مقدمه : بیش ازچهل سال است که ایران وایرانیان وحتی کشورهای منطقه وجهان درگیریک مساله بزرگ ومهم دوکلمه ای به نام «جمهوری اسلامی» هستندکه تاکنون علیرغم تلاشهای فراوان وبی وقفه، نه آنگونه که موافقان میخواهندحل شده، ونه آنگونه که مخالفان اصراردارندمنحل شده است.
به علت عدم درک صحیح ونبودن تعریف والگوی مشخص ومناسب ازانقلاب، نظام، اصول واصلاحات جمهوری اسلامی، مردم مابین نیروهای اصول گرا واصلاح طلب وسرنگونی طلب بلاتکلیف مانده اند. درحالیکه نه موافقان ونه مخالفان هیچکدام برنامه ای برای نیل به هدف خاص خودندارند.
ولی واقعا چرا؟ چون که عشق یا نفرت یا شتابزدگی درحل مسائل درکنارآلودگی نفس وضعف عقل وگرایشات کورومتعصبانه سیاسی،مذهبی وسکولارنمیگذاردانسان مساله مورد مناقشه را راست ودرست ببیندوبخواندتا آنراحل نماید،قطعا اگرمساله ای صحیح دیده وخوانده شود به شایستگی حل میگردد.
حال به جهت آگاهی بخشی به مردم ورفع بلاتکلیفی اصول گرایان واصلاح طلبان ازسویی وسرنگونی طلبان ازسوی دیگر، ببینیم اصل وحقیقت نظام حاکم برایران چیست وجایگزین آن کدام است ؟
البته یادآوری این نکته مهم، ضروری است که منظورنویسنده ازنظام حاکم (برعکس آنچه که درذهن بسیاری ازمردم نقش بسته است) آن مجموعه ازافرادوگروههایی که درمدت این بیش ازچهل سال تحت عنوان جمهوری اسلامی برایران حاکم بوده وهستند وعملکردهای مثبت ومنفی فراوان داشته اند نمیباشد واین تحلیل هیچ ارتباطی باهیچ فرد وگروه وجریانی ندارد.
نکته اول : اصل وحقیقت جمهوری اسلامی چیست ؟
رژیم ضدمشروطه پهلوی که توسط انقلاب ملی – اسلامی سرنگون شد، نه یک نظام یا دولت – ملت، بلکه یک شرکت سیاسی – تجاری بودکه به ریاست ومدیرعاملی شخص شاه وبا سرمایه ملت ودرقطعه زمینی بنام ایران توسط بیگانگان تاسیس شده بود. که برخلاف قانون اساسی وخواست ملت برملت حکومت میکرد. تا آنکه همه مردم ایران درتمام کشورحتی خارج ازکشور،علیه آن عجوزه بزک کرده قیام کردند.
آنچه که ملت ایران درپس ازانقلاب میبایست دراولین اقدام انجام میداد، گزینش یک نظام حکومتی مطلوب بود. که قطعا انتخاب مردم مسلمان بعدازآن انقلاب اسلامی وعلیه سلطنت گزینه ای جزجمهوری اسلامی نمیتوانست باشد.
جمهوری اسلامی حقیقی یا رسمی (یا آنچه که مردم بدان رای دادند) نظامی است برآمده ازانقلاب که میبایست دربستراصلاحات وبرپایه اصولی مانندجمهوریت، اسلامیت، عقلانیت وایرانیت وغیره براساس حکومت قانونمند اکثریت با رعایت حقوق اقلیت اداره شود.
تعریف ومعنای حقیقی وصحیح نظام میبایست ابتدادرذهن افرادوسپس درقانون اساسی تبلوریابدتابعددر کل کشوراجراگردد.
اما آن تعریفی که برخی موافقان وهمه مخالفان ازجمهوری اسلامی ارائه میدهند تعریفی بسیارسطحی وعوام فریبانه است که فقط به درد براندازی میخورد وهیچ ارزش واقعی، حقوقی وعلمی ندارد.
پس ازانقلاب مشروطه ودرطول بیش ازهفتادسال دوران نظام مشروطه اتفاقات ناگواربیشماری درایران رخ دادتاآنجاکه آن نظام بیش ازچندسالی دوام نیاوردودرنهایت به دست پهلوی هابطورکامل حذف گردید ولی هیچ کس آن بدیها رابه پای انقلاب ونظام مشروطه نگذاشت، هیچ کس نگفت چه غلطی کردیم که انقلاب کردیم یابه مشروطه رای دادیم یاوضع مردم قبل مشروطه بهتربودبلکه خودانقلاب ونظام مشروطه را قربانی آن ناپاکی ها ونادانی های حاکم برکشورمیدانستند.
ولیکن ازفردای ۲۲ بهمن۱۳۵۷ تمام بدیها درهمه زمینه ها ازسوی مخالفان وحتی برخی توده عوام ناآگاه به حساب وبنام انقلاب ونظام جدیدگذاشته شد. تاآنجاکه انقلاب ونظام جدید مساوی شد باتمام ظلمها، فسادها وجهالتهای بعد ازآن. گویامردم آنقدرنادان بوده اندکه ازسرخوشبختی زیاد انقلاب کرده وسپس به بدبختی خویش رای داده اند.!!
********************
نکته دوم : مخالفان یا دشمنان داخلی وخارجی :
مخالفان یادشمنان داخلی انقلاب، نظام واصلاحات جمهوری اسلامی ایران کسانی اند که دراین سالها درگفتاروکردارشان نشان داده اند، ایمان والتزام چندانی به انقلاب، نظام واصول وارزشهای آن ندارند ولی با این حال همیشه بخشهایی ازحکومت رادراختیارداشته ودارندوتوفیق داشته اند که حکومتی به طورنسبی نه جمهوری نه اسلامی نه ایرانی را تشکیل دهند. حکومتی که قراراست ازدست دشمنان خارجی درامان بماندوبه منطقه وجهان نیزصادرگردد.
مخالفان یادشمنان خارجی انقلاب، نظام واصلاحات جمهوری اسلامی ایران موسوم به براندازان شامل : لائیکها، سلطنت طلبان، کمونیستها ومارکسیستها، تروریستها، قوم گرایان وتجزیه طلبان، ولنگاران وهرج ومرج طلبان، افرادوگروههای فاسدوتبه کاروغیره که اصولانمیتوانندهیچ ایمان والتزام راستینی به مشروطیت، جمهوریت، اسلامیت، ایرانیت، عقلانیت وسایراصول وارزشهای انسانی اعم ازسنتی ویا مدرن داشته باشندوهمیشه درظاهربه نام آن ارزشهای انسانی ولی درواقع به کام امیال خاص خود تلاش کرده ومیکنند، یکسره چنین تبلیغ کرده وبه مردم الغاءمیکنندکه همه مردم ایران بجزیک عده آدم احمق وخائن ومزدبگیررژیم حاکم،همگی ازانقلاب پشیمان، ازاصلاحات ناامیدوهمگی خواهان سرنگونی نظام فعلی موسوم به جمهوری اسلامی هستندوبرای تحقق این امرکاملا آماده اند وفقط کافی است که قدرتهای منطقه ای یاجهانی بویژه دولتهای غربی ودرراس آنها آمریکا ازآنها حمایت وپشتیبانی نماید، البته درقالب اعمال فشارحداکثری بردولت وملت ایران .!!
********************
نکته سوم : جایگزین انقلاب، نظام واصلاحات جمهوری اسلامی ایران کدام است ؟
«براندازان ایران»، که مصمم هستند با کمک سیاسی ومالی وحتی نظامی قدرتهایی چون آمریکا،اسرائیل وعربستان وبا تبلیغات گسترده وبی وقفه رسانه های ضدایرانی، به بهانه نجات ایران ومنطقه ازجمهوری اسلامی، کشورایران را ویران ویا حداقل تسلیم خودیا دولتهای متبوع خویش کنند، همواره گفته اندکه جمهوری اسلامی رژیمی نامشروع، غیرقانونی، غیرمردمی، اشغالگر،ظالم، فاسد و…است که بایدحتماوهرچه سریعترساقط شود، ولی علت اصلی عدم تحقق این براندازی یا تعویض نظام ایران، نبودن آلترناتیو یا جایگزینی مناسب برای آن است.
لذا درذیل نگاهی کوتاه به جایگزین های انقلاب، نظام، اصلاحات، جمهوریت واسلامیت می اندازیم تا ببینیم که آیا واقعا جایگزین جمهوری اسلامی چیست :
۱– انقلاب : جایگزین انقلاب ۱۳۵۷ (به معنای حرکت تند ملی – اسلامی برای براندازی رژیم نامطلوب گذشته وایجادزمینه برای برپایی نظام مطلوب جدید)، یا انقلابی دیگراست آنگونه که تعدادی ضدانقلاب !! سرنگونی طلب سالهاست به دنبال آنند. یا جایگزین انقلاب، اصلاحات است همانگونه که اصلاح طلبان وحتی اصول گرایان پیگیرآنند.
۲– نظام : جایگزین نظام ۱۳۵۸ (به معنای نظم مقتدرقانونمند ملی – اسلامی) عبارت است ازبی نظمی، بی قانونی، هرج ومرج وآشوب ضدملی غیراسلامی.
۳– اصلاحات : جایگزین اصلاحات ۱۳۷۶ ( به معنای حرکت آرام ملی-اسلامی برای پیمودن راه انقلاب درچهارچوب نظام اصلاح پذیر)، درخوش بینانه ترین حالت یا سکون ومرگ وبی تفاوتی وبی مسئولیتی اجتماعی است یادربدترین حالت یک انقلابی دیگراست وچون شرایط بروزانقلابی مردمی واجد تمام شرایط چون انقلاب مشروطه یا اسلامی به هیچ وجه وجود ندارد لذا نتیجه تحقق هدف وآرزوی جبهه متحد ضد اصلاحات چیزی جزهرج ومرج وآشوب، ویرانگری وفروپاشی ایران نخواهد بود. بویژه اگررهبران شورش، آن ازما بهتران باشند !!!
۴– جمهوری : جایگزین جمهوری (به معنای حکومت قانونمند اکثریت با رعایت حقوق اقلیت)، سلطنت ( اعم ازمطلقه یا مشروطه یا مذهبی یا سکولار) به معنای حکومت غیرقانونی اقلیت بدون رعایت حقوق اکثریت است.
نکته بسیارمهمی که کمترکسی بدان توجه کرده، آنست که علی رغم آنکه حکومت تحمیل شده به اسلام ومسلمین همیشه ازنوع سلطنتی،مقدس،غیرمردمی ،غیرمنتخب وغیرپاسخگوبوده است، نظام مورد نظراسلام حقیقی، جمهوری برگزیده مردم وپاسخگوبه ایشان میباشد. تاریخ صدراسلام نشان دهنده آنست که حضرت محمد(ص) وسپس حضرت علی(ع)هردوبرگزیدگان جمهورمستقیم مردم زمان خود بودند و امیرالمومنین علی رغم موقعیت خاص به رای مردم اعم ازموافق ویا مخالف احترام گذاشته وبا منتخبین مردم همراهی وهمکاری میکند ووقتی با اصرارمردم به حکومت انتخاب میشود، همیشه خود را منتخب مردم وقدرت خود رابرآمده ازرای آنان میداندنه برگزیده ازسوی خدا.
علاوه برنظردین اسلام وسیره پیامبروامامان که برجمهوریت نظام تعلق دارد. مستند به انقلاب سال ۱۳۵۷، همه پرسی سال ۱۳۵۸، وقانون اساسی مصوب وشرکت مکرروپیوسته مردم درانتخاباتها بویژه انتخاب ریاست جمهوری اکثریت مردم ایران همچنان جمهوری خواه بوده وهستند.
این درحالی است که اپوزسیونهای براندازکه ادعا دارندهمه چی را میدانند، میگویند ما بعدازسرنگونی جمهوری کنونی طی رفراندوم ازمردم میپرسیم آیا جمهوری میخواهید یا سلطنت ؟ !!!
۵– اسلام : جایگزین اسلام یا همان متهم اصلی بروزهمه مشکلات کدام است؟ اسلام به معنای دین الهی،ملی،فطری،عقلانی وپویا که برابراست با حق گرائی،توحید،عدالت واخلاق. نه یک حکومت دیگربلکه یکی ازصفات ویا ویژگیهای حکومت است. وازآنجا که اکثریت ملت ایران مسلمان هستند لذا جمهوری این مسلمانان نمیتواندغیراسلامی باشد. وقطعا جایگزین اسلام ازمنظردینی کفر،شرک،گناه وگمراهی وازمنظرسیاسی سلطنت یا دیکتاتوری غیرمردمی لائیک خواهد بود.
آری، بنابرآنچه به اختصاربیان شد وهمانگونه که مخالفان به راستی ودرستی میگویند : اصل « انقلاب، نظام واصلاحات جمهوری اسلامی ایران » مجموعه واحد ولاینفکی است که هیچ جایگزینی (غیرازحقیقت خودش) ندارد.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)