منتظر بودم که به حول و قوه الهی تکلیف رئیس دولت سیزدهم روشن شود، که با حضور علی گونه آیت الله سید ابراهیم رئیسی روشن شد!
براستی چه کسی می تواند با حضرت آیت الله، منتصب شخص شخیص آیت الله العظمی امام خامنه ای ولی امر مسلمین جهان و داماد آیت الله علم الهدی بنوعی رهبر حکومت مستقل مشهدالرضا، همان آیت الله رئیسی که بعد از مدتها کلنجار با نفس خود صرفا بدلیل دعوت میلیون ها طرفدار انقلابی و اصول گرا و حامی رهبر پا در عرصه مبارزات انتخاباتی برای احراز پست ریاست قوه مجریه گذاشته است رقابت کند. الحق او غیرقابل رقابت است و باید پیشاپیش پیروزی اش را در انتخابات تبریک گفت.
آیت الله (عنقریب علامه) سید ابراهیم رئیسی را غالب تحلیل گران از طایفه محافظه کاران اصولگرا می دانند. او همان طلبه پرشور انقلابی است که در سن ۲۰ سالگی بدلیل شور زیاد و علاقه اش به اعدام های انقلابی به عنوان دادستان کرج مشغول به کار می شود و بدلیل شایستگی هایش دادستانی همدان را نیز به او می سپارند. ظرف ۸ سال آتی در تهران و دیگر شهرها سمت های بالای قضایی را تجربه می کند و در طول این دوره آموزشی آماده می شود تا اوج هنر خود را به نمایش بگذارد! آنچه از آن بعنوان یکی از بزرگترین جنایات علیه بشریت یاد می شود. اعدام دسته جمعی هزاران جوان زندانی وابسته به سازمان مجاهدین خلق در سال ۱۳۶۷. دخترها و پسرهایی که بعضا با گفتن یک «نه» محکوم به مرگ شدند و حتی پیش از مرگ اجازه ملاقات با اعضای خانواده را نیافتند. بدون داشتن وکیل مدافع، بدون طی آئین دارسی معمول، در گروه های چند ده نفره تیرباران و شبانه در گورهای دسته جمعی دفن شدند. در همان گورستان معروف خاوران، همان گورستانی که موزه جنایات آقای رئیسی و امثال ایشان است. آیت الله رئیسی این روزها یا همان طلبه ۲۸ ساله سال ۱۳۶۷ در کنار سه نفر دیگر از یاران وفادار نظام «هیئت قضایی چهار نفره اعدام» را تشکیل دادند. همان اعدام هایی که شادروان آیت الله منتظری در فایل صوتی پخش شده توسط پسرش بزرگترین جنایت تاریخ لقب می دهد و شفاف با ذکر نام جانیان که در اتاق حضور دارند آنها را جنایتکار می نامد. اینها که ذکر مصیبت بود را بیشتر از من خوانده اید و شنیده اید و می دانید اما نکته جالب اینکه، همین آیت الله رئیسی یار دیرینه آیت الله خمینی بنیانگذار حکومت اسلامی در ایران و بعد از او یار گرمابه و گلستان آیت الله خامنه ای رهبر دوم، ولی امر دوم و امام دوم و جانشین از قبل توصیه شده و تعیین شده بنیانگذار رژیم این رزوها قرار است شخصیت محوری و «انتخاب اصلح» ملت ایران باشد!!
او خطاب به ملت ایران نامه ای نوشته و در آن نامه از عدم تمایل خود به حضور در راس قوه مجریه اشاره نموده و تنها دلیل قبول کاندید شدنش در انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه را اصرار گروه های مختلف مردمی ذکر نموده. و مدعی است که همچون علی ابن ابیطالب حال که مردم به در خانه اش آمده اند و از او می خواهند که قبول مسئولیت کند بر حسب وظیفه انقلابی، اسلامی، ملی و البته شرعی ناخواسته مجبور به حضور شده است.
اما چند سطر از این نامه توجه مرا به خود جلب نمود. آقای رئیسی فرموده اند: “قرار نبود که از درد مردم بی خبر باشیم. قرار نبود که مردم در فشارهای اقتصادی بی پناه بمانند. قرار نبود که از آمدن به میان مردم واهمه داشته باشیم…”
درست فرمودند اما بسیاری از حقایق را جا انداخته اند که من به آنها اشاره می کنم، مثلا
قرار نبود که دیکتاتوری سلطنتی به دیکتاتوری مذهبی تبدیل شود.
قرار نبود که تاج سلطنت به عمامه بدل شود.
قرار نبود که آخوندها تمامی مناصب و صندلی های حکومتی را یکجا غصب کنند.
قرار نبود زندانیان سیاسی داشته باشیم که بصرف اعتراض مسالمت آمیز سالها در زندان بمانند.
قرار نبود که مخالفین در داخل و خارج از ایران شکار تروریست های اعزامی نیروهای اطلاعاتی امنیتی حکومت شوند.
قرار نبود که اتباع ایرانی (دوتابعیتی ها) از جانب نیروهای اطلاعات سپاه به گروگان گرفته شوند تا از دنیا بج خواهی شود.
قرار نبود که سازمان های متعدد اطلاعاتی امنیتی داشته باشیم که با عملکردشان روی نیروهای ساواک را سفید کنند.
قرار نبود که مخالفین و منتقدین در خانه خودشان به قتل برسند و جسدشان مثله شود.
قرار نبود یک نفر فصل الخطاب و ختم کلام حکومت باشد.
قرار نبود ولی امر جای سلطان بنشیند.
قرار نبود جوانان این مرز و بوم همان هایی که شما مدعی هستید برای خدمتگذاری به آنها پا به عرصه انتخابات گذاشتید بدلیل اعتراضات مدنی مسالمت آمیز در خیابان های شهرهای مختلف کشور با گلوله جنگی و شلیک مستقیم به سرشان به قتل برسند.
قرار نبود هواپیمای مسافربری را در آسمان با شلیک موشک ساقط کنیم و روزها این جنایت را انکار کنیم و فقط زمانی اقرار کنیم که دنیا مدارکش را منتشر کند.
قرار نبود ایران همچون لانه تروریست های داخلی و برون مرزی شناخته شود.
قرار نبود ندای الله اکبر ندای وحشت همه جهان شود.
قرار نبود پول مردم ایران در کشورهای منطقه صرف تامین تسلیحات نظامی و حمایت از گروه های شبه نظامی تروریستی شود.
قرار نبود…
قرار نبود…
قرار نبود…
و هزاران هزار قرار نبود دیگر که در نامه تاریخی! آقای رئیسی جا افتاده است و من از همه می خواهم که به این لیست اضافه کنند. تا شاید حافظه آقای رئیسی را کمی به چالش بکشیم.
به خدا قسم، قرار نبود…؟!

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)