریتیهای سیاسی هستند که مانند بسیاری از ستارگان دنیای سینما و هنر امریکا از استعدادی کمتر از متوسط در مقایسه با همکاران خود در دیگر کشورها برخوردارند و صرفا صنعت ستارهسازی آنها را تبدیل به ستارههای رسانهای میکند تا با تولد آنها چرخهای ماشین پولسازی این کشور راحتتر بچرخد. از این نکته که بگذریم جناب بایدن با تاکید بر جمله تکراری و فاقد مفهوم «دیپلماسی اول» احتمال اینکه با شکست مذاکرات به سمت «گزینههای دیگر»- که البته از آنها نام نبرد- بچرخد وجود دارد. حقیقتا نمیدانم این سخنان را برای چه کسانی و با چه منظوری به زبان میآورد. «گزینههای دیگر» پیشکش جناب ایشان، به گمان من گزینه اول او باید این باشد که قبل از بر زبان آوردن حرفهای جدی کمی بیاندیشد تا کمتر نزد اربابان رسانه مورد تمسخر قرار گیرد. البته انصاف این است که سویه دیگر را هم مورد داوری قرار داد. رفتار اربابان رسانه با سیاستمداران امریکایی در سالیان اخیر آنچنان نامنصفانه بود که «نقد سیاستمداران» تبدیل به «نقد سیاست» شد آنچنان که اکنون کمتر کسی به خود سیاست به عنوان علم و هنر حل و فصل منازعات از طریق به کارگیری بهترین شیوهها باوردارد. چندین سال پیش نوشتم که انتخاب ترامپ محصول پشتکردن مردم امریکا به «امر سیاست» بود، گرایشی که به نظر نمیرسد متوقف شده باشد. تضعیف سیاست در جهان امروز به نفع کسی نیست و سلبریتیهای رسانهای نیز نفعی از تضعیف آن نخواهند برد. از این نکته که بگذریم، منظور این نوشته این است که به احتمال زیاد تمام تلاش تیم بایدن معطوف به این قضیه است که چگونه میتوان حضور یک ایران هستهای را با مهار مسابقه تسلیحاتی در منطقه همزمان به جامعه جهانی قبولاند. ماههاست که ایران از نقطه بیبازگشت فرایند اتمی شدن گذشته است- منظور توانایی تکنیکی انجام آن نیست بلکه فرایند سیاسی است که انجام آن را قطعیت بخشیده است- و زمامداران امریکا با آگاهی بر این اصل در تلاش هستند تا اعلان آن را چنان مدیریت کنند که با تشکیل یک توازن جدید باعث جلوگیری از مسابقه تسلیحات اتمی شوند. در نتیجه، «گزینههای دیگر» جناب بایدن از ماهها پیش آغاز شده است و آن چیزی نیست جز پذیرش نیروی جدید هستهای در این منطقه با این تبصره که چتر حمایت اتمی امریکا در منطقه آنچنان تقویت شود که کشورهای منطقه را عملا از تعقیب برنامه اتمی ملی منصرف سازد. این توازن نیرو در ضمن ممکن است- به گمان تیم دیپلماسی خارجی بایدن- موجب شکلگیری نظم جدید منطقهای شود و به ویژه با حل و فصل مسئله فلسطین و اسرائیل و در نتیجه اعراب و اسرائیل، این منطقه بعد از سالهای طولانی تنش، دورانی از عدم تنش را تجربه کند. با این وجود گمان نمیرود مدیریت چنین تنشهای پیچیدهای در حد و اندازه سلبریتیهای سیاست در واشنگتن باشد، سلبریتیهایی که قبل از خروج شتابزده از افغانستان هیچ برنامهای برای تخلیه نیروهای سیاسی و متحدان خود طرحریزی نکردند تا به قول بایدن، برنامه تخلیه این چند هفته اخیر یکی از خطرناکترین برنامهها نام گیرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.