روز جهانی کارگر! و خیل بیکاران در ایران
در جامعه ای که شاهد حجم عظیم بیکاران هستیم، تاراج حقوق اولیه کارگران بسیار ساده تر صورت میگیرد. هر کارگر معترض میتواند به سادگی و سرعت توسط خیل عظیم بیکاران جایگزین شود.
بی دلیل نیست که اکنون شاهد آن هستیم که اکثریت قریب به اتفاق کارگران ایران، کارگران قراردادی هستند.
برای تحقق حقوق کارگران یکی از گردنه هایی که باید از آن عبور کرد معضل بیکاری است. مشکلی که در ایران یکی از ابزارهای سرکوب کارگران است.
امروزه روحانی تلاش میکند تا با دادن آمارهای خوش بینانه از واقعیت بیکاری در افکار عمومی بکاهد اما آمارهای دیگر و آنچیزی که روزانه در زندگی لمس میکنیم از بیکاری گسترده خبر میدهد.
در حالی که مرکز آمار، آمار بیکاران را دو میلیون و ۷۲۹هزار نفر اعلام کرد. [تسنیم ۹آبان۹۵] یحیی آل اسحاق گفت که آمار مرکز آمار واقعیت ندارد، بلکه بیکاری ۵ تا ۶ میلیون نفر، به واقعیت نزدیکتر است. [تسنیم ۲۵بهمن۹۵]
در گزارش دیگر آمده است که ۵.۷ میلیون نفر از فارغ التحصیلان بیکار هستند. این عدد معادل نیمی از فارغ التحصیلان است. [تابناک ۲۲شهریور۹۵]
معاون وزیر کار آمار دیگری را عرضه میکند، او میگوید: «بیکاران کشور بین ۶ تا ۷ میلیون نفر میباشد.» [فارس ۲۹خرداد۹۵]
صادق زیبا کلام نیز پای این آمار را سفت میکند و میگوید: «۷میلیون بیکار داریم.» [اقتصادنیوز ۲ آذر ۹۵] اما در همین سایت درباره آمارهای داده شده ایجاد شک و شبهه میشود، آنجایی که نوشته میشود: «این نگرانی وجود دارد که ۱۲ میلیون بیکار و ۳۰ میلیون فقیر نسبت به آینده کشور بدبین شوند.»
هرچند خود زیبا کلام نیز آماری را که ارائه داده است در جای دیگری به چالش میکشد و میگوید: «شواهد نشان میدهد که تعداد بیکاران در دولت روحانی از ۷ میلیون به ۸ میلیون نفر رسیده است».
آمارهای بیکاری در حالی داده میشود که از نظر دولت «تدبیر و امید»! شاغل کسی است که هفته ای ۱ ساعت کار کند. معیاری که بیشتر موجب خنده شنودگان میشود.
وقتی به آمار بیکاری زنان توجه شود با وضعیت بسا فاجعه بارتری مواجه میشویم. از ۲۷ میلیون زن که در سن اشتغال قرار دارند، فقط ۳ میلیون نفر به کار مشغولند. یعنی حدود ۸۹ درصد زنان ایرانی از اقتصاد کشور حذف شده هستند.
در نزاع جناح های درونی حکومت، گزارش های بیشتری نیز عمومی میشود؛ «کیهان» به نقل از صندوق بین المللی پول گزارش داد که وضعیت بیکاری در ایران به نسبت سایر کشورهای جهان، در زمان دولت «تدبیر و امید»! ۱۱ پله نزول داشته است.
در حالی که روحانی اعلام میکند که سالانه ۷۰۰هزار شغل ایجاد کرده است، گزارش مرکز آمار میگوید که دولت حداکثر سالانه ۳۵۹ هزار شغل ایجاد کرده است. [کیهان ۳۱فروردین۹۶]
در بازی های تبلیغاتی روحانی در آستانه انتخابات قلابی ریاست جمهوری او و دستگاه تحت کنترلش اینگونه نشان میدهند که مشکل بیکاری تا میزان زیادی مهار شده است.
اما چگونه میتوان در کشوری که با تعطیلی بسیاری از صنایع مواجه هستیم سخنی از ایجاد اشتغال گفت. در حالی که اعلام های رسمی از تعطیلی یا نیمه تعطیل بودن ۶۰ درصد از صنایع سخن میگویند.
کارخانههای بسیار قدیمی ایران یکی پس از دیگری تعطیل شده و کارگران شان به خیل بیکاران پیوسته اند.
کارخانه هایی مانند مینو، ارج، داروگر، آزمایش، پارس الکتریک، پلیاکریل اصفهان، کاشی ایرانا، ماشینسازی تبریز، ایساک، دوچرخهسازی ایساک، قند ورامین، روغننباتیقو، چیتسازی ری و ایران چوب دیگر به خاطره تبدیل شده اند.
البته اینها تنها بخشی از کارخانههای مهم تولیدی کشور بودند که از دور خارج شده و تعطیل شدهاند و کارگران آنها به خیل بیکاران پیوستهاند.
آیا روحانی یا هر کدام از دیگر اجزای این نظام مقدس! که در موضع ریاست جمهوری! قرار بگیرند توانایی حل مشکل بیکاری را دارند؟
اگر کمی از فضای شعاری و تبلیغاتی فاصله بگیریم آنوقت باید به سراغ آمارها و عددها برویم. برای تولید یک شغل پایدار سرمایهیی معادل ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان مورد نیاز است.
اگر متوسط بیکاران را ۷میلیون نفر فرض بگیریم، و سرمایه ایجاد شغل پایدار را نیز ۲۵۰ میلیون تومان فرض کنیم، نتیجه میشود که دولت برای حل مشکل اشتغال نیازمند صرف هزینهیی معادل ۱۷۵۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومان خواهد بود که بعید به نظر میرسد تا زمانی که ضرورت هایی مانند توسعه تسلیحات نظامی و دخالت در کشورهای منطقه برای جمهوری اسلامی! وجود دارد کسی در این نظام تصمیم به حل مشکل اشتغال داشته باشد.
اول ماه می یادآور رزم مشترک تمامی کارگران در سراسر جهان است. این روز اما در ایران همچنین یادآور آن است که کارگران هرگز از مجرای نظام مقدس! به حقوق خود دست نیافته اند. خیل کارگران بی حقوق و خیل عظیم بیکاران، چیزی جز آتشفشانی نیست که دیر یا زود فوران خواهد کرد.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.