رفیق رئیسی، فرهاد رهبر کیست؟

رفیق رئیسی، فرهاد رهبر کیست؟

فرهاد رهبر، رئیسی را در انتخابات ۹۶ همراهی می‌کند، از او به عنوان یکی از فرماندهان رئیسی در این انتخابات نام می‌برند.

فرهاد رهبر متولد اول مرداد ۱۳۳۸ در سمنان است، وی پس از گذراندن مقاطع درسی ابتدایی و متوسطه، در سال ۱۳۵۶ به تهران می‌آید، در دستگاه‌های مختلف حکومت ایفای نقش ‌می‌کند.

بحث انگیزترین کاری که فرهاد رهبر در جمهوری اسلامی به آن مشغول بوده است، مربوط به فعالیت او در وزارت اطلاعات می‌شود، امری که به خودی خود گویای خیلی از مسائل پیرامون رهبر به عنوان یه مهره امنیتی در دستگاه حکومت می‌باشد، وی در دولت خاتمی به عنوان معاون وزارت اطلاعات برگزیده ‌شد. پروژه سرکوب اعتراضات دانشجویی سال ۷۸ و بخشی از برنامه از بین بردن مخالفان  توسط  وزارت اطلاعات، در دوران خاتمی صورت گرفت.

 با این پیشینه فرهاد رهبر در سال ۸۶ به عنوان رئیس دانشگاه تهران برگزیده می‌شود، امری که در همان دوران مخالفت‌های زیادی را بین دانشجویان و اساتید دانشگاه تهران برانگیخت، که چگونه یک عنصر از وزارت اطلاعات به ریاست نهادی چون دانشگاه تهران گماشته می‌شود؟

گذر زمان و اقدامات رهبر در دوران ریاستش در دانشگاه تهران، نشان داد این مخالفتها و نگرانیها بی‌جا نبوده است، او به عنوان یک مهره اطلاعاتی در دانشگاه گماشته شده بود تا دانشگاه تهران را قواره خواست ولی فقیه کند.

یکی از اقدامات جنجال‌برانگیز فرهاد رهبر در دانشگاه تهران ایجاد گیت‌های امنیتی و مطرح کردن احتمال تعیین یونیفرم برای دانشجویان دانشگاه بود.

متعاقبا حرمت و قداست دانشگاه توسط کسی که باید حافظ آن باشد شکسته شد، آخر در نظام ولایت فقیه همه باید نگهبان و حافظ حرمت! خامنه‌ای باشند.

در جریان اعتراضات گسترده مردم بعد از انتخابات ۸۸، رهبر رئیس دانشگاه تهران بود و به جای ایستادن در کنار دانشگاه، در کنار ولایت فقیه ایستاد و درخواست کرد، همکاران سابقش! در وزارت اطلاعات برای سرکوب دانشجویان به دانشگاه بریزند.

 محسن کوهکن سخنگوی وقت هیأت  رئیسه‌ی مجلس! در تاریخ ۹ تیر ۸۸ در گفت و گو با خبرگزاری مهر گفته بود: «خود آقای رهبر عنوان کرد که برای تامین امنیت از نیروهای امنیتی خواسته بود که وارد کوی دانشگاه تهران شوند».

نقشی  که فرهاد «رهبر»! در سرکوب دانشجویان  ایفا کرد به اسمش مسمای! خاصی بخشید، فرهاد «رهبر»!  او در نقش فرهاد خامنه‌ای، شغل سابقش در وزارت اطلاعات را در دانشگاه ادامه داد و وفاداری خودش به نظام را بار دیگر، این‌بار در دانشگاه، به اثبات رساند، رهبر راه درازی در پیش داشت و به فکر آینده خویش بود.

کارنامه فرهاد رهبر در دانشگاه تهران به همین جا ختم نمی‌شود، او درسهای دیگری را که از جمهوری اسلامی! یاد گرفته باید به خامنه‌ای پس بدهد.

از کارهای او نصب دوربینهای مداربسته در دانشگاه برای جاسوسی از فعالیتهای دانشجویان ، پدیده منفور «ستاره دار» کردن دانشجویان و اخراج آنها از دانشگاه و تحمیل طرح  تفکیک جنستی در دانشگاه تهران بود.

از دیگر اقدامات امنیتی فرهاد رهبر در مورد دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه، برقرارکردن فضای پادگانی و سرکوب در دانشگاه تهران بود، کار بدانجا کشید که اعضای هیأت علمی دانشگاه  تهران در آذر ۹۲ طی نامه‌یی به وزیرعلوم روحانی خواستار برکناری او شدند و از جمله به اختصار به برخی از اقدامات رهبر  اشاره کردند:

« وارد کردن افرادی بدون صلاحیتهای علمی لازم و کافی در هیأت علمی در برخی از گروه‌های آموزشی؛

خارج کردن انتخاب و پذیرش اعضای هیأت علمی جدید از حوزه اختیار اعضای هیأت علمی در برخی از گروه‌های آموزشی

انتصاب مدیران در تعدادی از گروه‌ها، دانشکده‌ها و پردیس‌ها بدون توجه به نظرات اعضای هیأت علمی؛

اخراج و بازنشستگی اجباری تعدادی از اعضای هیأت علمی برجسته دانشگاه

بی‌حرمتی به اعضای هیأت علمی در برخی از گروه‌های آموزشی توسط مدیران انتصابی

ایجاد فضای امنیتی و پادگانی و خودسانسوری در دانشگاه

ایجاد رشته، مقطع، دانشکده و پردیس، بدون رعایت اصول و معیارهای رایج علمی و در نتیجه توسعه نامتوازن در دانشگاه

تخصیص بودجه‌ها و هدایت پروژه‌ها به سمت افراد و محل‌هایی در دانشگاه که با سلیقه سیاسی و جناحی مدیریت دانشگاه سازگار است

انتصاب مدیران ناکارآمد در برخی از حوزه‌های ستادی دانشگاه، دانشکده‌ها و گروه‌ها»

اعضای هیأت علمی دانشگاه تهران در بخش پایانی نامه‌شان خواستار برکناری فرهاد رهبر شدند. آنها از کسی خواهان برکناری فرهاد رهبر شدند که رئیسش یعنی روحانی عامل اصلی سرکوب دانشگاه در سال ۷۸ بود.

فرهاد رهبر همچنین نقش اصلی وتعیین کننده در تصفیه و اخراج دانشجویان ضد حکومتی داشت، در اعتراض به فشار فزاینده روانی توسط فرهاد رهبر، در دی‌ماه ۸۸ یکی از فعالان دانشجویی به نام رضا نگهداری اقدام به خودکشی کرد. این فعال دانشجویی در روزهای قبل از اقدام به خود کشی، فرهاد رهبر را مسبب محرومیتهای آموزشی خود ‌دانسته و ‌گفته بود: «فرهاد رهبر من را به بن‌بست کامل رسانده است.»

نام فرهاد رهبر در یک پیوند نامیمون، با رئیسی گره خورده  است، هر دو باعث و بانی مرگند.

اعتراضات اساتید و دانشجویان به برکناری رهبر بالا می‌گیرد، تا جایی که احمدی‌نژ‌اد را مجبور به عقب نشینی می‌کند، ایستادگی همیشه راه را می‌گشاید.

احمدی‌نژاد، در ۲۸ اسفند ۱۳۹۱ ، در نامه‌ای به کامران دانشجو، وزیر علوم، خواستار برکناری فرهاد رهبر می‌شود. کار بدانجا می‌رسد که احمدی نژاد که در آن دوران سرباز خاص خامنه‌ای بود او را متهم می‌کند که در اداره دانشگاه تهران رویکردی «سیاست‌زده، غیر علمی و امنیتی» دارد.

در نهایت چند ماه پس از آغاز کار روحانی در ۲۹ بهمن ۱۳۹۲، فرهاد رهبر از ریاست دانشگاه تهران برکنار می‌شود.

در ۱۸ فروردین ۱۳۹۳، علی طیب نیا، وزیر اقتصاد دولت روحانی طی حکمی فرهاد رهبر را به عنوان عضو و نایب رئیس شورای راهبردی نظام مالیاتی کشور منصوب می‌نماید تا وی پاداش خودش در سرکوب را، از جناح اصلاح‌طلب! نیز دریافت کند، اما پاداش او که خدمت‌های بزرگی به ولایت کرده است باید بیشتر از اینها باشد.

بعد از نشاندن رئیسی توسط خامنه‌ای بر مسند تولیت آستان قدس پاداشی هم برای فرهاد رهبر در نظر گرفته می‌شود. رئیسی درخرداد ۹۵ طی حکمی رهبر را به سمت مشاور اقتصادی خود درآستان قدس منصوب می‌کند تا گام‌های بیشتری برای جناح خامنه‌ای بردارد.

بعد از گذشت یک سال و ورود رئیسی به انتخابات ۹۶، چه کسی بهتر از رهبر می‌تواند او را همراهی کند؟ یک عنصر امنیتی که نقشی  فعال در سرکوب  مردم و دانشجویان داشته، حالا در کسوت شاگردی رئیسی که استاد او در گرفتن جان انسانهاست ظاهر می‌شود، رهبر که همزمان جزء «اعضای هیات نظارت بر دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در استان تهران» است مجبور می‌شود از این سمت کنار برود.

همزمان رئیسی و جناح خامنه‌ای در تلاشند تا در هیاهوی انتخابات، او را به جای میرزاده بر کرسی ریاست دانشگاه آزاد بنشانند، یک کر هماهنگ که اگر خامنه‌ای بتواند رئیسی را از صندوق بیرون بکشد، در گام‌های بعد ساز پیش بردن سیاست‌های ولی فقیه در دانشگاه‌ها را رهبر کوک خواهد کرد، آخر او امتحانش در دانشگاه را با قبولی و وفاداری به نظام پس داده است.

این بار شرایط متفاوت است،  دست رهبر و استادش رئیسی و «رهبر» آنها در مقابل مردم رو شده، و هر آن امکان آن می‌رود که مردم بر کارنامه همه آنها مهر مردودی بزنند.

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)