بحث از فیس بوک آغاز شد. عباس معروفی نویسنده رمان «سمفونی مردگان» مقاله منسوب به رضا براهنی را بازخوان کرد و زیرش نوشت: “یکبار بهش گفتم: آقا! هشتصد سال پیش وقتی شماها به ایران حمله کردین، زبان ما فارسی بود. یادت نیست؟
یکی نیست با لقد بزنه تو دهنش؟!.”
حالا کمپینی در اعتراض به او به راه افتاده. بخشی از متن منتشر شده در این کمپین.
آقای عباس معروفی!
برای شخصیت نویسندەای همچون شما با خروارها کاغذ سیاەشدەای از ادبِ کتابشدە شایستە نیست چنین سرد و محکم دهان نویسندەای دیگر را لگدمال کنید. شما نمایندەی ادب مردمان یک سرزمینید، چنین خطابەای در شان کتابهای ادب پراکنتان نیست.
با معذرتخواهی نشان دهید کە نوشتن چنین جملەای از عصبانیت آنی و شخصی شما نشات گرفتە است و نە از نیّتِ خشونتپراکنتان از دیگرانی کە مثل شما فکر نمیکنند و یا ملیتاشان با شما متفاوت است.
صرفِ پاک کردن چنین جملەای از روی صفحەاتان کافی نیست. پس همچون دیگر نویسندگانِ کشوری کە در آن پناهندە هستید ( جمهوری فدرال آلمان) شجاع باشید و اجازە ندهید برداشتهای فاشیستی از جملەی شما شود.
در همین رابطه مصاحبه ای داشتم با ساسان امجدی روزنامه نگار کرد ساکن سوییس که می توانید از اینجا گوش کنید.
نظرات
این یک مطلب قدیمی است و اکنون بایگانی شده است. ممکن است تصاویر این مطلب به دلیل قوانین مرتبط با کپی رایت حذف شده باشند. اگر فکر میکنید که تصاویر این مطلب ناقض کپی رایت نیست و میخواهید توسط زمانه بازیابی شوند، لطفاً به ما ایمیل بزنید. به آدرس: tribune@radiozamaneh.com
نظرات
آقای معروفی به وقتش دموکراتید و به وقتش فاشیست و به وقتش دیکتاتور. شما دموکراسی خواه نیستید نان به نرخ روز خورید. مگر اشکالی هست کسی زبان خود را طلب کند.
یکشنبه, ۵ام خرداد, ۱۳۹۲
احتمال نمی دهید عباس معروفی خودش بهتر می داند چه چیزی در شان کتاب هایی که خودش نوشته، هست یا نیست؟ عباس معرفی واکنشی درست و اصولی در برابر یک انحراف نشان داد و رضا براهنی هم به هر حال اظهار نظر نادرست و بی پایه اش را تکذیب کرد
یکشنبه, ۵ام خرداد, ۱۳۹۲
ایرانی جماعت با توهم خود بزرگ بینی بزرگ شده با قصه های توهمی هخامنشی و شوهنومه.
یه بار با یکی شون بحث کنی میبینی که فکر کوچیکی دارن فکر میکنن دنیارو ایرانیا دارن می چرخونن و آمار میدن تو ناسا فلان کسه تو گوگل فلان ایرانیه و… وقتی میگی چرا ایران عقبموندست میگن ایران که دست ایرانیا نیست به زودی پس میگیریم!!!!!
من اول فکر میکردم این کوته فکری ایرانی ها که خودشون رو آقای دنیا میدونن! مربوط به قشر پایینشون میشه ولی بعدها دیدم قشر تحصیلکرده وعضشون بدتره و روشنفکراشون که دیگه آخر توهمن
یکشنبه, ۵ام خرداد, ۱۳۹۲
آقای آسترکی لطفا لگد نزنید
یکشنبه, ۵ام خرداد, ۱۳۹۲
آقای آسترکی با تشکر از همه فعالیتهایتان چیزی را باید خدمتتان عرض کنم. لگد (لقد) زدن تو دهن این و اون کار اصولی و مناسبیه ولی خواستن زبان مادری انحرافه؟!!!!!! چرا وقتی بحث قومیتها پیش میاد همه نژاد پرست و لگد زن و دیکتاتور می شوید. آقای خامنه ای، آقای جنتی و آقای آسترکی اجازه می دهید زبان مادریمون رو یاد بگیریم. (بهتر نیست به جای خواهش از شماها دیگر دست تعدی و ظلم شما به زبانمان را قطع کنیم؟!!) آقای آسترکی ممنونیم بابت محبت های شما
یکشنبه, ۵ام خرداد, ۱۳۹۲
آقای آسترکی ممکن است لطفاً برای ادعایتان درباره ی گفته ی آقای براهنی مدرک ارائه کنید و با کلی گویی ای که یادآور — حمله ی عصبانیت آمیز آقای معروفی است — در لوای گفتگو اما دیکتاتورانه سعی در سرکوب صدای سایرین نکنید؟
سه شنبه, ۷ام خرداد, ۱۳۹۲
راستی، معذرت برای کسی که میداند چکار میکند و چه میگوید چه چیزی را میتواند سر جای اولش برگرداند، ایشان فکر نکنم جاهلی باشند که از روی نادانی چیزی گفته باشد و ما از او طلب معذرت کنیم؛ در صمن ما نباید او را در معرفی خودش مقصر بدانیم، بلکه مقصر ماییم که برای این همه مدت از او انتظار غیر از این را داشتیم و یا به عبارتی قادر به شناخت او نبودیم
سه شنبه, ۷ام خرداد, ۱۳۹۲