گزارشی که ملاحظه می کنید گزارشی مفصل از وضعیت بهداشت، غذا، فرهنگ، ورزش و کرونا در جهنمی بنام زندان تهران بزرگ است که برای اولین بار توسط کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام منتشر میشود. این گزارش در مصاحبه های اختصاصی با چند منبع مطلع از درون زندان تهیه شده شده است.

کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام مصرانه از همه مجامع حقوق بشری بخصوص دبیر کل ملل متحد، کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران میخواهد هیاتی را فورا برای بازدید از وضعیت فاجعه بار این زندان جهنی و تمامی زندانهای ایران به این کشور اعزام کنند. جان زندانیان بشدت در خطر است و هر لحظه جانهای بیشتری در این زندانها قربانی میشوند.

در هزار توی جهنمی بنام زندان تهران بزرگ چه میگذرد

وضعیت بهداشتی – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

در ماهی که گذشت با اطلاع رسانی و حمایت مردم بالاخره قیمت فروش ماسک کمی کاهش یافت و اکثر زندانیان قادر به خرید ماسک شدند. علاوه بر این یکبار هم اکثر بندها پس از ۷ ماه سمپاشی شد. در حالیکه این سمپاشی باید هر هفته انجام شود. اما هنوز وضعیت بویژه در تیپ ۱ بحرانی است. و بدلیل عدم رعایت اصول بهداشتی تعداد زیادی از زندانیان مبتلا به بیماری گال شده اند و تعداد حشرات مثل ساس و شپش افزایش یافته است.

یکی از مشکلات بهداشتی مهم که سلامت اکثر زندانیان را تهدید میکند، کف خوابی و کریدور خوابی و علاوه بر آن ممنوعیت تحویل لباس و ملحفه به زندانیان است که فقط در این زندان اعمال می‌شود.

این ممنوعیت به این دلیل اعمال شد که زندانی مجبور به خرید از «فروشگاه البسه حامی» شود که اجناس را ۳ تا ۵ برابر قیمت به فروش میرساند. از آنجا که گزینه دیگری نیست اکثر افراد مجبور به خرید این اجناس گران و بی کیفیت میشوند. آنها که امکان خرید ندارند مجبور به استفاده پیاپی از اندک لباس های خود می‌شوند که همین سلامت افراد را به خطر می اندازد. مخصوصا در جایی که امکان استحمام برای همه زندانیان وجود ندارد و ۱۶ دوش برای ۵۰۰ زندانی در نظر گرفته شده است.

مواد شوینده خیلی کم است و زندانیان مجبورند که این مواد را با پول اندک خود خریداری کنند و وقتی زندانی پول نداشته باشد، نمی تواند این مواد شوینده را تهیه کند. مخصوصا در بندهای فقیرنشین که اکثر زندانیان بدلیل فروش مواد مخدر جزئی یا مشروبات الکلی حبس گرفته اند. اگر این زندانی پول داشت، مشروب نمی فروخت که دستگیر شود. این زندانیان حتی توان پرداخت ۳۰ هزار تومان برای خرید یک تکه لباس و جوراب بدهد. برای همین مجبورند لباسهای موجود خود را استفاده کنند که احتمال ابتلا به گال را بیشتر می کند. در تیپ ۱ این زندان حدود ۷۰۰ نفر مبتلا به گال شدند. گال بیماری دردناک و خطرناک پوستی است. مخصوصا که خیلی از زندانیان تخت ندارند و در سالن و راهروی که بسیار غیربهداشتی و کثیف است، بایستی روی زمین بخوابند. درحالیکه افراد با دمپایی سرویسهای بهداشتی تردد می کنند و پر از ساس و شپش است.

به هر حال این یکی از مجازات ها برای افرادی است که مجرم نیستند و قربانی اند. کسی که ۲-۳ میلیون سرقت کرده قربانی است. دزدهای اصلی در بیت رهبری و قوه قضاییه هستند. دزدان متوسط مانند مهدی هاشمی در اتاقهایی چون هتل در زندان اوین زندگی می کنند. خبرنگار ۲۰۳۰ نیز زمانی که برای گرفتن گزارش به اوین می رود، از اتاقهای خیلی تمیز و خوب آنها فیلم برداری می کند. کسی نمی گوید که اینهمه پول را از کجا آورده اند که در اتاقشان توالت فرنگی نصب است، گوشی دارند، دو آشپز، سالن والیبال و … دارند و یک نفر کف پایشان را روغن زیتون می زند. خبرنگار ۲۰۳۰ برای انعکاس واقعیت، باید هنگام شب از تیپ ۱ زندان تهران بزرگ فیلم بگیرد که دو ردیف روی زمین کریدور خوابیده اند.

 فرهنگ و ورزش – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

تمام مجتمع های فرهنگی – ورزشی از ابتدای بهمن ماه ۹۸ و پس از شیوع کرونا به محلی برای قرنطینه برای افرادی که از مرخصی باز میگردند، تبدیل شده است. افرادی که به آنها مرخصی داده نمی‌شود، دچار افسردگی و مشکلات جسمی به دلیل محرومیت از رفتن به سالن های ورزشی شده اند.

حتی روزنامه هم به زندانیان داده نمی‌شود. در زندان تهران بزرگ فقط در تیپ های ۵ و ۲ روزنامه های جام جم و ایران به زندانیان فروخته می‌شود و مطالعه دیگر روزنامه ها ممنوع است. یعنی حتی اگر خانواده ای از طریق پست روزنامه ای به غیر از ایران و جام جم را برای زندانی بفرستد، روزنامه ها را به وی تحویل نمی‌دهند. یعنی حتی وزارت ارشاد خودشان را هم قبول ندارند. فقط همین دو روزنامه را در صورت پرداخت پول تحویل زندانی می‌دهند.

در زندان تهران بزرگ هیچ فضایی برای افراد علاقه مند به مطالعه درون بندها اختصاص داده نشده و در این روزها که کتابخانه تیپ تبدیل به قرنطینه برای افراد بازگشته از مرخصی شده، هیچ جای مناسبی برای مطالعه برای علاقه مندان به مطالعه نیست.

مرخصی برای پولدارهای زندان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

شوربختانه مسئولان قضائیه و دادستانی در اعطای مرخصی به زندانیان تبعیض قائل می‌شوند. برای مثال قربانعلی فرخزاد از مرتکبین جرائم مالی سنگین طی ماه گذشته دوبار به مرخصی ساعتی به بهانه شرکت در مراسم نامزدی و عقد دختر خود رفت. در حالیکه چنین مرخصی هایی هرگز به زندانیان دیگر داده نمی شود. زندانیان عادی یعنی افرادی که نمی توانند مثل ایشان با پول مردم حاتم طائی ‌شوند و برای ماموران و مسئولان هدایا و شیرینی ‌دهند و کمک هزینه برای نذر بپردازند. مرخصی ها بطور معمول برای افرادی که با پول مردم ثروتمند شده و وام های هزاران میلیاردی گرفتند، داده می‌شود.

مهدی شمس از جمله افرادیست که به مرخصی ۵ماهه رفته است. در حالی که این افراد صدها هزار تومان از دارایی مردم را غارت کرده اند ولی چیزهایی مثل مرخصی و سکونت در بهترین اتاقها و استفاده از بهترین امکانانت ویژه نصیبشان می شود. اما فردی مثل آرش صادقی، زینب جلالیان که نیاز به مرخصی درمانی ضروری دارند یا سیامک مقیمی که طبق نظر پزشک قانونی شامل شرایط عدم تحمل کیفر است از حقوق خود محروم شده اند.

 در زندان دو نوع مرخصی داریم که از نظر کارگزاران این نظام جزو حقوق زندانی نیست. بلکه جزو امتیازهایی است که دادیار ناظر زندان، دادستان ضابط یا قاضی میتواند به زندانی بدهد. امتیازها باید عادلانه توزیع شود. چطور قربانعلی فرخزاد که با ۶ کلاس سواد، چند کارخانه دارد، میتواند در نامزدی دخترش شرکت کند ولی در زندان اوین، به احمد دانشپور مقدم اجازه شرکت در مراسم ازدواج برادرش را ندادند. به پدرش نیز گفتند که با لباس زندان باید بروی که او نرفت.

بسیاری از زندانیان نیاز داشتند که در مراسم فوت یا جشن ازدواج خانواده شان شرکت کنند، اما چنان شرایط سختی برایشان گذاشتندکه گفتند نمی‌رویم. اما این آقا با لباس شخصی و کت و شلوار و با احترام رفت. در ادبیات حکومتی این زندانیان را به عنوان تروریست اقتصادی می نامند. ولی در زندان امکاناتی دارند که مردم در خارج از زندان از آن محرومند.

مهدی شمس جعبه سیاه بابک زنجانی و یکی از بازجوهای وزارت اطلاعات بوده که با هماهنگی هم توانسته اند اینقدر فساد مالی ایجاد بکنند. آنها به مرخصی ۵ ماهه می روند. ولی زندانی مثل آرش صادقی که سرطان دارد و باید دستش مداوا شود محروم از مرخصی و محکوم به تحمل دردی جانکاه است.

نبود اولیه ترین حقوق زندانیان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

اولیه ترین حقوق بدیهی و امکانات به زندانیان فقیری که فیش حقوقی ندارند و یا زندانیان سیاسی که معاند نامیده می شود، داده نمی شود. تنها امکان زندانیان کتابخانه و حسینیه ای بود که می توانستند هفته ای یکبار در خلوتی کتاب بخوانند که این محل نیز به قرنطینه کرونا تبدیل شده است.

از سوی دیگر محل قرنطینه بیماران کرونایی در یک قدمی زندانیان قرار دارد. این چه ایزوله ای است؟! در حالیکه افراد باید درمان بشوند، آنها را در قرنطینه بدون رسیدگی محبوس می کنند. هفته پیش یک نفر در حسینیه قرنطینه شده بود که بخاطر مبتلا شدن به بیماری کنترلش را از دست داده بود و بدلیل کمی فاصله زندانیان در عذاب بودند.

بدلیل بدهی های سنگین سازمان زندان ها زندانیان از درمان محروم هستند. سازمان زندانها یک قلم بدهی در حدود یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان به بیمارستان خمینی دارد.

همین هفته پیش خالد پیرزاد نیاز به جراحی داشت. زیرا مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفته و مینیسک پایش پاره شده بود. ۵۰ میلیون از او بابت درمان پول گرفتند. درحالی که وظیفه زندان است که درمان زندانی را تقبل کند.

درباره موسسه حامی و غارت زندانیان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

عملکرد موسسه حامی، کاملا برعکس نامش چاپیدن زندانیان است. نامش را بایستی موسسه غارتگر گذاشت. موسسه حامی که کنترل فروشگاه را به عهده دارد، قیمت ها را به چند برابر می فروشد. حالت سرگردنه دارد. کسی که در زندان است نمیتواند از فروشگاه بیرون خرید کند و مجبور است از موسسه حامی خرید کند. مسئولان به خانواده زندانی اجازه آوردن لباس و وسایل نمی دهند. بنابراین زندانی می بایست هر آشغالی که در این فروشگاه بفروش می‌گذارند را بخرد. تی‌شرت ۲۰ هزار تومانی را ۱۲۰ هزار تومان، یک شلوار بدردنخور را ۱۵۰ هزار تومان، لباس زیری که در بیرون ۱۰هزار تومان فروخته می شود ۳۰ هزار تومان، یک جفت جوراب ۲۵هزار تومان، زیرپوش ۴۰ هزار تومان فروخته می شود.

 زندانی گزینه دیگری ندارد. خوراکی های تاریخ مصرف گذشته را بسته بندی میکنند. یک بسته تخمه ۷هزار تومانی به ۲۰هزار تومان، بادام زمینی ۸ هزار تومانی به قیمت ۲۵ هزار تومان، موز ۱۰ هزار تومانی به قیمت ۳۰ هزار تومان به فروش می رسد.

غذای زندان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

 پرفروش ترین کالا در زندان جگر مرغ است. همه می دانند که برای بدن بخصوص در فصل گرما مضر است. ولی زندانی چاره ای ندارد. غذای اعیانی زندانیان یک بسته دل و جگر است که با هم درست کرده و می خورند. بقیه روزها که غذا ساچمه پلو است. چیزهایی مثل عدس که با گوشت‌کوب هم له نمی‌شود. با بدترین نوع عدس بازار، پر از سنگ و آشغال غذا طبخ می شود. وضع خوراکی بد است. حال که اطلاع رسانی شده هفته ای دوبار خورشت می‌دهند که آنقدر میزان آن کم است که تعدادی باید به نفع بقیه کنار بکشند.

بهره کشی و بیگاری از زندانیان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

بهره کشی و بیگاری از زندانیان در تهران بزرگ رواج دارد. در تیپ ۵ تعدادی از افراد به جرم فروش مشروب الکلی زندانی هستند که باید در تیپ ۴ باشند. آنها را به تیپ ۵ آوردند به شرطی که کار کنند. نگهبان حقوقی معادل ۷ میلیون تومان دریافت می کند تا مراقب باشد که زندانی خودکشی نکند و مراقب بند باشد، اما افسر نگهبان و ضابط کار خود را به این زندانیان می سپرند و به او می گویند تا صبح باید راه برود و ننشیند. در حالی که خودشان زیر کولر می خوابند.

تعدادی از زندانیان در کارگاه ها با ماهی ۲۰ هزار تومان کار می کنند. آنها تهدید می شوند که اگر کار نکنند به زندانی بدتر منتقل می شوند. مسئولان زندان از فقر زندانیان پول در می‌آورند. در کارگاههای خیاطی و نساجی با حقوق ماهیانه ۲۰ هزار تومان، روزی ۸ ساعت از زندانیان کار می‌کشند. این یکصدم حقوق مصوبه وزارت کار هم نیست.

دلایل شیوع کرونا در زندان – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

یکی از دلایل مهم که علاوه بر کرونا، دیگر بیماری ها هم شیوع پیدا میکند، تجمع بیش از حد زندانیان است. هر بند ۱۶ سلول و هر سلول ۱۵ تخت دارد. یعنی ۲۰۰ نفر گنجایش هر بند است. ولی در بعضی از بندها ۵۰۰ یا ۶۰۰ زندانی محبوس هستند.

در بعضی بندها که روی یک تخت که ۹۰ سانت عرض دارد سه نفر می‌خوابند. در این فشردگی یک سرماخوردگی ساده هم شیوع پیدا می کند. در این شرایط که ضرورت فاصله گذاری اجتماعی وجود دارد، نباید زندانی ها بیشتر از ۲ متر به هم نزدیک باشند. ولی به دلیل کمبود جا به هم می‌چسبند.

 همچنین جمعیت بند ها اضافه شده در صورتی که بسیاری از افرادی که در زندان هستند مجرم نیستند. طبق قوانین جهانی فروش مشروب و نپرداختن مهریه جرم نیست و کسی با این اتهامات نباید در زندان بماند.

تعدادی از زندانیان را از تیپ ۲ به تیپ ۵ منتقل کردند. در زمانی که کرونا در همه بندها وجود دارد، این اقدام باعث می شود ویروس با سرعت بیشتری منتشر شود.

فشردگی جمعیت و نبود مواد بهداشتی ویروس را گسترش می دهد. دولت برای هر زندانی ۲۵ هزار تومان بابت خوراک و بهداشت درنظر گرفته ولی سازمان زندانها این پول را بالا کشیده و ۷ هزار تومان هم هزینه نمی شود. زندانیان از غذا و خوراک و جیره بهداشتی محرومند. مایع بهداشتی آنقدر کم است که زندانی باید با پول خود تهیه کند. از طرفی همه زندانیان پولی برای این خرید ندارند. همین امر یعنی نبود امکانات بهداشتی و عدم حضور پزشک و بهیار باعث شیوع بیشتر ویروس می شود.

قرنطینه بیماران مبتلا به کرونا – جهنمی بنام زندان تهران بزرگ

هم اکنون مجتمع فرهنگی را تبدیل به قرنطینه کرده اند که استانداردهای یک محل برای ایزوله کردن افراد را ندارد. این محل قرار بود کتابخانه بشود که نشده است.

الان ۲ یا ۳ پزشک در زندان هستند که اکثرا وقتی میان زندان برای خوابیدن می آیند. آنها به بیماران قرنطینه هیچ رسیدگی نمی کنند و حتی سرکشی هم نمی کنند. از طرفی پزشکی وجود ندارد که بیماران را معاینه دقیق بکند. کار پزشکی را به تعدادی از زندانیان سپرده اند که آنها هم سلیقه ای کار می کنند. چرا که نظارتی وجود ندارد. تهران بزرگ یک تبعید گاه برای زندانی و زندانبان است. تنها زندانی هست که دوربین مداربسته ندارد. درحالیکه در اوین وجب به وجب دوربین کارگذاشته شده است. اگر قتل و ضرب و جرحی صورت بگیرد، مشخص نیست که چه واقع شده.

در تیپ یک هم اکنون دو محل نگهداری زندانیان مبتلا به کرونا افرادی است که تست کرونای آنها مثبت شده است. می گویند که بودجه ندارند زندانی را برای درمان به بیمارستان ببرند. در همین محل نگه میدارند تا جایی که حالش وخیم شود. در آنصورت ممکن است به بیمارستان منتقل شود.

محل قرنطینه بسیار غیربهداشتی است و لازم است یکبار به چند خبرنگار مستقل و خارجی اجازه دیدار از زندان را بدهند تا ببیند در زندان چه می گذرد. نه اینکه خبرنگار را به بندهای آقازاده ها در اوین ببرند. مهم ترین کار اینست که اجازه ورود چند خبرنگار و فعال حقوق بشر داده شود که معلوم شود در این محل حتی جای نگهداری گاو و حیوان هم نیست.

یکی از موارد کرونای مثبت بود که همه هم اتاقیهایش را به بند ۴ که محل بسیار کثیفی است منتقل کردند. یکماه در آن محل نگه داشتند که اگر کسی مریض هم نبود مریض می شد. تعدادی را به بند زندانیان متادونی منتقل کردند. متادون بدترین نوع مواد مخدر است. بچه های سیاسی را به آنجا بردند. زندانیان متادونی پرخاشگر هستند و فحاشی می کنند.

در اعطای مرخصی تبعیض قائل می‌شوند. به زندانیان سیاسی مرخصی تعلق نمی گیرد. در شرایط بحرانی بایستی به همه زندانیان مرخصی داده شود که حداقل ایمنی را داشته باشند. کسانی که در یک فضای پرجمعیت و فاصله کم زندگی می کنند، خواسته ناخواسته ویروس منتقل می شود. درحالیکه می توانند با دادن مرخصی جمعیت زندان را کاهش بدهند.

مسئولان زندان تهران بزرگ به دلیل اینکه درآمد زیادی از زندانیان به دست می آورند، آنها را به مرخصی نمی فرستند. نگهداری زندانی در زندان برای روسای زندان درآمد و سود دارد. صداوسیما اگر منصف بود باید این نکته را اعلام می کرد. اما این دلیل اصلی عدم اعطای مرخصی به زندانیان است. هر زندانی حداقل یک میلیون و دویست هزارتومان درماه مجبور است که خرید کند. از خرید یک بطری آب به قیمت ۳۰هزارتومان تا اجناس دیگر. از سوی دیگر روسای زندان از جیره اندک غذا و مواد بهداشتی زندانیان نیز دزدی می کنند.

جان زندانیان در زندان تهران بزرگ در خطر است. طبق اعتراف جهانگیری رئیس سازمان زندانها ۲۱۱هزار نفر در زندان‌ها در تهدید جانی به سر می برند و جان آنها در خطر استبرای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید

به کانال نه به زندان نه به اعدام در تلگرام بپیوندید
https://t.me/NoToPrisonNoToExecution

نظرات

نظر (به‌وسیله فیس‌بوک)