اصغر نحوی پور و شعر آخر

اصغر نحوی پور فریدنی، فرزند محمود متولد اول فروردین ۱۳۵۰ از یکی از خانواده‌های اصیل شهررى و ساکن محمود آباد مازندران بود. او متخصص ماساژ درمانى و مربى ورزشى بدنسازی و کیک بوکسینگ بود. اصغر نحوی‌پور از خانواده‌ای شناخته شده است. او و برادرانش از قهرمانان بنام شهررى به‌شمار می‌روند. اصغر نحوی‌پور در شهرستان محمودآباد مازندران مدیریت یک مطب فیزیوتراپى را به عهده داشته و بنابر شهادت همشهریان و آشنایانش شخصیتی کاملا اجتماعى به‌شمار می‌رفته است.

شرح صحنه

به‌گفته شاهدان عینی، تقریبا همه کسانی که در روز حادثه قصد استفاده از مترو را داشتند شاهد پرخاشگرى «آخوند» ذوالفقاری به  خانمی بودند که او را به خاطر نوع پوشش مورد بی احترامی و هتاکی قرار داده بود. با بالاگرفتن بحث بین این «آخوند» و خانم مذکور، اصغر نحوی‌پور که شاهد این ماجرا بود از «آخوند» پرخاشجو جویاى علت درگیرى می‌شود که درنهایت با بى احترامى و توهین ذوالفقاری به وی، کار به برخورد فیزیکی «آخوند» ذوالفقاری و همراهانش، و اصغر نحوی‌پور می‌کشد.

با بالا گرفتن درگیرى لفظى از دو طرف و برخورد فیزیکى «آخوند» ذوالفقاری با اصغر نحوی‌پور، او از خانمی که مورد فحاشی قرار گرفته بود می‌خواهد که هرچه زودتر مترو را ترک کند و زمانی که می‌بیند همراهان «آخوند» ذوالفقاری  به خواست وی مانع رفتن آن زن می‌شوند شروع به درگیری با آنها و دفاع از خود مى‌کند.

اصغر نحوی‌پور زمانی خونسردى خود را از دست می‌دهد که می‌بیند «آخوند» ذوالفقاری و همراهانش به پدر مرحومش فحاشی می‌کنند. در همین گیرودار است که او با استفاده از تیغ کاتر یک دستفروش که نظاره‌گر این درگیرى بوده به «آخوند» ذوالفقاری و همراهانش حمله مى‌کند و درنهایت با دخالت و تیراندازی «نیروی انتظامى» مستقر در ایستگاه مترو،  اصغر نحوی‌پور به‌قتل می‌رسد.

رسانه‌های حکومت ادعا کردند اصغر نحوی‌پور در حالت معمولی نبوده است امری که بعدا مجبور به تکذیب آن شدند.

قتل اصغرنحوی‌پور به دست افراد «نیروی انتظامی» در متروی شهرری در برابر دیدگان مردم صورت گرفت و بر پرونده قطور جرایم جمهوری اسلامی! افزود. به گفته شهود عینی او در حالی که فریاد می‌زد: «من فرزند ایرانم، ما از دست آخوندها خسته شده‌ایم، ما این آخوندها را نمی‌خواهیم. این اسلام را نمی‌خواهیم. این چه مملکتی است، و این چه اسلامی است، اینا به اسم اسلام دارن دزدی می‌کنن،  این آخوندا همشون دزدن، ما جونمون به لب رسیده از دست آخوندا، من از هیچی نمی‌ترسم.» بر اثر شلیک مستقیم و از نزدیک افراد «نیروی انتظامی» جان باخت.

قتل توسط «اصابت جسم پرتابه‌ای»

پزشکی قانونی! ولایت فقیه که در خدمت مطامع حکومت است علت مرگ اصغر نحوی پور را «اصابت جسم پرتابه‌ای» عنوان کرده و برای مشخص نشدن هویت دکتر! مزبور فرد دیگری گواهی پزشکی قانونی! را  بدون ذکر نام امضا کرده است.

فشار بر خانواده نحوی‌پور

فرستادگان حکومت به خانواده نحوی‌پور اجازه ندادند او را در محل زندگیش تشییع کنند و بنرهای برگزاری مراسم تشییع و تدفین او را پاره کردند. اطلاعات دولت «اعتدال»! خانواده اصغر  نحوی‌پور را از هر گونه اعتراض و افشاگری، و حتی سخن گفتن و گریستن بر سر مزار اصغر، بر حذر داشته‌اند. پس از کشتن اصغر نحوی‌پور؛ نیروهای اطلاعات و لباس شخصی ها به محل زندگی آنها حمله برده و خانواده‌اش را تهدید کردند که اجازه ندارند برای وی مراسم بگیرند و یا اینکه با کسی صحبتی کنند. تلفن های خانواده نحوی‌پور برای جلوگیر از اطلاع رسانی توسط آنها تحت کنترل قرار گرفته اند.

فرستادگان حکومت، خانواده اصغر نحوی‌پور را تهدید کرده‌اند که از چاپ اعلامیه و تشییع جنازه جلوگیری کنند، حجله‌ها را جمع کنند. آنها همچنین اجازه برگزاری مراسم در مسجد محل را به آنها ندادند.

شرط تحویل جنازه اصغرنحوی‌پور به خانواده اش عدم تشییع جنازه در محل اعلام شد و جنازه از غسالخانه مستقیما به بهشت زهرا  منتقل و در آنجا دفن شد.

اصغر نحوی‌پور؛ عضو زورخانه شهرری بود و پس از کشتنش زورخانه این محل را نیز به مدت یک ماه بسته‌اند.

ورود بسیج

غلام‌حسین غیب پرور، «رئیس سازمان بسیج»، درباره این واقعه گفت:‌ «انگیزه این‌گونه حملات کینه از روحانیت  است و متأسفانه شاهد ناهنجاریهایی در سطح جامعه هستیم… دشمنان و ضدانقلاب دست‌به‌کار شده‌اند و اتفاقاتی در حال رخ دادن است که در شأن نظام… نیستند». وی با اشاره به گسترش «ناهنجاری ها» تأکید کرد که «یک دستگاه به‌تنهایی نمی‌تواند از این‌گونه اقدامات پیشگیری کند… و دستگاههای حاکمیتی باید با قاطعیت و جدیت بیشتری عمل کنند». [مهر ۲۵ تیر ۹۶]

غیب‌پرور از نارضایتی مردم نسبت به نظام به خوبی مطلع است، و می‌داند که ایستادگی اصغر نحوی‌پور تنها نمونه نیست.

نظام ولایت فقیه به‌ تدابیر گوناگونی برای حفاظت از «بسیجی‌»ها و «آخوند»ها در برابر حملات مردم و به‌ویژه جوانان دست‌زده است. پیشتر در سال ۱۳۹۳، «مجلس»! به ‌این منظور قانون «حمایت از آمران به‌ معروف و ناهیان از منکر» را تصویب کرده بود.

علی مطهری

دوشنبه ۲۶ تیر، مطهری نائب رئیس «مجلس»! در دانشگاه امیرکبیر، خواهان تشویق! قاتل نحوی‌پور شد، و گفت: «حتی اگر تیر به پای ضارب عربده کش می‌خورد و او زنده می‌ماند حکم او اعدام بود زیرا مطابق فقه اسلام کسی که با سلاح گرم یا سرد مردم را ارعاب و اخافه کند و رعب و ترس در جامعه ایجاد نماید محارب شمرده می‌شود و حکم او اعدام است.»

شعر آخر

اصغرنحوی‌پور چند روز قبل از رفتنش این شعر را خوانده بود:

کاخها گردیده مسجد سرفراز

صد رکعت تزویر دارد هر نماز

سجده در مسجد حسینا مشکل است

این بنا از دل نباشد چون گل است

می‌چکد شک بر سر سجاده‌ها

وای از آن روزی که افتد پرده‌ها

ما خدایان زیادی ساختیم

مال مردم را به خود پرداختیم

سجده بر پست و ریاست می‌کنیم

با خدا هم ما سیاست می‌کنیم

کو نشانی که شما اهل دلید

جملگی‌تان بر نماز باطلید

دم ز راه و رسم سلمان می‌زنید

لاف اسلام و مسلمان می‌زنید

کاشکی از نسل سلمان می‌شدید

لحظه‌ای یک دم مسلمان می‌شدید

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)

این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر می‌کنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و می‌خواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com