شنیده می‌شود برخی از مقامات پیشین و فعلی افغان و همچنین روشنفکران ایرانی سویه عمده انتقاد خود را متوجه امریکا و دولت بایدن برای خروج از افغانستان کرده‌اند بدون اینکه از خود بپرسند نقش مردم افغانستان در این میان چیست اگر اصلا افغانستان «مردمی» داشته باشد. منطقی که بایدن از آن دفاع می‌کند روشن است (باز هم تاکید می‌کنم که سخن از درستی یا نادرستی این منطق نیست). او می‌گوید هدف امریکا از ورود به افغانستان سرکوب القاعده بوده که به آن رسیده است. در ضمن کمک‌های بیشماری به ساکنان این سرزمین جغرافیایی (من عمدا از عبارت «مردم» استفاده نمی‌کنم) کرده تا این ساکنین، «مردم» خود را تاسیس کنند. او به صراحت عنوان می‌کند که امریکا هیچ هدف یا مسئولیتی در قبال تاسیس «مردم» در افغانستان نداشته و ندارد. در اینکه از کم‌خردی سیاستمداران امریکایی است که بی‌توجه به شرایط ساختاری که وضعیت تفرق سنتی را در افغانستان «بازتولید» می‌کند، امیدوار به تاسیس «مردم» در این سرزمین جغرافیایی بودند حرفی نیست، اما این مسئولیتی را از دوش ساکنان این سرزمین جغرافیایی کم نمی‌کند. امریکاییان حدود یک تریلیون دلار در این کشور هزینه کردند آنچنان که افغان‌ها را این توهم پیش آمده بود که این کمک‌ها حق آنان است. این کمک‌ها، گداپروری را در میان سیاستمداران افغان و مردم آن رواج داده بود و میزان وحشتناکی از فساد در میان مسئولان را باعث شده بود آنچنان که نیروی ۵۰ هزار نفره طالبان یک ارتش آموزش دیده را در مدت کوتاهی منکوب کردند.

مردم بسیاری در کابل به سمت فرودگاه کرزای برای سوار شدن به هواپیماهای امریکایی هجوم آوردند، چرا؟ چرا از خود نمی‌پرسند که اکنون از چه مسئولیتی برای خود و آینده افغانستان برخوردارند؟ اما انسان می‌تواند انتخاب کند، و اگر رهاندن جان خود به قیمت پشت کردن به مسئولیت تاریخی و ملی خود را انتخاب کرد، دیگر حق ندارد مدعی چیزی باشد که به صورت طبیعی از او دریغ می‌شود، یعنی حق زندگی. چرا امریکایی‌ها و ملل دیگر مجبورند برای احقاق حق افغان‌ها بجنگند و بمیرند، در حالیکه خود آنها از چنین اراده‌ای برای صیانت از حقوق خود برخوردار نیستند. قبلا هم نوشتم بسیار ناراحت کننده است که افغان‌ها ذلت «بردگی» را به جای عزت «مردمی» برگزیدند و ناراحت کننده‌تر آن است که عنوان کنم هجوم مردمی که امروزه از شبکه‌های اجتماعی به سمت فرودگاه منتشر شد، فرار بردگانی بود که علاقه‌ای به واگذاشتن زنجیر‌های بردگی خود نداشتند. داستان بردگی ایرانیان و افغان‌ها بسیار شبیه هم هست آنچنان که حکومت‌های این دو سرزمین نیز شباهت بسیاری به هم دارد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)