اگر سالیان دور تردیدی در انگیزه توسعه برنامه هسته‌ای ایران وجود داشت، اما اکنون این انگیزه‌ها باید بر همگان آشکار شده باشد. از همان سالیان توضیح دادم که ایران در حال پیشبرد یک بازی دوگانه است که یک سر آن بازدارندگی هسته‌ای است،‌ و سر دیگر آن توسعه برنامه موشکی. منظور از بازدارندگی نیز نه راهبرد متکی بر داشتن بمب اتمی بالفعل در زادخانه خود، بلکه نوعی از بازدارندگی در فضای تعلیق است که در آن ایران یا می‌تواند به سمت ساخت بمب اتم پیش‌رود و یا اجازه داشته باشد برنامه موشکی خود را توسعه دهد. با گشوده شدن پرونده هسته‌ای ایران، طرف‌های غربی از ترس شکست مذاکرات برجام، چشم خود را بر تمام پرونده‌های حقوق بشری، توسعه موشکی، فعالیت‌های مخرب منطقه‌ای، طرح سرکوب و ترور مخالفان در خارج کشور و بسیار پرونده‌های دیگر بستند مبادا که در مذاکرات برجام اختلالی ایجاد شود. روندهای جاری مذاکرات هسته‌ای اما به گمان من شکل بازی را تا حدودی تغییر داده است. اکنون مذاکرات برجام عملا توسط ایران علیه مذاکرات برجام به خدمت گرفته می‌شود. یکی از مذاکره‌کنندگان ارشد هسته‌ای ایران هشدار داده اگر آژانس و شورای حکام علیه فعالیت ایران در ۴ سایت مشکوک بیانیه‌ای صادر کنند،‌ ادامه مذاکرات با مشکل مواجه خواهد شد. معنی سرراست آن این است که اگر طرف‌های غربی ساخت بمب اتمی از جانب ایران را محکوم کنند، آنها مذاکرات منع تولید سلاح‌های هسته‌ای را ترک خواهند کرد! چنین است که برجام عملا به وسیله‌ای علیه برجام تبدیل می‌شود. به گمان برخی چین و روسیه با هسته‌ای شدن ایران مشکل دارند،‌ اما لازم به یادآوری است که چین با هسته‌ای شدن کره شمالی که دارای مرز مشترک با چین است، مشکلی نداشته است، چرا روسیه و چین با هسته‌ای شدن ایران مشکلی داشته باشند؟ این دو کشور عملا حدود بیست سالی است – به ویژه با رفتارهای مشکوک رهبری کنونی نظام- در حال انجام عملیات ایذایی علیه امریکا هستند، چرا باید از چنین ابزار موثری دست بردارند؟ برنامه هسته‌ای ایران سود سرشاری را نصیب این دو کشور کرده، همچنانکه عایدات آن برای اسرائیل نیز کم نبوده است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)