وحشت حکومت از زنان میداندار در اعتراضات قیام آبان ۹۸
بعد از اعتراضات گسترده علیه حکومت ولایت فقیه که از روز جمعه ۲۴ آبان ۹۸ در اعتراض به گرانی بنزین در شهرهای ایران شروع شد حکومت بارها زنان میداندار را کینهورزانه آماج حملات خود قرار داد. برای آنها ویدئو و کلیپ درست کرد و آنان را عاملی برای «تهییج» مردان و جوانان برای شرکت در اعتراضات معرفی کرد. حقیقیت امر چیست؟
ترفند دشمنان خارجی
بلافاصله بعد از شروع اعتراضات در ایران حکومت مانند همیشه اقدام به نسبتدادن اعتراضات به «دشمنان خارجی» و «ایادی شرق و غرب» و دشمنان قسمخورده «انقلاب» کرد. منتسبکردن اعتراضات مردمی که از تنگدستی به فغان آمدهاند به کشورهای خارجی ترفندی بیش برای دست باز پیداکردن برای سرکوب آنان نیست. چون حکومت همواره مدعی است که مردم ایران «پشتیبان» نظام هستند و نمیتواند به یکباره اعتراف کند که مردم خواهان تغییر حکومت هستند. علاوه بر منتسبکردن اعتراضات و قیام به خارج از کشور و «اشرار» خواندن جوانان طیف دیگری نیز به گونهای هیستریک آماج حملات رسانهها و بلندگوهای نظام هستند؛ زنان.
نالههای حکومت از حضور زنان در قیام آبان ۹۸
«میانداری و میدانداری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر بهنظر میرسد. در نقاط متعدد بهویژه حومه تهران، زنان ظاهراً ۳۰تا ۳۵سال، نقش ویژهای در لیدری اغتشاشات به عهده دارند … این زنان متحدالپوشش، هر یک وظیفهای جداگانه دارند؛ یکی از شورشها فیلم میگیرد، دیگری جلوی خودروها را میگیرد و دیگری با تحریک مردم، آنها را به پیوستن به صف اغتشاشها مجاب میکند. اینکه چرا در اغتشاشات اخیر، زنان به مهره میداندار تبدیل شدهاند، خود جای سؤال دارد. مهمترین پاسخی که شاید بشود به این سؤال داد این است که حضور پر رنگ زنان، عاملی مهم در تحریک احساسات و عواطف و غیرت جامعه بوده که بهطور هدفدار به مستمسک برخی جریانهای معاند جهت بسط اعتراضات تبدیل شده است» این جملات بخشی از پروپاگاندای حکومت ولایت فقیه علیه زنان بعد از شروع قیام و اعتراضات آبان ۹۸ است.
معنای واقعی تبلیغات حکومت علیه زنان
اگر فرهنگ و هدف رسانههای حکومتی را کنار گذاشته و بخواهیم به واقعیت صحنه حضور زنان در اعتراضات نگاه کنیم علت ترس حکومت از زنان بیشتر و بهتر بارز میشود.
حکومت به روشنی اعلام میکند که زنان و دختران ایرانی که سالیان تحت سرکوب مضاعف بودهاند در قیام و اعتراضات سراسری آبان ۹۸ نقش پررنگی دارند. نکته دیگر آنکه نقش زنان فقط معطوف به حضور در اعتراضات و قیام نیست بلکه زنان و دختران ایرانزمین نقش رهبری قیام را در خیلی از شهرها بر عهده داشتهاند. زنان ایرانی مردم را آنگونه که رسانههای حکومت نیز اعتراف میکنند به قیام دعوت میکنند، در کف خیابان از اعتراضات فیلم و عکس تهیه میکنند، اطلاعرسانی میکنند و در پی آنند تا صدای قیام را به اقصینقاط جهان در حالی که کشور تحت سانسوری بیسابقه است برسانند.
امری که قطعا دشمنی حکومت علیه زنان و دختران را بیشتر خواهد انگیخت. حکومتی که زنان و دختران را جز در پستوی خانه و مشغول «خانهداری» و رتق و فتق امور نمیخواهد ببیند بسیار خشمگین میشود که این زنان و دختران به پیشتازان قیام تبدیل شوند و پایان حکومت دیکتاتوری را فریاد بزنند.
زن ایرانی موقعیت شامخ خود را در اجتماع ایران باز مییابد
در طول بیش از ۴۰ سال حکومت ولایت فقیه که از اعماق قرون و اعصار دور در جامعه ایران سربرآورده است همواره تلاش بر این بوده تا زنان در حاشیه قرار گیرند و «دستدوم» تلقی شوند. تمامی قوانین ولایت فقیه از ابتدا بر این شالوده بنا شده و این قوانین در تمامی دوران عمر ولایت فقیه در کشور پیاده شده است.
شکنجه و تیرباران هزاران زن در زندانهای سیاسی، تیرباران زنان باردار، تحمیل پوشش اجباری و اسیدپاشی بهصورت زنان، اعمال مجازاتهای زجرآور مانند سنگسار و شلاق، هتک حرمت و تحقیر و درجه دوم تلقیکردن زنان، وضع قوانین قرونوسطایی علیه آنان، حاکم کردن یک آپارتاید جنسی در همه ایران، کنترل رفت و آمد زنان در خیابانها، همه و همه قوانینی هستند که بر زنان ایران زمین در ۴دهه اعمال شد.
قانون نانوشته
اما قانون نانوشته اما بدیهییی که حکومت از آن غافل است اینست که فشار و تبعیض سیستماتیک علیه زنان نه تنها باعث تحقق خواست حکومت، مبنی بر به حاشیهراندن زنان نمیشود بلکه زنان را تبدیل به نیروی بالقوهای میکند که چونان فنر، هنگامی که پتانسیل آزادشدن داشته باشد از جا خواهد جهید و هرآنچه از موانع؛ از نوع ولایت فقیه، بر سر راهش باشد را با شتاب از سر راه خود برخواهد داشت و حکومت را انگشت به دهان و مبهوت از تبیین پیشتازی و میدانداری زنان پشت سر خواهد گذاشت. اعتراض زنان گناه نابخشودنی از دیدگاه حکام مرتجع حاکم بر ایران است لاجرم باید سانسور شود، مارک بخورد، تحقیر شود اما زمانی که پایان دیکتاتور فرا میرسد پرچم پیروزی در دست زنان ایران خواهد بود مانند آنچه در آبان ۹۸ شاهد آن بودیم.
زنان بدیل بیبدیل بنیادگرایی حاکم بر ایران و جهان
در چند دهه اخیر در ایران و جریانات بنیادگرا که در خاورمیانه منصه ظهور پیدا کردند عنصر سرکوبشده همواره زنان بودهاند به عبارت دیگر زنان قربانی مشترک تمامی جریانات بنیادگرایی هستند که راس آنها، حکومت ولایت فقیه در ایران است. لاجرم زنان نیروی اول مبارزه با بنیادگرایی هستند و بدون مشارکت زنان، جهان نمیتواند بر این خطر غلبه کند و زنان ایران نشان دادهاند در این عرصه همواره پیشتاز بودهاند. ترس حکومت از شرکت زنان در اعتراضات و قیام دقیقا به همین دلیل است.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.