https://www.youtube.com/watch?v=xg6FUAfuchc
میخوام برم کوه، شکار آهو
میخوام برم کوه، شکار آهو
تفنگ من کو لیلیجان؟ تفنگ من کو؟
تفنگ من کو لیلیجان؟ تفنگ من کو؟
بالای پشتی عاشق را کشتی
بالای پشتی عاشق را کشتی
با خون عاشق لیلیجان نامه نوشتی
با خون عاشق لیلیجان نامه نوشتی
روی چو ماهت، تیر نگاهت
برده دل از من لیلیجان چشم سیاهت
برده دل از من لیلیجان چشم سیاهت
بالای بومی کفتر پرونی
بالای بومی کفتر پرونی
شستت بنازم لیلی جان خوب میپرونی
شستت بنازم لیلی جان خوب میپرونی
——
(به یاد دسته جمعی خواندن “میخوام برم کوه” ته مینی بوس کودکستان؛ شهر آرا – تقریبا ۶۰ سال پیش)
************************
پری زنگنه: شعرهای رودکی (کانون پرورش فکری)
زمــــانــه پــنـدی آزادوار داد مــرا
زمـانـه را چو نکو بنگری همه پـندسـت
به روز نیک کسان، گفت: غم مخور، زنهار
بــسا کـسا، کـه بـه روز تـو آرزومنـدســت
زمــانـه گفت مـرا: خـشم خویش دار نـگاه
کرا زبـان نه به بـندست، پـای در بـندسـت
*******************
پری زنگنه: آوازهای امروز (کانون پرورش فکری)
“سکوت، دسته گلی بود
میان حنجرهی من
ترانهی ساحل،
نسیم بوسهی من بود و پلک باز تو بود.”
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.