کرونا مانع اصلی فوران اعتراضات سراسری در ایران

شیوع پاندمی کرونا علاوه بر تمامی تلفات و آثار سوء و هزینه‌هایی که در ایران ایجاد کرده، مانع اصلی فوران اعتراضات سراسری نیز شده است.

وقتی پاندمی کرونا از چین شروع و قاره‌‌ها را درنوردید کمتر کسی در ابتدا فکر می‌کرد که عوارض و اثرات آن به چه میزان و در چه پهنه‌های زندگی بشری، چه به صورت فردی و چه به صورت جمعی تاثیرگذار خواهد بود.

این تاثیرگذاری بسیاری از رخداد‌ها بزرگ مانند میدان‌‌های ورزشی، سینماها، کنسرت‌ها، و هر مقوله‌ای که منبای تشکیل و برگزاری آن بر اساس تجمع افراد بود را به حاشیه رانده و به تعطیلی کشاند و یا در صورت عدم تعطیلی و ایجاد تجمعات، باعث تلفات بسیار انسانی به دلیل پاندمی کرونا شد.

اینها پدیده‌‌های بودند که در راستای رفاه آسایش سرگرمی و تفریح شهروند جهان امروز محسوب می‌شوند اما برخی از تجمعات نیز بودند که چنین نبود و وجه مشترک آن با رخدادهای مذکور، تجمع افراد در آن بود اما در راستای تفریح و سرگرمی نبود.

اعتراضات شهروندان

از این تجمعات و تکثر افراد می‌توان به تجمعات اعتراضی از سنخ‌های مختلف، ‌در کشورهای مختلف،‌ به دلایل مختلف و برای رسیدن به اهداف مختلف نام برد.

در شروع پدیدآمدن ویروس کرونا از چین و در ابتدای سرایتش، کشورهای همجوار اولین آماج‌های این ویروس بودند.

هنگ‌کنک یکی از این کشورها،‌ در حالی گرفتار کرونا شد که در ماه‌های پیش از آن، اعتراضات علیه چین شدت فراوانی گرفته بود و بسیاری از معترضان عرصه را در کف خیابان به ضرر چین تنگ کرده بودند. اما با شیوع ویروس، معترضان مجبور شدند به خانه‌‌های خود پناه برده تا از مرگ بر اثر دشمن ناپیدا در امان بمانند.

این داستان در بسیاری کشورهای دیگر نیز مصداق داشت، لبنان در وضعیت مشابهی از نظر اعتراضات مردمی به سر می‌برد وقتی کرونا سر رسید و خیابان‌های بیروت را خالی از تظاهرات‌کنندگان کرد.

تظاهرات مردم عراق علیه حکومت ایران و گروه‌‌های شبه‌ نظامی نیابتی ایران نیز نمی‌‌توانست خود را استثناء بداند، چون ویروس برای کسی استثناء قائل نمی‌شد.

شروع کرونا در ایران در اوج اعتراضات

 به ایران خودمان می‌رسیدم برخلاف اولین اطلاع‌رسانی حکومت مبنی بر فوت بر اثر کرونا در ایران در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸، بعدها افشاگری‌های منابع اپوزیسیون و بعد از آن نیز منابع داخل حکومت شروع ورود کرونا به ایران را دی ۱۳۹۸ اعلام کردند.

تقارن زمان را از یک منظر دیگر بررسی کنیم، دی ۱۳۹۸ خیابان‌های تهران شاهد اعتراضات مردمی به شلیک سپاه پاسداران به هواپیمای اوکراینی که منجر به قتل ۱۷۶ نفر شد بود.

اما فراتر از اعتراضات دی ۱۳۹۸، دی ماهی بود که تنها ۲ ماه از اعتراضات سهمگین و بنیان‌کن مردمی علیه حکومت ولایل فقیه می‌گذشت. اعتراضاتی که در پی گرانی ۳ برابری بنزین، که معیشت مردم را به وخیم‌ترین حالت ممکن در آن زمان سوق می‌داد بروز کرده بود.

اعراضاتی که بعد از شوک اولیه قتل‌عام ۱۵۰۰ نفر، سپس در جریان شلیک به هواپیمای اوکراینی سر باز کرد و طبعا ادامه می‌یافت آما آنچیزی که مانع از بروز بیشتر و ادامه شکل‌گیری و فوران اعتراضات شد، ورود پدیده شوم کرونا توسط هواپیماهای ماهان نیروی قدس سپاه بود که بعد از کلیه اخطارها و بسته‌شدن مرزها همچنان به چین رفت و آمد می‌کرد.

حکومت اما ورود و شیوع کرونا را در بهمن ماه به دلیل انتخابات ۲ اسفند مجلسش پنهان کرد اما بعد از آن افسار مهار کرونا را رها کرد تا به امروز.

تلفات کرونایی شوکه‌آورند آمار رسمی زیر علامت سوالند و منابع اپوزیسیون از رقم بیش از ۲۴۵ هزار مرگ خبر می‌دهند.

چرایی عدم قرنطینه کشور و عدم خرید واکسن

کشور قرنطینه نشد و نمی‌شود، مرزها باز شد و باز می‌شود، مجالس و مراسم مذهبی و ایدئولوژیکی ولایت فقیه بدون محدودیت برگزار می‌شود، از تعطیلی کارها و اصناف خودداری می‌شود، با وجود بالای مرگ‌ومیرها حتی در بین کادر درمان، از خرید واکسن معتبر خودداری می‌شود، نظرات آخوندهای حکومتی بر سر کرونا و محدودیت‌های آن به نظرات جامعه تخصصی و پزشکی مرجح شمرده می‌شود و انبوهی از این عجایب نه هفت‌گانه که در صورت تدقیق شاید به صدگانه نیز برسند.

در بین این صدگانه برخوردهای متناقض، اقتصاد فروپاشیده کشور، زندگی مردم را فلج و به حالت مرگ درآورده است، «تلاش برای زنده‌ماندن نه زندگی‌کردن» اصطلاحی‌است که در درون حکومت به وفور از آن نام می‌برند.

سوالی در اینجا خود را بروز می‌دهد چرا حکومت ولایت فقیه که متولی امر است، بدین نحو از انحاء با کرونا برخورد می‌‌کند.

کرونا مانع شورش تهیدستان

پاسخ در این است؛ «کرونا در حال حاضر مانع شورش تهیدستان است» خلاصه‌ترین اما کامل‌ترین جواب ممکن که احمد توکلی در ۱۸ فروردین در مصاحبه با فرهیختگان به آن اشاره کرده است.

حکومت می‌داند که اگر به کرونا پایان دهد، واکسن بخرد، قرنطینه کند و… کرونا پایان خواهد یافت و تجمعات آزاد خواهد شد. مردم گرسنه به خیابان خواهند آمد. مردم فقیری که شریعتمداری وزیر تعاون و کار تعداد آنها را ۷۵ میلیون نفر می‌داند.

بر این باید بیفزاییم خبر حذف ناگهانی ۲۴ میلیون یارانه‌بگیر از ۶۰ میلیون را که شریعتمداری وزیر تعاون و کار در تاریخ ۱۸ فروردین در مصاحبه با خبرگزاری صدا و سیمای حکومت عنوان کرد که خود ممکن است جرقه‌ای به انبار باروت باشد.

این بار به نظر می‌رسد دیگر بازگشتی به خانه نباشد حتی اگر در مقابل گلوله و «ولو بلغ ما بلغ» قرار بگیرند چرا که نتیجه مرگ است چه بر اثر گرسنگی چه گلوله و تنها راه رهایی از مرگ، غلبه بر گلوله و صاحبان آن و آمران آن و حکومتگران است.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)