ترجمه: کانال تلگرامی «ما حیوانات»

t.me/weanimals

مطالعات انتقادی در مورد موضوع حیوانات نسبت به ارتباط تشدید بهره‌کشی از حیوانات با شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری عملاً اتفاق نظر دارند. با این وجود، اکثریت قریب‌به‌اتفاق مارکسیست‌ها از این بحث بی‌اطلاع هستند و خودِ اکوسوسیالیسم نیز در تأکید بر تناقضات مربوط به سوء‌استفاده از حیوانات فاقد شجاعت است، همانطور که در مانیفست بین‌المللی اکوسوسیالیستی(۱) دیده می‌شود، هیچ‌وقت به موضوع حیوانات اشاره‌ای نمی‌شود.

تجزیه و تحلیل رابطه‌ی بین انسان و سایر حیوانات تحت هژمونی و سیطره‌ی نظریه‌های لیبرال و پساساختارگرایی، که فیلسوف مارکسیست مارکو مائوریزی آن را «ضد‌گونه‌گرایی متافیزیکی» می‌نامد، قرار دارد‌.(۲) به گفته‌ی مائوریزی، آن‌ها روندهای تاریخی را که منجر به بهره‌کشی منظم از حیوانات شده، توجیه اخلاقی کرده و نادیده می‌گیرند و موجود انسانی را نوعا” مسئول این عمل اجتماعی می‌دانند.

در زمینه‌ی آکادمیک، مبارزه برای حیوانات همچنین بر جنبش‌های مطابق با جامعه‌ی بورژوازی متمرکز است، بخشی از آن به‌دلیل غلبه‌ی ایدئولوژی لیبرال، و همچنین به‌علت غفلت مارکسیستی در مورد وضعیت تحقیرآمیز حیوانات تحت قیمومیت صنعت سرمایه‌داری است.

تد بنتون(۳)، یکی از پیشگامان بحث «حیوان‌گرایی» در مارکسیسم، یکی از مسئولین انتقاد از ویژگی انسان‌محورانه‌ی کارِ مارکسی بود. دفاع در برابر این انتقاد در آثار فاستر، استاچ، کلارک(۴) و سایتو(۵) برجسته شده است، جایی که ادعا می‌شود که، برخلاف اتهامات بنتون و سایر بوم‌شناسان، مارکس یکی از اولین کسانی بود که به اختلال متابولیکی بین انسان و طبیعت ناشی از سرمایه‌داری اشاره کرده است.(۶)

علیرغم اینکه مارکس درباره‌ی پیامدهای عینی بهره‌برداری از  زمین و بیگانگی انسان با طبیعت نوشته است(۷)، او تمرکزی بر مطالعه‌ی رابطه بین انسان‌ها و سایر موجودات واجدِ احساس نکرد. این اولین باری نبود که مارکس یک مقوله‌ی تعیین‌کننده برای ظهور و حفظ سرمایه‌داری را نادیده می‌گرفت، همانطور که در رابطه با کارِ بدون حقوق زنان در بازتولید اجتماعی انجام داد.(۸)

با این‌ وجود مشهود است که انسان‌محوری مارکسیستی متوجهِ مرکزیت‌دادن به فعالیت تاریخی بشر به‌عنوان یک دگرگون‌کننده‌ی محیط و توانِ جامعه‌پذیری آن است و نه تحقیر حیوانات دیگر. هنگامی که مارکس فعالیت انسان را در مقایسه با کار غریزیِ سایر حیوانات به سطح کارِ برنامه‌ریزی‌شده ارتقاء می‌دهد،(۹) او اختلاف بین هر دو فعالیت را آشکار می‌سازد و به دلیل واقعیتِ کار دومی، هرگز به یک حقِ طبیعیِ نوع انسان نسبت به سایر حیوانات استناد نمی‌کند. بطور خلاصه، بحث درمورد گونه‌گرا بودن یا نبودن مارکس موضوعی بی‌ربط است، و از آنجایی که بی‌مورد است، نباید با  تاریخچه‌ی سوءاستفاده از حیوانات هم‌پوشانی داشته باشد. ماتریالیسم تاریخی به‌دنبال درک یک عصر و پدیده‌های آن بر اساس شیوه‌ی تولید و تحکیم آن در طول تاریخ است. از این رو، عدم انجام مطالعات حیوانیِ مارکسی نباید مهمتر از خودِ بهره‌کشی از حیوانات باشد، که یکی از متداول‌ترین و طبیعی‌ترین اقدامات اجتماعی در شیوه‌ی فعلی تولید است.

کارهای گسترده‌ی مارکسی  که همگی توصیفی یا تطبیقی هستند، ارجاعات مختلفی به حیوانات دارند، مانند زمانی که وی اخراج رعایا را برای تبدیل زمین‌های آن‌ها به مراتع گوسفند در انگلیس توصیف می‌کند، یا هنگامی که او سعی می‌کند از طریق فعالیت زنبورها، تفاوت بین کار انسان و سایر حیوانات را توضیح دهد.(۱۰) با این‌حال، غلبه‌ی یک روایتِ بی‌توجه نسبت به آن‌ها مشهود است. ماده‌گرایی مکانیکیِ دکارت که حیوانات را با ساعت مقایسه می‌کرد،(۱۱) هنوز بر تفکر آن زمان تأثیر می‌گذاشت و این امر در مشروعیت‌بخشیدن به استفاده از حیوانات به‌عنوان کالاهای بی‌جان توسط نظمِ جدیدِ سرمایه‌داری اساسی بود.(۱۲) به‌عبارت دیگر، ما حیوانات را استثمار نمی‌کنیم زیرا فکر می‌کنیم که آن‌ها فرومایه هستند، برعکس، حیوانات را فرومایه می‌دانیم زیرا از آن‌ها بهره‌کشی می‌کنیم.(۱۳)

علاوه بر این، کالایی‌کردن حیوانات در قرن نوزدهم و قرون قبل از آن در مقیاس بسیار کوچکتر از آنچه امروزه می‌شناسیم اتفاق افتاد که همزمان با  تحولات تکنولوژیکی و دگرگونی در شیوه‌ی تولید، توسعه یافته است. با پیشرفت سرمایه‌داری، حیوانات دیگر اساساً به‌منظور اَشکال خاصِ بازتولیدِ اجتماعی (تغذیه، بارکشی، پوشاک، حمل‌و‌نقل و غیره) مورد استفاده قرار نمی‌گرفتند ـ بلکه در‌عوض به‌عنوان ابزارِ تولید به‌منظور انباشت و تجمیع ارزش به‌کار گرفته می‌شدند.(۱۴) صنایع غذایی، دارویی، آرایشی و بهداشتی در حال حاضر بزرگترین بهره‌کشان از حیوانات هستند و با هم یکی از برجسته‌ترین بخش‌های اقتصادی جهان را تشکیل می‌دهند. آن‌ها مسئول حبس، شکنجه، مثله‌کردن، استثمار جنسی و مرگ سالانه میلیاردها حیوان هستند. فقط در بخش زمین‌های زراعی، صنعت حیوانات مسئول ۴۰٪ از درآمد جهانی و بیشترین کاربرد زمین است.(۱۵)

امروزه در مورد رفاهِ حال حیوانات خانگی اتفاق نظر وجود دارد. این موارد، که از طریق سرپرستانِ خود در حوزه‌ی توجه و مصرف اخلاقی گنجانده شده‌اند مشمول بهره‌کشی منظم و گسترده‌ای نمی‌شوند که حیواناتِ تحت مالکیت سرمایه‌داران از آن رنج می‌برند. حیوان اهلی حتی به‌عنوان یک عضو خانواده و ساکن خانه در نظر گرفته می‌شود که منافع او به‌طور معمول برآورده می‌شود، احساسات او در‌نظر گرفته شده و راحتی و امنیت او به‌طور معمول تضمین می‌شود، به‌گونه‌ای که حتی نوع جدیدی از خانواده را شکل می‌دهد. حیوانات بی‌خانمان همچنین به تلاش مردم برای پناه‌دادن و تغذیه تکیه دارند، حتی اگر این امر به‌طور عینی همیشه امکان‌پذیر نباشد. علاوه‌بر این، حیوانات خانگی معمولاً در برابر سوء‌استفاده، توسط قانون محافظت می‌شوند. از طرف دیگر، حیواناتی که توسط  صنعت اهلی شده‌اند، توسط سرمایه‌داران به‌عنوان کالا در نظر گرفته می‌شوند. آن‌ها به‌عنوان محصولاتِ فرآوری‌شده فروخته می‌شوند، جدا از منشاء زنده و حس‌مندِ آن‌ها و تمام فرایندهای زیان‌بخشِ تولید. فتیشیسم(بُت‌وارگی کالا)، نه‌تنها با سرپوش گذاشتن بر تمام کارهای موجود در آن به‌اصطلاح کالاها بلکه با بیگانه‌کردن کارگری که وظیفه‌اش کشتن است و نیز مصرف‌کننده، فاقد صفات انسانی می‌شود. همچنین با سلب زندگی طبیعی از حیوانات، بی‌توجهی به احساسات آن‌ها، بهره‌کشی و کشتار، آن‌ها را از موجودیت حیوانی دور می‌کند تا به‌منظور انباشتِ سرمایه به  یک محصول تبدیل شوند.

به‌دلیل عدم امکانِ سازماندهی حیوانات برای مقاومت در برابر ظلمی که متحمل می‌شوند، آن‌ها به‌عنوان منابع طبیعی که به ابزار تولید تبدیل می‌شوند درنظر گرفته شده‌اند. از آنجا که آن‌ها فروشنده یا مصرف‌کننده‌ی نیروی کار نیستند، حیوانات نمی‌توانند از نظر اقتصادی در جامعه‌ی بورژوازی ادغام شوند. این تفاوت، آن‌ها را در مقایسه با سایر گروه‌های تحت‌ستم، حتی مظلوم‌ترین افراد در بین انسان‌ها، که می‌توانند منافع خود را به‌طور جمعی سازماندهی و ادعا کنند، در معرض آسیب قرار می‌دهد.(۱۶) این تفاوت همان چیزی است که انسان‌ها را در نقش افراد رها‌کننده‌ی خود قرار می‌دهد در‌حالی‌که حیوانات موضوعاتی برای رهایی هستند.(۱۷)

غریزه‌ی غیر ارادی برای حیوانات، مقاومت فردی است. از این نظر، از طریق دولت بورژوازی است که کنترل حیوانات برای تأمین منافع شرکت‌ها تضمین می‌شود .(۱۸) به سرمایه‌داران اجازه داده می‌شود که با نادیده‌گرفتن توانایی آن‌ها در احساس رنج، تحقیرآمیزترین اَعمال را برای مهار مقاومت و رفتار طبیعی حیوانات انجام دهند. این اقدامات شامل – اما نه محدود به – حبس و قطع عضو است و به‌عنوان روش‌های قانونیِ جلوگیری از آسیب و مرگ توسط جامعه‌ی علمی و حقوقی در نظر گرفته می‌شود. (۱۹)

تحمیل رنج به‌منظور مهارِ بیانِ طبیعیِ حالاتِ حیوان، خود به‌عنوان اقدامی اخلاقی با ادعای جلوگیری از آسیب‌دیدن حیوانات قلمداد می‌شود، در حالی‌که این امر در واقع جلوگیری از آسیب‌رسیدن به ارزش دارایی است.(۲۰) هدف از این اقدامات، اصلاح وضعیتِ تعارضِ ناشی از خودِ صنعت سرمایه‌داری است که شیوه‌ی زندگی فوق‌العاده ساختگی را به حیواناتِ طبیعی تحمیل کرده است. در پایان، وقتی به‌نفع مالک باشد که مواد اولیه‌ی آن‌ها به محصول تبدیل شود، همین حیوانات آسیب دیده و کشته می‌شوند.

لوکاچ به ما یادآوری می‌کند که مارکس همیشه از هرگونه تقدیس رمانتیک به‌خاطر گذشته‌ی کمتر تکامل یافته، هر تلاشی برای به‌کارگیری آن در برابر پیشرفت‌های عینیِ برتر انتقاد کرده است.(۲۱) وی همچنین تفاوت عظیم بین تبدیل‌شدن به دیگری از طریق یک فرآیند بیولوژیکیِ خود‌به‌خود و غیرارادی را برای انطباق با واقعیت‌های طبیعیِ جدید، یا در نتیجه‌ی عملِ اجتماعیِ خود برجسته می‌کند.(۲۲) از این نظر، رابطه‌ی اکتشافی بین انسان و سایر حیوانات بخشی از یک روند خود‌به‌خودی است، که در گذشته به روشی متابولیکی انجام می‌شد و در حال تبدیل‌شدن به یک رَویه‌ی اجتماعی بود که نیازهای جمعیتِ رو‌به‌رشد را برآورده می‌کرد و در آخرین مورد قرن، به‌دلیل سودمحوریِ بی‌پایان ذاتِ سرمایه‌داری، به یک عمل اقتصادیِ مخرب تبدیل شده است. این عمل دیگر به نیازهای طبیعی یا تاریخی مربوط نمی‌شود، که به‌دلیل توسعه‌ی نیروهای تولید،  می‌تواند راه‌های دیگر برای به‌دست‌آوردن مواد غذایی و منابع دیگری را که قبلاً از طریق حیوانات و به‌قیمت رنج و از بین‌بردن استقلال آن‌ها به‌دست می‌آوردیم، ممکن سازد. فناوری مدرن با توجه به تولید مواد آلی و مصنوعی و همچنین کشاورزی مبتنی بر بوم‌شناسی(اگرواکولوژی)، که توسط جنبش‌های اجتماعی برای اصلاح و استفاده از زمین پیشنهاد شده است(۲۳)، نسبت به صنعت حیوانات نتایج بهتری می‌گیرد، و از صنایع کشاورزی برای عملکرد خود در رابطه با بازیابی خاک، حفظ تنوع زیستی و میزان تولیدِ کل و در نتیجه کیفیت غذای بهتر، عملکرد بهتری دارد.(۲۴)

مالم تأیید می‌کند که ارائه‌ی برخی از روابط اجتماعی به شکلی که گویی از خصوصیات طبیعیِ این گونه هستند، چیز جدیدی نیست. تاریخ‌زدایی، جهانی‌سازی و طبیعی‌سازیِ شیوه‌ی خاصی از تولید مربوط به زمان و مکان معین، بخشی از استراتژی‌های کلاسیک مشروعیت‌بخشیِ ایدئولوژیک است.(۲۵) هیچ عمل اجتماعیِ انسان به‌خودی‌خود توجیه‌پذیر نیست، و از آنجا که قبلاً از نیازهای بلاواسطه‌ی طبیعی جدا شده است، اَعمال انسانی، تاریخی و در نتیجه سیاسی هستند. فعالیت هدفمند(پراکسیس) انقلابی برای غلبه بر خودانگیختگیِ عقل سلیم، ایجاد تصوری انتقادی و منسجم از جهان را مطرح می‌کند. سطح فعلی توسعه‌ی نیروهای مولد به‌ما اجازه می‌دهد تا در مورد حل مسئله‌ی رنج حیوانات و گنجاندن آن در مبارزه برای رهایی بیندیشیم، زیرا هر‌چه از طبیعتِ حیوانی دورتر می‌شویم و توانایی تغییرمحیط و شکلِ جامعه‌پذیریِ خود را افزایش می‌دهیم، رفتار بدوی حیوانات منسوخ‌تر می‌شود.

علاوه بر این، باید درنظر داشت که به‌دلیل آسیب‌های زیست‌محیطی و اجتماعی، وجود صنایع حیوانی غیر‌منطقی است. تبدیل این صنایع به اشکالی از تولید، جایی که ما جهان را از طریق کالاهای آن نبینیم – بلکه بیشتر از طریق ذات آن، به‌عنوان یک تولیدِ زیست‌محیطیِ پایدار، وگن و به‌شکل اجتماعی برنامه‌ریزی‌شده ـ یک تقاضای مناسب سوسیالیستی خواهد بود.(۲۶)

بنابراین لغوگرایی مارکسیستی شامل لغو استثمار حیوانات نه از طریق ابتکارات فردی بلکه از طریق پایان مالکیت خصوصی وسایل تولید و سازماندهی مجدد منطقی آن‌ها است ـ که در این زمان حیوانات می‌توانند از روابط تولید خارج شوند بدون اینکه هیچ آسیبی به نوعِ خودِ ما وارد شود. با این‌حال، در حالی که مارکسیسم ارزش‌گذاریِ بیش‌از حدِ ابتکار عملِ فردی توسط برداشت‌های لیبرالِ بورژوازی از جهان را مورد انتقاد قرار می‌دهد، اما همانطور که لوکاچ تأکید می‌کند، نمی‌توان عمل روزانه‌ی انقلابی را به کاریکاتور تبدیل کرد.(۲۷) از این نظر آنجلا دیویس تصریح می‌کند «وگنیسم بخشی از یک دیدگاه انقلابی است»(۲۸) و همچنین برای طبقه‌ی کارگر  به‌منظور اِعمال همبستگی و جلوگیری از طبیعی‌سازیِ اَعمال ظالمانه مهم است. به‌علاوه، موضوع محصولات حیوانی فقط مسئله‌ی مصرف نیست، زیرا این نوع محصولات به‌خودی‌خود به‌دلیل خشونت ذاتی که در تولید آن‌ها وجود دارد، بدون توجه به سیستم سیاسی و اقتصادی که در آن رخ می‌دهد، مشکل‌ساز هستند.

علاوه ‌بر این، می‌توان بحث‌ها و گفتگوهای مفیدی را با مثال‌های مشخص در میان طبقه‌ی کارگر ایجاد کرد مبنی بر اینکه می‌توان بدون نقض حقوق حیوانات به روشی شرافتمندانه زندگی کرد. این نقشِ مارکسیست‌ها نیست که برداشت از تناقض بین شیوه‌ی تولید سرمایه‌داری و رفاه انسان‌ها، سایر حیوانات و محیط طبیعی را تعدیل کنند. برعکس، با برجسته‌سازی و روشن‌ساختنِ این تعارضات و مشاهداتِ روزمره‌ی آن‌ها است که کارگران را  به وضعیت خود معطوف می‌کنند. اگر حیوانات به‌دلیل انسان‌نبودن بخشی از طبقه‌ی ما نیستند، از طبقه‌ی حاکم هم نیستند و اشتراکات آن‌ها با ما بسیار بیشتر از آن‌هاست، خواه این امر از نظر استثمار، محرومیت از آزادی یا کالایی‌شدن باشد. اخلاق کمونیستی، به‌عنوان رشد اخلاقیِ پرولتری که انگلس پیش‌بینی کرده است(۲۹)، تنها می‌تواند بر اساس ردِ تمامی انواع ستم بنا شود.(۳۰) بنابراین، با توجه به روابط تولید کنونی، ما باید استثمار حیوانات را رد کنیم، و مبارزه برای آزادی آن‌ها را به مبارزه برای رهایی انسان پیوند دهیم، زیرا توجیه دیگری به جز اخلاقیات بورژوایی برای کاربرد صنعتی رنج بر حیوانات وجود ندارد.

از آنجا که حیوانات از نقطه نظر مارکسیستی ـ سیاسی ـ توانایی برخورداری از آزادی را ندارند، نمی‌توانند در روابط اجتماعی تولید سهیم باشند و از آنجا که واجدِ احساس هستند، نباید با آن‌ها صرفاً به‌عنوان موضوعاتِ کارِ انسان رفتار شود. با این وجود آن‌ها می‌توانند به‌عنوان موجودات طبیعی از آزادی در طبیعت که حق اساسی آن‌هاست برخوردار شوند. تعهدِ عملِ انقلابی، ساختنِ بنیادی جدید است و نه ستایشِ سنت‌های مبتنی بر ظلم. همانطور که مارکس در جوانی به نقل از توماس مونتزر نوشت: «موجودات نیز باید آزاد شوند» .(۳۱)

 

 

 

 

توضیحات:

  1. Lowy, Michael, What is Ecosocialism ?, 2. ed, p. 103. São Paulo: Cortez, 2014.
  2. Bundnis Marximus und Tierbefreiung, “۱۸ Theses on Marxism and Animal Liberation”, Monthly Review Online, 2018. Accessed July 28, 2019 from: https://mronline.org/2018/08/28/18-theses-on-marxism-and-animal-liberation/
  3. Benton, Ted, “Humanism = Speciesism? Marx on Humans and Animals”, Radical Philosophy, n. 50, p 4, 1988.
  4. Foster, John Bellamy; Clark, Brett; Stache, Christian, “Marx and the Critique of Alienated Speciesism: Replies to Benton”, Monthly Review, 2019. Accessed May 30, 2019 from: https://monthlyreview.org/2019/05/01/marx-and-the-critique-of-alienated-speciesism/
  5. Saito, Kohei, Karl Marx’s Ecosocialism: Capitalism, Nature and the Unfinished Critique of Political Economy, New York: Monthly Review Press, 2017, p 26.
  6. Marx, Karl, Capital: Critique of Political Economy – Book 3: The Global Process of Capitalist Production, 1. ed., P. 873. São Paulo: Boitempo, 2017.
  7. Marx, Karl. Capital: Critique of Political Economy – Book 1: The Process of Capital Production, 2. ed., P. 573. São Paulo: Boitempo, 2017.
  8. Federici, Silvia, Calibã and the Witch: Women, Body and Primitive Accumulation, p. 12. São Paulo: Editora Elefante, 2017.
  9. Marx, Karl, Capital: Critique of Political Economy, Book 1: The Process of Capital Production, 2nd ed., P. 255. São Paulo: Boitempo, 2017.
  10. MARX, Karl, Capital: Critique of Political Economy – Book 1: The Process of Capital Production, 2. ed., P. 255. São Paulo: Boitempo, 2017.
  11. Descartes, René, Discourse on Method, p. 98. Porto Alegre: L&PM, 2009.
  12. Thomas, Keith, Man and the Natural World: Changes in Attitude towards Plants and Animals (1500 – 1800), p. 45. São Paulo: Companhia das Letras, 2010.
  13. Maurizi, Marco, Beyond Nature. Animals, Capital and Freedom, p. 23. Aprilia: Novalogos, 2011.
  14. Thomas, Keith, Man and the Natural World: Changes in Attitude towards Plants and Animals (1500 – 1800), p. 30. São Paulo: Companhia das Letras, 2010.
  15. N. Food and Agriculture Organization, World Agriculture: Towards 2015/2030 – An FAO Perspective, p. 20, 158. London: Earthscan Publications Ltd, 2003.
  16. Stache, Christian, “On the Origins of Animalist Marxism: rereading Ted Benton and the Economic and Philosophic Manuscripts of 1844”, Monthly Review, 2018. Accessed June 20, 2019 from: https://monthlyreview.org/2018/12/01/on-the-origins-of-animalist-marxism/
  17. Bundnis Marximus und Tierbefreiung, “۱۸ Theses on Marxism and Animal Liberation”, Monthly Review Online, 2018. Accessed July 28, 2019 from: https://mronline.org/2018/08/28/18-theses-on-marxism-and-animal-liberation/
  18. Marx, Karl; Engels, Friedrich. German Ideology. 8 ed., P. 98. São Paulo: Hucitec, 1991.
  19. Souza, Robson Fernando de, Animal Rights and Veganism: Awareness with Hope. pp. 38, 39, 41, 44, 45, 98, 103, 104, 105, 106. Recife: Author’s edition, 2017.
  20. Souza, ibid, p. 17, 18, 38, 104, 105. Recife: Author’s edition, 2017.
  21. Lukacs, Gyorgy, Towards an Ontology of the Social Being, Vol I, p. 350. São Paulo: Boitempo, 2012.
  22. Lukacs, Gyorgy, Towards an Ontology of the Social Being, Vol 2, (1st ed.), P. 204. São Paulo: Boitempo, 2013.
  23. Kilson, Alan, The Land Isn’t Merchandise! Juventude Sem Terra e Agroecologia, MST, 2018. Accessed August 30, 2019 from: https://mst.org.br/2019/08/23/a-terra-nao-e-mercadoria-juvent-sem-terra-e -agroecology /
  24. Goncalves, André Luiz, “Ecological Agriculture in the Semi-Arid Region of Pernambuco: Paths for the Construction of Sustainable Food Systems”, Brasília: VI Latin American Congress of Agroecology, 2017. Accessed August 30, 2019 from: http: //cadernos.aba- agroecologia.org.br/index.php/cadernos/article/view/342/1304
  25. Malm, Andreas, “The Anthropocene Myth”, Jacobin Magazine, 2015. Accessed June 20, 2019 from: https://www.jacobinmag.com/2015/03/anthropocene-capitalism-climate-change
  26. Bundnis Marximus und Tierbefreiung, “۱۸ theses on Marxism and Animal Liberation”, Monthly Review Online, 2018. Accessed July 28, 2019 from: https://mronline.org/2018/08/28/18-theses-on-marxism-and-animal-liberation/
  27. Lukacs, Gyorgy, Towards an Ontology of the Social Being, 2. (1st ed.), P. 278. São Paulo: Boitempo, 2013.
  28. Davis, Angela, “Interview with Grace Lee Boggs”, YouTube: Ben Britten, 2016. Accessed August 27, 2019 from: https://www.youtube.com/watch?v=jBqC-E8EDeA&t=79s
  29. Engels, Friedrich, Anti-Dühring: The Science Revolution According to Mr. Eugen Dühring, 1st ed., P. 125. São Paulo: Boitempo, 2015.
  30. Kolbanoski, V., Communist Morality, p. 16. Sidney: Current Book Distributor, 1947.
  31. Marx, Karl, On the Jewish Question, Marx and Engels Collected Works, vol. 3, p. 172. London: Lawrence & Wishart, 2010.

 

 

مایلا کوستا عضو حزب کمونیست برزیل (PCB) و یک فعال برای آزادی حیوانات است. او در حال انجام تحقیقات مستقلی در مورد حیوان‌گرایی مارکسیستی است.

 

منبع:

Marxism and the Animal Question

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)