کدام شان ید طولاتری دارند؟
روز دوشنبه مراسم تحلیف اژه ای برگزار شد. این مراسم بیشباهت به داستان آن شتر و گاو و قوچ نبود که درحکایتها خوانده بودیم.
شتری با یک گاو و یک قوچ دوست شده بودند. در بیابانی کم آب و علف به دسته شیرین و خوشمزه علفی برخوردند.
قوچ به عنوان عاقل کاروان گفت این علف خیلی ناچیز است. اگر آن را بین خود تقسیم کنیم، هیچ کداممان سیر نمیشویم! بهتر است توافق کنیم که هر کسی عمر بیشتری داشت، او علف را بخورد! احترام بزرگان بر همه کس واجب است!
-قوچ ادامه داد: حالا هرکداممان تارخ تولدمان را میگوئیم تا هرکس بزرگتر بود، علف مال او باشد.
دیگران قبول کردند.
قوچ در حالی که بادی به دماغ انداخت گفت: من با آن قوچی که حضرت اسماعیل در مکه قربانی کرد، همدوره بودم و در یک چراگاه بودیم!
-گاو نفسی چاق کرد و گفت: اما من از تو پیرترم. چون من جفت همان گاوی هستم که حضرت آدم با آن نخستین بار زمین را شخم زد!
شتر که از گزافه گویی دوستان شاخدارش داشت شاخ در میآورد، بی سر و صدا سرش را پایین آورد و دسته علف به دندان گرفت و سرش را بالا برد و در ارتفاع شروع به خوردن کرد. بعد با تفختر گفت: من نیازی به گفتن تاریخ خود ندارم. از پیکر بزرگ و این گردن دراز من چرا نمیفهمید که من از شما بزرگترم. اگر یک ذره خرد داشته باشید باید این را تا حالا فهمیده باشید. و با این جمله تمام علف تازه را قورت داد!

درباره؛ طنز دیگری بیشتر بخوانید
باز تکرار این حکایت در مراسم تحلیف اژه ای !
در مراسم تحلیف اژه ای هم گویی چنین رقابتی بین سه همزاد آن شتر و گاو و قوچ بود.
محسنی اژه ای، ابراهیم رئیسی، محمد باقر قالیباف.
هر سه نفرشان ید طولایی در کشتن، شکنجه، زندان و سرکوب داشتند و دارند.
اگر قرار بود مثل آن سه قهرمان قبلی داستان! قبلی اینها هم با همدیگر رقابت کنند و سوابق بگویند، سوابق هرکدامشان دیگری را به تعجب میانداخت.
قالیباف حتما افتخاراتش در سرکوب دانشجویان میگفت و این که چگون همراه با قاسم سلیمانی سوار بر موتور در کف خیابان با چوب و چماق از حریم بیت ولایت حمایت کرد!
نوبت اژه ای که میرسید لابد قالیباف را در عالم جنایت بچه خطاب میکرد! و میگفت؛ اونوقت که تو هنوز برای سردار شدن! داشتی سگ دو میزدی من توی اوین حکم شکنجه و شلاق میدادم. همدم و همپیاله اسدالله لاجوردی بودم. بعد لابد از نقش خود در زمان قتل عام به عنوان رابط قوه قضاییه و بعد هم در دادگاه ویژه و وزارت میگفت.
اما ابراهیم رئیسی که با یار دیرینش نیری در این شواف شرکت کرده بود مثل آن شتره نیاز به بازگویی سوابق خود نمیبیند. او به تبعیت از همان همزاد میگوید اگر شما دو تا این قدر خرد ندارید که مرا با خودتان مقایسه نکنید، باید به عقل خودتان شک کنید.
آخه من مأمور ویژه امام! برای قتل عام بودم…
به این ترتیب او هم علوفهاش را بالا میکشد و دیگر سرش را پائین نمیآورد…
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.