آیا بنزین در ایران واقعا ارزان است؟
از مدتها پیش سران و مهرههای حکومت ایران داعیه ارزانی بنزین در ایران را مطرح میکردند. در نهایت این ادعاها راه به افزایش قیمت بنزین و سهمیهبندی آن در ۲۴ آبان ۹۸ برد و بنزین ۵۰ تا ۳۰۰ درصد گرانتر شد. امری که اعتراضات گسترده را در ایران دربرداشت که همچنان ادامه دارد. سوالی که پیش میآید اینست که آیا بنزین در ایران آنطور که عوامل حکومت مدعی هستند ارزان است یا ارزانی بنزین بهانه است؟
حکومت ولایت فقیه برای افزایش قیمت بنزین، ارزانی آن و قاچاق به کشورهای همجوار، همچنین مصرف زیاد بنزین را بهانه میکند حال باید دید این استدلالها چقدر واقعی هستند؟
بنزین ارزان در ایران!
«بنزین را باید گران کرد! ارزان بودن بنزین در ایران سبب شده تا مردم آن را هدر دهند! ارزان بودن بنزین سبب قاچاق سوخت شده است! تا قیمت بنزین را زیاد نشود مصرف بیرویه آن کنترل نمیشود! ارزان فروشی بنزین نوعی توزیع ناعادلانه یارانههاست!» اینها بخشی از استدلالهای حکومتگران بر ایران برای گرانکردن بنزین است.
سران حکومت با فریب، معادلهای ساده را پیش روی شهروندان قرار میدهند: «قیمت بنزین در آمریکا، فرانسه و آلمان حدود ۶ هزار تومان است ولی در ایران ۱۰۰۰ تومان و چون ۱۰۰۰ تومان خیلی کمتر از ۶۰۰۰ تومان است پس بنزین در کشورهای توسعهیافته گران است و در ایران ارزان و چون ارزان است زیاد مصرف میشود و قاچاق میشود و … پس باید آن را گران کرد.»
سران حکومت قیمت روز بنزین را به دلار تبدیل میکنند و آن را با قیمتهای منطقهای و بینالمللی مقایسه میکنند و نتیجه میگیرند که «بنزین در ایران ارزان است.» استدلال حکومتگران اینست که مبنای تعیین نرخ بنزین دراکثریت قریب به اتفاق کشورها بر مبنای قیمت واقعی و شناور است. اما باید بدین نکته توجه داشت که در هیچ جای جهان قیمت بنزین بر اساس قیمت خرید عمومی تعیین نمیشود. پارامتر اصلی در این زمینه هزینه تولید بنزین یا قیمت واردات آن است و ربطی به قیمت شناور بینالمللی ندارد.
اما در همین معادله حکومت، اوج فریب در آنجاست که حکومتگران نسبیبودن مفهوم گرانی و ارزانی و رابطه مستقیم آن با متوسط درآمد یا به جای آن درآمد سرانه و میزان نیاز واقعی به آن کالا و تورم در هر کشور را وا نهادهاند و تنها قیمت یک واحد از یک کالای خاص (در اینجا بنزین) را با قیمت واحد همان کالا در کشور دیگر مقایسه میکنند و بدون توجه به متوسط درآمد افراد و تفاوتهای آن در دو کشور نتیجه میگیرند که در ایران بنزین ارزان است و در فلان کشور پیشرفته اروپایی و آمریکا گران است.
مقایسه قیمت بنزین بر اساس قیمت دلار فریب بزرگ حکومت
ادعای ارزانی بنزین در ایران کاملا دروغ است به این دلیل که آنچه مبنای محاسبه ارزانی و گرانی قرار گرفته، کاملاً غلط است. کافی است این پرسش را مطرح کنیم که بنزین در ایران برای چه کسی ارزان است؟ برای شهروند ایرانی یا برای شهروند غیرایرانی؟ فیالمثل برای مصرفکننده آمریکایی که بنزین را ۷۹ سنت میخرد، بنزین هفت سنتی در ایران حتماً ارزان است. اما آیا میتوان ادعا کرد برای مصرفکننده ایرانی نیز بنزین هفت سنتی، ارزان است؟ هرگز.
ارزانی و گرانی، یک امر نسبی و ناظر به قدرت خرید مصرفکننده است. لذا برای ارزیابی ارزانی یا گرانی بنزین در ایران نسبت به سایر کشورها، باید شیوهای منطقی انتخاب کرد که در آن قدرت خرید مصرفکننده لحاظ شده باشد.
به عنوان نمونه حداقل دستمزد برای هر ساعت کار در آمریکا، ۲۳ دلار و قیمت بنزین لیتری ۷۹ سنت است. یعنی با یک ساعت کار در آمریکا میتوان ۲۹ لیتر بنزین خریداری کرد.
اما در ایران با دستمزد ساعتی ۶۹۰۰ تومان که مصوب دولت در سال ۹۸ است، با افزایش قیمت بنزین به ۳۰۰۰ تومان با یک ساعت حقوق کارگر ایرانی، ۲.۳ لیتر بنزین میشود تهیه کرد. بنابراین بنزین در ایران در مقایسه حقوق یک ساعت کارگر به نسبت حقوق یک ساعت کارگر آمریکایی، تقریبا ۱۲برابر گرانتر تمام میشود. حال آنکه حکومت به بیکفایتی خود در اداره اقتصاد ایران که در سال گذشته منجر به جهش قیمت دلار از ۴۲۰۰ به بالای ۱۰۰۰هزار تومان گردید و پول ایران را نزدیک به سهبرابر بیارزشتر کرد هیچ اشارهای نمیکند.
مضاف بر اینکه بنا به مقایسه و آمار رسانههای حکومت، قیمت بنزین در ایران در مقایسه با برخی کشورهای منطقه همچون قطر، امارت، عربستان، عمان و کویت و همچنین بسیاری از کشورهای واردکننده سوخت مثل ژاپن و کرهجنوبی، به مراتب گرانتر است.
مبارزه با مصرف زیاد بنزین در ایران با تکیه بر کدام شبکه حمل و نقل عمومی؟!
بهانه دیگر حکومت برای افزایش قیمت بنزین، «مصرف بیرویه و زیاد» بنزین در کشور است. در تبلیغات رسانهای حکومت همواره مردم به دلیل مصرف بالای بنزین ملامت میشوند و عوامل حکومت از بازیگر سینما و فوتبالیست و سلبریتیهای حکومتی مدام به مردم پند و اندرز میدهند که «از ماشینهایتان استفاده نکنید. هوا را آلوده نکنید. بنزین زیاد مصرف نکنید. با دوچرخه تردد کنید». اما پرواضح است که راه کاهش مصرف بنزین نه تبلیغات فریبکارانه و استفاده از عوامل حکومت، برای عدم استفاده از خودروی شخصی که گسترش کمی و کیفی حمل و نقل عمومی است.
مسئولیت گسترش حمل و نقل عمومی نیز قطعا بر دوش مردم نیست و بر عهده حکومت است. سوالی که پیش میآید اینست چرا در حالی که حمل و نقل عمومی مناسب مانند کشورهای پیشرفته وجود ندارد مردم باید قیمت بنزین را مانند فلان کشور پیشرفته پرداخت کنند؟!
حقیقت ماجرا
از بهانههای واهی حکومت برای افزایش قیمت بنزین که بگذریم افزایش قیمت بنزین برای حکومت ولایت فقیه به یک ضرورت مبرم تبدیل شده است تا آنجا که تمامی روالهای عادی مانند مجلس خودش را کنار گذاشته و برای مقابله با تحریمها، بفرموده خامنهای با شوراسازی، قیمت بنزین را افزایش میدهد. واقعیت این است که اقتصاد ایران در رکود مطلق است، هیچ درآمدی از نفت کسب نمیشود، دولت با کسری بودجه گسترده، ریشهای و تجمیعی مواجه است، هیچ منبع درآمد دیگری غیر از نفت وجود ندارد، رشد نقدینگی به شدت بالا و میزان نقدینگی سرگردان به قدری زیاد است که کشور در حال انفجار است. حال به این وضعیت باید تزریق نقدینگی جدید و تورم جدید ناشی از افزایش قیمت بنزین را نیز افزود. چون قیمت بنزین، مانند قیمت ارز یک قیمت کلیدی است که روی همه قیمتها اثر خواهد گذاشت.
با این وضعیت به نظر میرسد آنچه از قیام در چند روز بعد از افزایش قیمت بنزین در کشور دیدیم، روزهای خوش حکومت است و روزهای آتی برای حکومت بسیار تارتر خواهد بود.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.