خبر ستاندن حیات نوید افکاری از او به تایید قوه قضای اسلامی رسید. موج انفجار این خبر تا دوردستها نیز رفت و صدای آن کسانی را نیز بیدار کرد. این همه شتاب برای ستاندن حیات یک نفر چه معنای پنهانی در خود دارد؟ توجیه دستگاه قضای اسلامی این بود که او در اعتراضات آبان ماه، یکی از مامورین و شبه-نظامیهایی را که احتمالا با مردم مقابله کرده را کشته بود. اما چرا رویه صحیح دادرسی در مورد این اتهام صورت نگرفت؟ چرا علیرغم درخواست نهادهای ملی و بینالمللی، دستگاه قضای اسلامی با شتابی هیستریک، حکم را اجراء کرد؟ از بین معانی متعددی که این ماجرا در خود پنهان دارد، به گمانم خطرناکترین آن از این قرار است: دستگاه اسلامی از مقابله خشونتآمیز مردم با نیروهای امنیتی به شدت هراس دارد. اما این آیا آن قمار خطرناکی نیست که دستگاه قضا اسلامی کل نظام جمهوری اسلامی را به گروگان آن گذاشته است؟ اگر نظام اسلامی چنین هراسناک از مقابله مردم است، آیا این خود نشان دادن مسیر به نیروهای مخالف نیست که اگر قصد براندازی دارید، ضعف ما در کجاست؟ آیا این خود تیز کردن آتش ایدئولوژی نیست که در حال سربرآوردن است و زمزمهاش اینجا و آنجا شنیده میشود که تنها راه حل مسئله نظام اسلامی، پاک کردن قهرآمیز آن است؟ آیا دستگاه قضا واقعا نیازمند تحمیل چنین هزینههای سنگینی به دوش مردم و حاکمیت است؟ خطرناکترین پیامی که در اعدام نوید افکاری و جوانانی مانند او پنهان است و هر روز بیشتر خود را آشکار میکند، این است.
خطرناکترین بازی
شنبه, 22ام شهریور, 1399
اضافه شده توسط aghrirat نویسنده مطلب:مطالب منتشر شده در این صفحه نمایانگر سیاست رسمی رادیو زمانه نیستند و توسط کاربران تهیه شده اند. شما نیز میتوانید به راحتی در تریبون زمانه عضو شوید و مطالب خود را منتشر کنید.
هنوز نظری ثبت نشده است. شما اولین نظر را بنویسید.