«نعمت» کرونا برای نظام ولایت فقیه، نقمت آن برای مردم ایران
مردم ایران همچنان قربانی کرونا میشوند. آمار مبتلایان و جانباختگان، گسترشیابنده رو به صعود است اما آنچه
در روزهای اخیر شاهد آن هستیم، تلاش نظام نه برای نجات مردم از کرونا، که برای نجات خودش از تحریمهاست.
اکنون که دهکده جهانی، درگیر ویروس همهگیری شده است که مرز جغرافیایی نمیشناسد و قارهها را درمینوردد، اکنون که هر وجدان بیدار انسانی از دیدن صحنههای قربانیان کرونا، درد وجودشان را فرا میگیرد و هر کس به فراخور حال خود، به دنبال مرحمی برای این درد است، نظام دریافته است که این، میتواند فرصتی باشد که بتواند از آن، مقاصد خود را به چنگ بیاورد.
در این شکی نیست که روحانی، ظریف و لاریجانی، ویترین بیرونی نظام خامنهای و سپاهش هستند که در پشت آن، جنایت در جریان است و اینان میکوشند تا از نقمت کرونا برای نظام، «نعمت»ی که چندی پیش خامنهای از آن نام برد را، استحصال کنند.
این استحصال طی سناریوی کرونایی نظام، ابتدا با لاریجانی آغاز شد.
لاریجانی در روز ۲۰ اسفند، در نامههای جداگانه خطاب به «رئیس اتحادیه بینالمجالس و روسای مجالس کشورهای اسلامی و آسیایی»، «خواستار … مواضع اصولی برای لغو فوری همه تحریمها»ی اعمالشده علیه نظام شد.
به دنبال لاریجانی، ظریف وزیر خارجه نظام و دیگر مشاطهگر خامنهای و سپاهش، به صحنه آمد تا نقش خود را در این سناریو ایفا کند.
ظریف ۲۲ اسفند، در نامهاش به دبیرکل سازمان ملل متحد و رئیسان سازمانهای بینالمللی و وزیران امور خارجه چند کشور، که همراه و همزمان با درخواست کمک ۵ میلیارد دلاری از صندوق بینالمللی پول بود، آنها را فرا خواند تا «دولت ایالات متحده میبایست به سرعت … و فورا تمامی تحریمهایی را که به صورت غیرقانونی علیه کشور من … اعمال کرده لغو کند…»
در سلسلهمراتب نظام ولایت، بعد از ظریف نوبت به روحانی میرسد تا وارد میدان «رفع تحریمها» شود.
روحانی روز جمعه ۲۳ اسفند در نامهای به تعدادی از سران کشورهای جهان به جمله «مدیریت این بحران عظیم و خطرناک توسط هیچ کشوری به تنهایی میسر نیست» توسل جست تا خواهان «مقابله» با «تحریمهای آمریکا علیه ایران و تندادن به رعایت آنها توسط سایر کشورها» شود.
دنبال واژه جدیدی میگشتم تا روندی را که نظام، در بحرانها طی میکند، به آن بنامم، اما هیچ واژهای یافت نکردم، این حرکت شاید شبیه پاندول ساعتی که برای یک حرکت ثابت و مشخص صنع میشود، باشد.
در موضوع کرونا نیز مانند همه بحرانهای دیگر، ابتدا پدیده توسط نظام، نادیده انگاشته شد، انکار و تکذیب شد،
موضوع امنیتی شد، رسانهها به سمتوسو دادن اذهان و افواه عمومی نشستند، موضوع به دشمنان فرضی و موهوم نسبت داده شد اما زمانی که جنایت تبدیل به اپیدمی شد و احتضار مهمان خانههای سران نظام نیز شد و زمانی که دیگر گریزی از اعتراف نبود، به موضوع پرداخته شد، آنهم نه برای درمان درد مردم، که برای درد نظام.
در سقوطاندن هواپیمای اوکراینی، قتلعام تظاهرات آبان ۹۸ و اکثر بحرانها، همین روال، با اندک پس و پیش توسط نظام پی گرفته شده است.
البته درد نظام، درد ماندن در قدرت و حکومت است. این پیش از همه، متکی به پول و دسترسی به نظام اقتصاد جهانی است تا پشتویتریننشینان نظام بتوانند پایههای حکومت ولایت را به وسیله آن و توسط گروههای نیابتی مستحکم سازند. امری که رویدادهای سالهای اخیر، نشان داده برای نظام، چندان قابل دسترس به نظر نمیآید.
در سالیان اخیر، جامعه بینالمللی روشن کرده است که حاضر به بازی در زمین ولایت نیست. اجماع جهانی نشان داده است که اکنون نوبت آنست که ولایت فقیه در زمین بزرگتری بازی کند.
اما در قاموس ولایت، بازی در زمین بزرگ، از همان ابتدا به معنای باخت ـ باخت خواهد بود.
نظام بارها در فغانهایش از افواه و بلندگوهای داخلی، معترف به این مقوله شده است که «قذافی»، «صدام» و دیگرانی که پا در بازی زمین بزرگ دهکده جهانی گذاشتند پایان خوشی را تجربه نکردند.
نظام این را به یقین میداند و در حالی که پیش از این نمیتوانست ورق تحریمها را برگرداند حال که کرونا سایه تهدیدش را بر سر جهانیان گسترده است، میخواهد این را حربهای سازد تا از آن، در جنگش علیه تحریمها استفاده کند.
همان که خامنهای گفت « اگر این دستاوردها را داشته باشیم، بلا برای ما تبدیل میشود به نعمت، تهدید تبدیل میشود به فرصت.»
روند تبدیل «بلا» به «نعمت» با سناریوی «رفع تحریم» نظام در حالی است که آمریکا بارها اعلام کرده که صادرات اقلام انساندوستانه از جمله وسایل پزشکی به ایران شامل تحریم نیست.
استیون منوچین، وزیر خزانهداری آمریکا، نیز به تازگی تاکید کرده که «تحریمهای آمریکا مانعی در زمینه مشارکت انساندوستانه کشورها برای مقابله با کرونا در ایران نیست.»
اما فارغ از ماجرای کرونا، تقلاهای نظام نشان میدهد طناب تحریمها، بر خلاف ادعاهای واهی نظام، هر لحظه حلقه خود را بر گردن خامنهای تنگتر میکند خواه قبل کرونا و خواه بعد از آن.
اما آنچه از پیش، یقین بود و در مواجهه نظام با بحران کرونا، یقینیتر شد، اینست که مردم ایران، نظام خامنهای و سپاهش را، دشمن اصلی خود میدانند و آخرین فشار را مردم ایران، بر طناب داری که گردن نظام بر آن آویزان است، خواهند آورد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.