سقوط قیمت نفت بلای جان نظام ولایت فقیه

بعد از خروج آمریکا از برجام، تحریم‌های نفتی مجددا بر نظام خامنه‌ای اعمال شد و آن را در تنگا قرار داد. حال سقوط قیمت نفت بر اثر شیوع کرونا، بلای جان نظام ولایت فقیه شده است.

پس از آنکه ویروس کرونا مرزهای جغرافیایی را درنوردید و قاره‌ها را پشت سر گذاشت، می‌شد انتظار داشت که برای چرخه اقتصاد جهانی مشکلاتی به وجود بیاورد.

لزوم قرنطینه و در خانه‌ماندن در کشورها و شهرهایی که اپیدمی کرونا شامل آنها می‌شد، این خبر بد را می‌داد که سطح تولید، افت خواهد کرد. افت سطح تولید، پیامدش را در کاهش تقاضا برای خرید نفت نشان داد.

طبق قانون پایه‌ی و عرضه و تقاضا؛ وقتی تقاضا کم می‌شود و عرضه زیاد و قیمت محصول مورد نظر کاهش می‌یابد. این اتفاقی بود که در مورد نفت نیز صادق بود.

غول‌های نفتی جهان که وابستگی اقتصادشان به نفت محرز است، باید چاره‌ای برای خود می‌اندیشدند. جنگ شروع شده بود.

عربستان و روسیه نخستین تیرها را در این جنگ به سوی هم شلیک کردند و برای حفظ سهم بیشتر در بازار طلای سیاه، به زورآمایی پرداختند.

قیمت نفت برنت در ابتدای سال جاری میلادی حدود ۷۰ دلار بود.

با شیوع کرونا و شکست اوپک و کشور‌های هم‌پیمان به رهبری روسیه برای کاهش دوباره تولید نفت، به حدود ۲۵ دلار در روز چهارشنبه  ۱۳ فروردین رسیده است.

در این روند، کشورهای دیگر که عمده درآمد ارزی‌شان به فروش و صادرات نفت متکی بود نیز، به تکاپو افتادند تا با افزایش تولید، کاهش درآمد ناشی از سقوط بهای نفت را جبران کنند.

این روند خود، عرضه بیشتر را در پی داشت، امری که قیمت نفت را کمتر و کمتر ‌کرد.

در بین کشورهای صادرکننده نفت بی‌شک بدترین وضعیت را نظام ولایت فقیه دارد.

پیش از آنکه آوازه شوم کرونا، جهانی شود این نظام، در گرداب تحریم‌های نفتی دست و پا می‌زد.

پیش از این کار تا بدانجا بالا گرفت که خامنه‌ای و سران سه‌ قوه‌اش در آبان ۹۸، برای کسری بودجه ناشی از کاهش فروش و صادرات نفت خام، قیمت بنزین را سه برابر کردند.

این جراحی اقتصادی برای خامنه‌ای بدون خونریزی نبود. اما خون آن از پیکر مردم ایران جاری شد.

اعتراضات بلافاصله بالا گرفت و در ۲ روز بعد از گرانی قیمت بنزین، خامنه‌ای سپاهش را مامور کرد تا دست به قتل‌عام بزند. حداقل ۱۵۰۰ خون شهروند ایرانی بر زمین ریخته شد.

اما بحران مالی خامنه‌ای آنچنان شدت داشت که حاضر شد این بهای سنیگین را به قیمت جنایت بدهد و محکومیت جهانی را به جان بخرد.

به دنبال این جنایت، جنایت‌های دیگری نیز رقم خورد. جنایت شلیک سپاه به هواپیمای اوکراینی و پرده‌پوشی شیوع کرونا به خاطر نمایش حکومتی ۲۲ بهمن و انتخابات مجلس نظام، که ویروس را در سراسر ایران گستراند.

سعید لیلاز؛ یک اقتصاد‌دان نظام اعلام کرده است «بحران ناشی از ویروس کرونا بخش خدمات اقتصاد را تحت‌ تاثیر شدید قرار داده و اگر این بحران تا اردیبهشت ۹۹ ادامه پیدا کند بین ۲ تا ۳ درصد از تولید ناخالص داخلی ایران را کم خواهد کرد که این رقم معادل ۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار است.»

نظام بودجه سال ۹۹ بر اساس فروش ۱ میلیون بشکه نفت به قیمت ۵۰ دلار در نظر گرفته است در حالی که قیمت نفت سنگین ایران در سبد نفتی اوپک به زیر ۱۵ دلار سقوط کرده است.

با این اوصاف نظام برای جبران این خسارت مجبور است روزانه ۳ میلیون بشکه نفت به قیمت ۱۵ دلار بفروشد. اما بر روی زمین، واقعیت چیز دیگری است. یک دوزخ اقتصادی به معنای تمام، پیش روی خامنه‌ای و نظامش قرار دارد.

درخواست ۵ میلیارد دلاری از صندوق بین‌المللی پول و درخواست روحانی از اربابش خامنه‌ای برای برداشت از صندوق ذخیره ارزی را نیز می‌توان در این بستر تبیین نمود.

خبرگزاری رویترز روز چهارشنبه ۱۳ فروردین اعلام کرد که تولید روزانه نفت نظام در ماه مارس به خاطر «شیوع ویروس کرونا» ۷۰ هزار بشکه‌ دیگر افت داشته است.

شرکت اطلاعات انرژی و ردیابی نفتکش‌ها؛ کپلر نیز به تازگی اعلام کرده است «صادرات نفت خام ایران در ماه مارس به ۱۶۰ هزار بشکه در روز سقوط کرده، در حالی که این رقم در ماه قبل از آن ۲۴۸ هزار بشکه بود.»

حال با سقوط قیمت نفت؛ این «مائده آسمانی» برای آخوندها، اکنون تبدیل به «هاویه زمینی» شده است.

صنعت نفت نظام پیش از این، تبدیل به قطره‌چکانی شده بود که هر از گاهی، قطره‌ای نفت از آن برای خامنه‌ای و نظامش می‌چکید و پولی برایش به ارمغان می‌آورد، اکنون با سقوط بهای نفت، به نظر می‌رسد این قطره‌ها نیز، روز به روز کوچکتر و کوچکتر شوند.

کوچک‌شدن این قطره‌ها که همراه می‌شود با کوچک‌شدن سفره انقلاب برای نظام، تاثیرات بلافصلش را در ماجراجویی‌های اتمی، موشکی و خطرناکتر از هر دوی این‌ها، حمایت از گروه‌های نیابتی‌ تروریستی‌اش در چهار پایتخت عربی؛ بغداد، دمشق، بیروت و صنعاء نشان می‌دهد که ام‌القری ‌ولایت فقیه آنها را قریه‌ها و تیول خود می‌داند.

دیگر پولی بادآورده‌ای که سران نظام می‌پندارند به مانند میراث پدری‌شان است، نخواهد بود تا به کتائب حزب‌الله و حشد‌الشعبی در عراق، اسد در سوریه، حزب‌الله در لبنان و حوثی‌ها در یمن و … برسد.

پول حرف اول را در دنیای امروز می‌زند، وقتی پول نباشد دیگر گروه‌های نیابتی حاضر نخواهند بود برای خامنه‌ای در خارج از مرز‌هایش، سد دفاعی ببندند و عمق استراتژیکش شوند.

در این صورت بناچار جنگ به داخل مرزهای ایران برخواهد گشت. سران نظام بارها این خطر را گوشزد کرده‌اند که اگر در آنجاها نجنگیم باید در تهران و اصفهان و خراسان بجنگیم.

از این منظر است که معنی استغاثه‌های خامنه‌ای، روحانی، ظریف و دیگر بازیگران شطرنج ولایت فقیه، در بازی «لغو تحریم‌ها»ی آمریکا برای دستیابی نظام، به پول‌های نقد و بلوکه‌شده‌اش، به بهانه‌ی «مقابله با کرونا» را می‌توان فهمید.

این خبر مشئوم برای نظام را، عباس عبدی از مهره‌های نظام در روزهای اخیر اینگونه فرموله کرده است «بحران کرونا عوارض اقتصادی عمیق‌تری خواهد داشت. قطعا با عوارض جدی روحی و روانی (در جامعه) روبرو می‌شویم. بعد از کرونا فشارها باز هم بیشتر می‌شود. سال ۹۸ سررسید تمام بحران‌های قبلی نظام است. ما تا اینجا از انقلاب و از اسلام و از نفت خورده بودیم و تمام آنها ته کشیده و امروز سررسید آنهاست و کرونا این سررسید را به‌نوعی به اجرا می‌گذارد، وگرنه کرونا به خودی خود نباید معضلی اساسی و حاد برای جامعه ایران می‌بود.»

به نظر می‌رسد جنایت‌های دهه‌های اخیر نظام، به همراه تاوان خون‌هایی که از مردم ایران ریخته است، به زودی دامن ولایت فقیه را خواهد گرفت.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)