خبرهایی در رسانه‌ها پخش می‌شود از پیوستن زنان افغان به نیروهای داوطلب جنگ با طالبان. مبارک است. قبلا در این باره نوشتم که چگونه این جنگ شاید آخرین فرصتی است که مردم فاقد حق و حقوق افغان تبدل به «مردمی» صاحب حق و حقوق شوند، زنان در مقام مدعی حق خود، جامعه مردسالار افغانستان را آدم کنند و خود نیز به مقام آدمیت ارتقاء یابند- گویی این سنت تاریخ است که مردان توسط زنان آدم شوند، اشاره‌ای است به اسطوره گیلگمش- درک اینکه آدمیت مقامی است که فقط و فقط به میانجی ایده «مردم» حاصل شدنی است، و هرگونه آدمیت فردی، از مقولات متافیزیکی نامتحقق است خود بخشی از مسیر تبدیل مردم به «مردم» است. جنگ در این میان شایسته توجه و احترام است. در شرایط کنونی مردم افغانستان تنها به میانجی کشتن و کشته‌شدن است که ممکن است به مقام «مردم» ارتقاء یابند. اینکه گفتم ممکن به این سبب است که هیچگونه تضمینی برای پیروزی در آن وجود ندارد. اما انتخاب با انسان است: یا مانند ایرانیان، اسیر و برده فاتحان مغول شوند و صدها هزار به دست آنان گردن زده شوند و علی‌رغم مقاومت جانانه برخی از آنان با دست خالی و سنگ و مرگ شرافتمندانه در میدان نبرد، با خفت به حیات خود ادامه دهند -مقایسه کنید رفتار نجم‌الدین کبری را با رفتار نجم‌الدین دایه- و یا مانند بسیار اقوام دیگر از صحنه روزگار با شرافت تمام و در نبردی مقدس محو شوند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)