تبدیل واحد پول ایران به تومان و حذف ۴ صفر از آن
روز دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ۹۹ نظام ولایت فقیه مصوب کرد تا سه سال دیگر، واحد پول ایران از ریال به تومان تبدیل شود. هر ۱۰۰۰۰ ریال کنونی برابر یک تومان.
چند سالی است که اقتصاد متلاطم نظام ولایت فقیه، ارزش پول ملی کشور را به پایینترین حد خود در طول تاریخ کشانده است. واحد پول ایران که بر حسب ریال میباشد در سالهای اخیر در برخی مقاطع زمانی تا کمتر از ۲۰۰ هزار برابر در مقابل دلار سقوط کرده است.
شاید بتوان اوج این سقوط را در دوران خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۹۷ پنداشت. ارزش دلار به بالای ۲۰ هزار تومان، یعنی ۲۰۰ هزار ریال رسید.
ترس و نگرانی از سقوط پول نظام در برابر دلار و دیگر ارزهای خارجی، چنان بر اسکلت نظام ولایت فقیه چیره بود که روحانی در دی ۹۶ بر آن شد تا پیشدستی نماید و خواهان حذف ۴ صفر از پول ایران شود.
اما با همهی کش و قوسها و پس از سقوط ارزش ریال در برابر دلار در سال ۹۷، بانک مرکزی نظام پیشنهاد حذف چهار صفر از پول ملی را ۱۵ دیماه سال ۱۳۹۷ به دولت روحانی ارائه کرد.
روحانی نیز، در جلسه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ پس از تصویب هیئت وزیران، این لایحه را به مجلس نظام ارسال کرد و حال این لایحه در مجلس نظام تصویب شده است.
البته این اولین بار نبود که در نظام این موضوع طرح میشد. اولین بار در سال ۱۳۷۲ بانک مرکزی نظام حذف سه صفر از واحد پولی کشور را بررسی کرد اما به دلایل مختلف روند بررسی متوقف شد.
این موضوع یکبار دیگر در اواخر دههی ۸۰ و در دوران احمدینژاد نیز طرح شد اما در حد همان طرح ماند.
البته هیچگاه تنها قیمت ارز نبوده که ارزش پول ملی ایران را دچار نوسان و تشنج میکرده است، عوامل بسیار درگیر نیز در این بین دخیل بودند.
به دلیل نرخ تورم بالا طی ۴ دهه اخیر، سطح عمومی قیمتها در ایران تحت حاکمیت ولایت فقیه ۳۶۰۰ برابر شده ولی در مقابل ارزش اسکناسهای در گردش تنها ۵۰ برابر شده است.
اما از آنجا که اقتصاد نظام نیز مانند تمامی رفتارهای دیگرش، در چارچوب عرفهای بینالمللی نمیگنجد نظام در سالهای اخیر در تلاشهایی که به اشک بیوهای میماند که مرده را برنمیانگیزد، تلاش کرده مانورهایی بدهد تا اقتصاد ورشکستهاش را پشت این مانورها پنهان کند.
بر اساس آنچه نظام ولایت فقیه ادعا میکند «افزایش ارزش پول ملی، هماهنگی آن با عرف مبادلات مردم و همچنین کاهش هزینههای چاپ اسکناس» از دلایل این امر است. اما این فقط به مانند ماسکی بر روی چهره این ماجرا میباشد.
در پشت این ماسک اما چیز دیگری جای خوش کرده است. تصویب تومان به جای ریال و قران، هیچ تاثیری در کاهش تورم آنچنان که اقتصاددانان نیز بر آن انگشت میگذارند، نخواهد داشت.
همچنین این تصمیم هزینهی بسیاری بالایی را بر نظام ولایت فقیه تحمیل میکند که بعید به نظر میرسید اقتصاد کمرخمیدهی آن، تابآوریش را داشته باشد.
همچنین سازوکارهای راهاندازی و جریان واحد پولی نیز، دیگر مشکل پیش روی نظام، در اجرایکردن این مصوبه است.
بسیار واضح است که پول ایران در دوران حاکمیت ولایت فقیه، دوران افول و سقوط را طی کرد و بیارزش شد اما
نظام برای اینکه بر روی این مشکل سرپوش بگذارد بر روی ظاهر قضیه انگشت میگذارد، آنطور که همتی، رئیسکل بانک مرکزی نظام در مهر ۹۸ شرح داد که «پول ملی به دلیل تورم در سالهای طولانی عملا خاصیت خود را از نظر ظاهری از دست داده» و «اصلاح ظاهر آن از ضروریات است».
همتی، در روز دوشنبه ۱۵ فروردین نیز این امر را در مجلس در مجلس نظام یادآور شد و گفت: «با توجه به تورم مزمن پنج دههی گذشته کارایی ریال و دینار عملا از بین رفته و در جامعه عرف اصلی تومان است و افراد جامعه در مبادلات خود از این واحد استفاده میکنند و حتی به جای ۵۰ هزار تومان از لفظ ۵۰ تومان استفاده میکنند.»
اما آنچه نظام اعتقادی به آن نداشته و ندارد اصلاح باطن پول ملی ایران است. اصلاح باطن پول ملی قطعا مستلزم تغییر ساختار نظام ولایت فقیه است به گونهای که نابودی را تجربه خواهد کرد. آن بلایی که نظام ولایت فقیه بر سر پول ایران و ارزش آن آورد.
اما در پس پردهی تبدیل ریال به تومان چه نهفته است؟ نظام ولایت فقیه با این تبدیل که هزینهی سرسامآوری خواهد داشت، اگر بتواند از پس آن بربیاید، میخواهد وجود تورم مزمن و کاهش قدرت خرید واحد پول ملی را در «زیر فرش» پنهان کند مانند پیرانی که در اثر کهولت یارای جستن و چابکی ندارند، کهولت و ناتوانی آنان را وا میدارد تا با اندک تحرکی، خاکروبه و آخال را در آنجا پنهان کنند.
اما با این روش نه خانهی آن پیران کهنسال تمیز خواهد شد و نه اعتبار به پول ملی ایران برخواهد گشت.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.