خامنهای و سند۲۰۳۰ یونسکو
خامنهای روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت در جمع معلمان! فرصت را غنیمت شمرد تا میخ موضوعاتی را بکوبد. خامنهای در ابتدای سخنرانیاش مثل همیشه با چند پهلوگویی سعی کرد موضوعاتی را بررسی کند، اما سخنان بسیاری را ناگفته باقی گذاشت، خامنهای ابتدا سخنانی در مدح مقام معلم! در جمهوری اسلامی! برشمرد، تا به مخاطبانش اینگونه القاء کند که نظام مقدس! همیشه به فکر معلمان بوده و برای آنها اهمیت قائل است.
خامنهای از این موضوع استفاده کرد تا هم با رقیب تصفیه حساب کند هم حرفهایی را بزند که از جانب آنها خطراتی را متوجه نظامش میبیند و سر آن هشدار و انذار بدهد.
یکی از موضوعاتی که خامنهای به طور بارز و آشکار مخالفتش را با آن اعلام کرد، موضوع سند سال ۲۰۳۰ یونسکو بود. او در این رابطه از «تسلیم نشدن» سخن گفت. خامنه ای گفت: «جمهوری اسلامی تسلیم سندهایی مانند سند ۲۰۳۰ یونسکو نخواهد شد». سوالی که برای مخاطب باقی میماند ایناست که این سند چیست که تا این حد خشم خامنهای را بر انگیخته و خامنهای چه خطری را از این منظر متوجه نظامش میبیند که اینچنین برآشفته و دم از «تسلیم نشدن» درمقابل آن میزند؟
سازمان بین المللی یونسکو که از نهادهای سازمان ملل متحد است در ۱۶ نوامبر سال ۱۹۴۵ میلادی با هدف ایجاد صلح بر مبنای همبستگی معنوی و فکری تاسیس گردید. موضوع گسترش آموزش از اهداف این سازمان است.
این سازمان میگوید از سال ۲۰۰۰ تاکنون یعنی از زمان تعیین ۶ هدف آموزش برای همه، و اهداف توسعه هزاره، اگر چه جهان در زمینه آموزش پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است، اما دسترسی به این اهداف تا مهلت مقرر آن یعنی تا سال ۲۰۱۵ تحقق نیافته است.
در اجلاس عالی سران کشورها در سازمان ملل متحد که در سپتامبر ۲۰۱۵ در نیویورک تشکیل گردید، سند چشم انداز سال۲۰۳۰ تصویب شد و رهبران کشورها متعهد شدند از اول ژانویه ۲۰۱۶، برنامهریزی لازم را جهت عملیاتیکردن اهداف این دستور کار و ادغام آن در سیاستهای کلان ملی مربوط به توسعه پایدار انجام دهند.
هدف فراگیری که در چارچوب عمل آموزش۲۰۳۰ مورد تاکید قرار گرفته است: تضمین آموزش باکیفیت، برابر و فراگیر و ترویج فرصتهای یادگیری مادامالعمر برای همه است. بر این اساس، دولتها مکلف شدهاند از تمامی ابزارها برای تحقق این هدف استفاده کنند.
روحانی نیز در زمستان گذشته با تصویب نامه شماره ۵۲۹۱۳/۷۶۴۰۳ ، اجرای برنامه آموزش ۲۰۳۰ را که در نشست اینچئون کره جنوبی با حضور وزرای آموزش و پرورش، برای همه کشورها تصویب شده بود را مورد تصویب قرار داد.
جناح خامنهای به مخالفت برخاستند و سرانجام خود خامنهای روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت گفت: «سند ۲۰۳۰ یونسکو و از این قبیل، چیزهایی نیست که جمهوری اسلامی بتواند زیر اینها شانه قرار بدهد و تسلیم شود.»
ترس و خشم خامنهای نسبت به سند ۲۰۳۰ دو جنبه دارد، جنبه اول آن موضوع سیاسی است، خامنهای در ایام انتخابات میخواهد یک نمره منفی به روحانی بدهد و او را زیر ضرب ببرد که حق نداشته چنین سندی را امضاء کند.
خامنهای با حقه بازی اینطور وانمود میکند که گویی موضوعی جدید را پیش کشیده است و پیشتر خبری از آن نداشته است. مضاف بر آنکه اعضای اصلی شورای عالی انقلاب فرهنگی اش یعنی کبری خزعلی و رحیم پور ازغدی که از اساتید کت بسته به مقتل بردن آموزش عالی در ایران هستند در زمستان گذشته چند مصاحبه علیه سند ۲۰۳۰ یونسکو انجام دادند. حال چرا خامنه ای دوباره با این برگ بازی میکند باید آنرا در نزاع درونی قدرت ارزیابی کرد.
امضاء این سند توسط روحانی در حالی است که وضعیت معلمان، آموزش و پرورش، بیسوادی، حقوق معلمان، معلمان زندانی، ما را از هر توضیحی درباره کارنامه روحانی درباره آموزش و پرورش بینیاز میکند. روحانی نیز در عمل هیچ تفاوتی با خامنهای ندارد و در زمان او وضعیت آموزش و پرورش هیچ تغییری نکرده است.
اما از دعوای انتخاباتی و اینهمانی خامنهای و روحانی که بگذریم، بعد دیگر، یعنی بعد محتوایی مخالفت خامنهای در تعارض با سند ۲۰۳۰ برجسته میشود.
در سند ۲۰۳۰ یونسکو بحث پیشبرد برابری جنسیتی در امر آموزش در چشم انداز است، امری که خامنهای را برآشفته میسازد. برابری جنسیتی از پایه با ماهیت ولایت فقیه و خامنهای که وظیفه اصلی زنان را «سلامت باروری و افزایش فرزند آوری» میداند [به عنوان نمونه: مفهوم رجل سیاسی در ولایت فقیه] در تعارض است.
۱۳شهریور ۹۵ خامنهای، سیاستهای کلی «خانواده» را بهعنوان بخشی از قانون اساسی کشور ابلاغ کرد که در بندهای ۱۲ و ۱۶ آن نقش زنان را اینگونه بر شمرد: «حمایت از عزت و کرامت نقش مادری و خانهداری زنان. ایجاد ساز و کارهای لازم برای ارتقاء سلامت همهجانبه خانوادهها بهویژه سلامت باروری و افزایش فرزندآوری»
حال خامنهای نظام خود را در خطر میبیند. اگر سند ۲۰۳۰ در عمل به اجرا درآید، خامنهای پایههای حکومت خود را سست خواهد یافت، بنابراین چارهای ندارد تا «اسلام» را به پشت خود بیاورد، این واژه همیشه برای توجیه جنایات در نظام ولایت فقیه استفاده شده است.
خامنهای در سخنرانی خود میگوید: «اینجا جمهوری اسلامی ایران است و در این کشور مبنا اسلام و قرآن است. اینجا جایی نیست که سبک زندگی معیوب و ویرانگر و فاسد غربی بتواند اعمال نفوذ کند. در نظام جمهوری اسلامی پذیرش چنین سندی، معنا ندارد.» ترس در کلام خامنهای موج میزند، او دچار پریشان حالی شده است. او دوباره با کلمه اسلام بازی میکند تا منافع خود را پیش ببرد. یک بازی آلوده که از ابتدای تسلط ولایت فقیه در ایران آغاز گشته است.
خامنهای سپس ادامه میدهد: «این سند و امثال آن، مواردی نیستند که جمهوری اسلامی ایران تسلیم آنها شود، و امضای این سند و اجرای بیسروصدای آن قطعاً مجاز نیست و به دستگاههای مسئول نیز اعلام شده است». خامنهای باید دستگاهش را کامل در برابر خطری که از جانب زنان و دختران ایران او را تهدید میکند آببندی کند و اجازه ندهد در دستگاه ولایت شکافی بیفتد.
خامنهای از واژههای کثیرالاستفاده در نظام ولایت مانند «نفوذ» و «قدرتهای بزرگ» نیز بهره میجوید: «به چه مناسبت یک مجموعهی بهاصطلاح بینالمللی که تحت نفوذ قدرتهای بزرگ نیز قرار دارد، به خود حق میدهد که برای ملتهایی با تاریخ و فرهنگ و تمدن گوناگون، تکلیف معین کند.»
خامنهای از این کلمات استفاده میکند تا حرف خود را پیش ببرد، آخر با این کلمات البته با شیوه وارونه میتوان نشان داد که تهدید از خارج است، خامنهای و نظامش شکنندهتر از آن هستند که اذعان کنند ازمردم میترسند، اذعان به این ترس، برابر با تغییر حکومت است.
خامنه ای به عجز و ناتوانی دیپلمات هایش در عرصه بین المللی اذعان میکند و رهنمود میدهد که «اصل این کار غلط است، اگرچنانچه با اصل کار نمیتوانید مخالفت کنید، صراحتاً اعلام کنید که جمهوری اسلامی ایران در زمینهی آموزش و پرورش، دارای اسناد بالادستی است و احتیاجی به این سند ندارد.»
خامنهای در روند تزلزلش یک گام دیگر نیز برمیدارد و رو به «شورای عالی انقلاب فرهنگی»! زبان به عجز و گلایه میگشاید: «این شورا باید مراقبت میکرد و نباید اجازه میداد که کار تا جایی پیش برود که اکنون ما مجبور به جلوگیری از آن شویم.» گویا خامنهای دیر رسیده است و کار از کار گذشته است!
خامنهای برای اینکه نشان بدهد نظام ولایت! چقدر به فکر معلمان و آموزش و پرورش است قبل از پرداختن به سند۲۰۳۰ یونسکو برگی را روی زمین میگذارد، خامنهای صحبت از سند تحول آموزش و پرورش به میان میآورد، و «انتقادی» هم میکند که مخاطبش باور کند او این موضوع را جدی میگوید.
خامنهای میگوید: «چرا سند تحول آموزش و پرورش تا به حال عملیاتی نشده است؟ تا چه زمانی باید منتظر آماده شدن نظامنامههای سند تحول بود؟» و کاملا «جدی» از «مسئولان» میخواهد که «موضوع اجرایی شدن سند تحول را پیگیری کنند زیرا آموزش و پرورش نیازمند تحول عمقی و بهدور از تغییرات ظاهری است».
خامنهای به زبان خود اقرار میکند که دیر شده است. نظام ولایت، ۳۹ سال برای این کار فرصت داشته و اکنون دیگر دیر شده است و «تغییرات» بنا بر اذعان خامنهای کاملا «ظاهری» است. مردم ایران به دنبال تغییر واقعی هستند، تغییری که زنان در آن در همه عرصه ها با مردان برابر باشند. ترس خامنهای از رقم خوردن چنین ورقی در آستانه انتخابات است، آنهم در خیابان ها.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.